برگزاری مناظره با موضوع شکار و صید

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: در جریان مناظره ای با موضوع شکار و صید و قوانین موجود که روز جمعه در سیزدهمین نمایشگاه بین المللی محیط زیست برگزار شد، اصغر محمدی فاضل رییس دانشگاه محیط زیست و اسرافیل شفیع زاده مدیرعامل یک شرکت خدمات مسافرتی و جهانگردی به مناظره با یکدیگر پرداختند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست، در ابتدای این مناظره که با استقبال بازدیدکنندگان از نمایشگاه روبرو شد، شفیع زاده با انتقاد از نبود فضاهای مناظره و بحث آزاد در دولت گذشته گفت: در فضای دموکراتیک ظرفیت تحمل و شنیدن آرای مختلف وجود دارد و همین امر باعث پیشرفت کشور می شود.

وی در ادامه با اشاره مشکلات اقتصای کشور اظهار داشت: بخش اعظم مشکلات امروز کشور اقتصادی است که مشکلات اجتماعی و فرهنگی را نیز دامن زده است و باعث به وجود آمدن بحران اشتغال و عدم توسعه فضای کار در ۸ سال گذشته شده است.

شفیع زاده افزود: مهمترین دغدغه های امروز کشور دغدغه های زیست میحطی است که نیاز به تعقیب، موشکافی و نقادی دارد اما امروز من باید درباره حوزه شکار و شکارگری صحبت کنم.

وی درباره نحوه شکار و صدور مجوز برای آن گفت: من موافق شکار مطابق قانون و ضابطه هستم و شکار پایدار را تایید می کنم که مبانی قانونی دارد که محدودیت های آنرا بر اساس کتاب قانون شکار که مورد تایید شورای عالی محیط زیست است، می پذیریم.

وی معتقد است افرادی که مجوز حمل سلاح را دارند باید بر اساس قانون مجوز شکار هم داشته باشند و از قانونی به نام اصول راهنمای شکار تروفه یاد کرد و گفت: تروفه به حیوانات پیری گفته می شود که حذف آنها از طبیعت آسیبی به حیات وحش وارد نمی کند.

شفیع زاده از عدم صدور مجوز شکار در دوره پیشین معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی و زمان تصدی دکتر فاضل در این پست سازمان حفاظت محیط زیست انتقاد کرد و گفت: این گونه برخوردها مبنای علمی ندارد و سلیقه ای است.

وی تاکید کرد: به دلیل وجود مشکلات معیشتی محیط بانان و توسعه اقتصادی که می تواند با صدور مجوز شکار در کشور ایجاد شود باید چنین مجوزهایی صادر شود.

وی ادامه داد: سازمان حفاطت محیط زیست برای هر شکار تروفه ۱۲ هزار دلار دریافت می کند و این امر باعث توانمند سازی جوامع محلی می شود و برای پیشبرد این اهداف باید به بخش خصوصی اجازه فعالیت بیشتری داده شود.

شفیع زاده با انتقاد از این تفکر که شکارچی قاتل است گفت: جمعیت ۳۰ هزار عددی گونه های حیات وحش در گلستان نابود شد در حالی است که مجوز شکاری نیز در منطقه صادر نشد. بنابراین صرف صدور مجوز علت از بین رفتن گونه های جانوری نیست.

وی افرود: مساله دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد مشکلاتی است که در قانون برای حفاظت از محیط زیست و محیط بانان وجود دارد که نمونه آن عدم توانایی سازمان حفاطت محیط زیست در حفاظت از محیط بان خود است.

شفیع زاده گفت: در کشورهای مانند فنلاند و سوئد به تریتب سالانه ۷۴ و ۹۶ هزار پروانه شکار صادر می شود و هیچ گونه مشکلات زیست محیطی به همراه ندارد و بروز این مساله در کشور ما نشان دهنده بی کفایتی مدیران است. به گفته وی حفاظت از زیستگاه‌ها باید با بهره برداری از آنها همراه باشد.

نفس شکار با مجوز یا بدون مجوز به منزله قتل است

در ادامه اصغر محمدی فاضل رییس دانشگاه محیط زیست گفت: ما اساسا در دنیای زندگی می کنیم که سرعت انقراض، ۱۰۰ تا هزار برابر زمان طبیعی است و باید به این نکته توجه شود که ما در معرض شیبی قرار گرفته ایم که نشان می دهد به مرز ۱۰ هزار برابر انقراض طبیعی نزدیک می شویم.

وی افزود: اکنون در کل کشور حدود ۱۰۰ هزار گونه علفخوار وجود دارد که بسیاری از آنها مکان و شرایط زندگی شان مشخص نیست و اطلاعی از نحوه زندگی، محدودیت منطقه زیست و زاد و ولدشان در دست نیست.

وی ادامه داد: ۱۰ هزار سال قبل انسان یک هزارم وزن حیات وحش جهانی را داشت اما اکنون وزنش بر طبیعت ۹۰۰ هزارم شده است و تنها ۲ درصد به حیات وحش اختصاص دارد.

فاضل افزود: بر اساس آمارهای غیر رسمی یک تا یک و نیم میلیون اسلحه با مجوز در کشور وجود دارد که از فشنگ های جنگی برای شکار استفاده می کنند که این امر ناقض حقوق حیوانات است.

وی گفت: اگر گفته می شود توسعه عامل از بین رفتن حیات وحش است باید به این نکته توجه کنیم که گونه ای مانند شیر ۵۰ سال گذشته در کشور منقرض شده اند در حالی که در آن زمان توسعه ای وجود نداشت.

فاضل اظهار داشت: سال قبل از تصدی بنده در سمت معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاطت محیط زیست ۶۷۸ مجوز صادر شده بود در حالی که در زمان تصدی من این رقم به صفر رسید.

وی گفت: نفس شکار با صدور مجوز یا بدون مجوز قابل تغییر نیست و به منزله قتل است. علما شکار را حرام دانسته اند به طوری که گفته اند مردار خوک در شرایط خاص حلال می شود اما شکار برای تفریح به هیچ وجه حلال نمی شود.

+127
-332
  

113 دیدگاه

  1. مسعود شکیبا می‌گوید:

    دیده بان خیلی خلاصش کردی؟
    چرا نگفتی شفیع زاده دنبال منافع شرکت خودش برای درآمد زایی بود
    چرا نگفتی شفیع زاده برای پول درآوردن با شکار گراز، عملا گونه ای مثل گراز رو مضر و تخریبگر میدونست و صرفا دنبال منافع زودگذر شرکت خودش بود
    چرا نمیگی با توهین دنبال پیش بردن حرف خودش بود و برکناری دکتر فاضل رو دلیل بر بازیهای بچه گانه خودش با نامه نگاری میدونست و قصد داشت با اتهام و توهین حرف خودش رو پیش ببره
    چرا نمیگی همین شفیع زاده از یه طرف تبلیغ و حمایت از شکار میکرد از طرف دیگه میگفت باید شکار ۵ سال ممنوع بشه طرف تکلیفش با خودش هم معلوم نبود
    طرف برای پر کردن جیب خودش سنگ محیط بان و جوامع محلی رو به سینه میزد!
    من مخالف درآمدزایی با شکار محدود نیستم اما وقتی که سود جوامع محلی درمیان باشه
    اربابان ثروت صرفا برای درآمدزایی خودشون دنبال شکارگاه خصوصی هستند
    من صد در صد نه بلکه هزاران بار مخالف شکار هستم اما برای رهایی از این منجلاب بهترین گزینه اینه: ایجاد تعاونیهای محلی جهت حفاظت و شکار محدود و اکوتوریسم
    متاسفانه مناظره هیچ نتیجه و جمع بندی مشخص نداشت

    پر طرفدار Thumb up 33 Thumb down 14

    • مسعود شکیبا می‌گوید:

      دکتر معماریان جواب علمی و مناسبی به طرف دادن
      سامان گلریز از احساسش گفت
      خانم مرجان جمشیدی نکته های خوبی رو گوشزد کردن
      آقای شریفی محکم و قاطع صحبت کردند
      دیگران هم عملا مخالفت خودشون با شکار (بیجان کردن یک حیوان آزاد) رو اعلام کردن

      پر طرفدار Thumb up 24 Thumb down 12

    • مهدی : حامی حیات وحش می‌گوید:

      بنده حقیر قبلا هم بارها گفته ام ، اگر این بحث ۵سال توقف شکار عملی شود مطمئنا حیات وحش تجدید قوا میکند واین به نفع همگان است ، فقط بشرط انکه همه اعم از شکارچیان مجاز یا غیر مجاز ۱۰۰%به این مسئله پایبند باشند…
      خدایا خودت کمک کن تادیرنشده همگی از خواب غفلت بیدار شویم…امین.یارب العالمین.

      پر طرفدار Thumb up 19 Thumb down 9

      • کوشان مهران می‌گوید:

        می گویند عضدالدوله فرزند فتحعلیشاه انسان بسیار رئوف و دل رحمی بود است. به هنگان حکومت همدان او شخصی از یکی از دوستان فراش باشی دارالحکومه طلبی داشت که آن فرد به دلیل پشت گرمی فراشباشی با وجود دادن سند کتبی و تایید مقروض بودن، حاضر به پرداخت دین خویش نمی گردید. روزی فرد مال باخته هنگامی که شاهزاده با معدود افرادی در خارج از شهر به تفرج آمده بود خود را بر پای او فکند و با صدای بلند دادخواهی نمود. شاهزاده فورا فراش باشی را خواست و گفت:

        برطبق این سند و حکم قاضی ادعای این پسره محق است پس چرا رفیقت دینش را پرداخت نمی کند؟
        راش باشی اول من و منی نمود و سپس پاسخ داد:
        حضرت والا البته حق با شماست ولی نمی دانید این پسره چقدر پدر سوخته است!(منظور مال باخته بود)

        شاهزاده که رنگش مثل شاهتوت سیاه شده بود:

        فریاد زد برو که خدا تو را لعنت کند و به سزایت برسانید.

        شاکی آرام تعظیمی نمود و در حال رفتن بود که عضدالدوله با تعجب گفت:

        وایسا پسر، تو کجا می روی؟

        شاکی پاسخ داد:

        حضرت والا، چاکر یک مادرزنی دارم که خیلی بهتر از سرکار عالی لعن و نفرین می کند، می روم پیش او شاید لعن و نفرینش اثر کند!!

        …وی گفت: نفس شکار با صدور مجوز یا بدون مجوز قابل تغییر نیست و به منزله قتل است. علما شکار را حرام دانسته اند به طوری که گفته اند مردار خوک در شرایط خاص حلال می شود اما شکار برای تفریح به هیچ وجه حلال نمی شود.

        جناب آقای مهدی

        این فرمایش برای محکوم نمودن افراد به ارتداد و بی دینی نشانه ای است از نداشتن پاسخ منطقی.

        لطفا باز هم به این خبر توجه بفرمایید:

        فاز دوم پروژه یوزپلنگ با رویکرد توسعه اکوتوریسم، چرای دام پایدار و شکار پایدار
        http://www.iew.ir/1392/07/13/15487

        ما زیاران چشم یاری داشتیم
        خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

        چشم ها را باید شست!

        ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
        تا درخت دوستی کی بر دهد حالیا رفتیم و بذری کاشتیم
        گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم
        شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم
        گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ما دم همت بر او بگماشتیم
        نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد جانب حرمت فرو نگذاشتیم
        گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم

        پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 3

  2. مجید(حیوانات نگین های آفرینشند) می‌گوید:

    من با شکار کاملا موافقم، به این شرط که به جای تفنگ دست شکارچی دوربین باشه
    این بین خونی ریخته نشه
    جونی گرفته نشه و توله ای بی مادر یا مادری بی فرزند نشه
    این آقای شفیع زاده یا آقای خاص دوستدار محیط زیست که هی میگن تروفه تروفه، به نظر من تروفه هم اگر قراره از بین بره بهتره به دست گوشت خواران حیات وحش از بین بره نه انسان

    پر طرفدار Thumb up 26 Thumb down 14

  3. Sniper می‌گوید:

    مدیریت بی کفایت هست و هیچ برنامه بلند مدتی نداره . میدونید چرا ؟ چون میترسه ! که هر لحظه امکان داره عزل بشه !

    پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 2

    • امین منصوری می‌گوید:

      جناب شفیع زاده درسته که شکار تروفه به جمعیت حیات وحش آسیب نمیرسونه و باعث افزایش زاد و ولد میگردد و این موضوع در تمام دنیا از نظر علمی ثابت گردیده و انجام میگیرد، ولی آیا تروفه حق زندگی ندارد؟ مگر ما به او جان بخشیده ایم که بخواهیم جانشو بگیریم؟ بهترنیست همان تروفه توسط پلنگ و گرگ خورده شود یا به مرگ طبیعی و کهولت سن بمیرد و خوراک لاشخورها و کفتارها گردد و دوباره به چرخه طبیعت باز گردد؟ خود من سالیان درازی شکارچی تروفه بوده ام و تروفه های زیادی شکار کرده ام، ولی حالا به شدت پشیمانم که چرا این حیوانات وحشی زیبا را کشته ام.ای کاش زمان به قبل بر میگشت و هیچوقت شکارچی نمیشدم و این همه جاندار را بیجان نمیکردم.من در اینجا به عنوان یک شکارچی نادم از تمامی دوستان شکارچی خواهش میکنم سلاحتان را زمین بگذارید، درست است که ما هم دوستدار طبیعت هستیم ولی راه اشتباه را انتخاب کرده ایم، باور کنید تا بحال هیچ شکارچی عاقبت به خیر نشده است.بالاخره باید یک روز تقاص خون به ناحق ریخته شده حیات وحش را بپردازیم.خواهش میکنم از همین امروز تصمیم بگیرید و شکار را برای همیشه کنار بگذارید که فردا خیلی دیره.
      خداوند از سر تقصیرات همه ماها بگذرد.

      پر طرفدار Thumb up 40 Thumb down 17

      • مجید (حیوانات نگینهای آفرینشند) می‌گوید:

        دمت گرم آقا امین. خدا کنه اینا زبون شما رو بفهمن

        پر طرفدار Thumb up 19 Thumb down 9

      • گرگعلی می‌گوید:

        واقعا آفرین بر شما آقای امین منصوری
        خیلی مرد بزرگی هستی امیدوارم خدا هم شما رو ببخشه

        پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 7

      • رضا می‌گوید:

        حرفتون یجورایی درسته و یجورایی هم نادرسته….فک میکنم تعادل همیشه و در همه جا پاسخ تموام این دعواها و مشکلات باشه

        پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 3

      • میثم می‌گوید:

        شما در تصور خوتون شکارچی تروفه بودن دوست عزیز..
        چرا؟؟؟
        چون یک شکارچی تروف برخلاف تصور شما تقریبن فقط پوست و شاخ شکار رکورد رو میخواد و نیاز چندانی به گوشت شکار نداره و بر اساس اخلاق شکار بیاد یک مقداری از گوشت شکار و اعضای داخلی بدن شکار رو در طبیعت جا گذاشته و به حیوانات لاش خور ازش تغذیه میکنن…
        یک گرگ به تنهایی و یا یک پلنگ به هیچ عنوان توان شکار یک تروفه بزرگ مثل پازن رو ندارن و معمولن ماده ها یا نرهای جوان رو شکار میکنن…

        پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 5

        • امین منصوری می‌گوید:

          دوست عزیز شما مگر مرا میشناسید که میگویید در تصور خودم شکارچی تروفه بوده ام؟؟؟
          خدمتت بگم حالا که اینو مینویسم پشیمانم که چرا زودتر شکار را کنار نگذاشته ام و افتخار نمیکنم که شکارچی تروفه بوده ام و نامم در لیست مدال داران محیط زیست و خارج از کشور قرار گرفته است
          ما هر چه قدر هم شکارچی قدری باشیم به اندازه جک اوکانر و رشید جمشید نیستیم و میبینیم که همه شکارچیان بزرگ دنیا از شکار نادم و پشیمان هستند
          من به حدی به تیراندازی و شکار علاقه داشتم که جداول بالستیکی تمام کالیبرها و مرمی ها را در حافظه ام حفظ هستم ولی الان که به گذشته می اندیشم از هر چه تفنگه متنفر میشم
          تمام آلبوم عکس شکارهامو سوزوندم که دیگه نبینمشون و عذاب وجدانم بیشتر نشه
          امیدوارم اگه شما تازه شکارچی و در اول راه هستی از ما که پیر شکاریم، عبرت بگیرید و زود شکار را کنار بگذارید
          من در تمامی استانهای ایران شکار رفته ام و با تمامی مناطق کشورم آشنا هستم
          شکارچیان زیادی را دیده ام و میشناسم که متاسفانه هیچگاه روی خوشبختی را ندیده اند و زندگی خوبی نداشته اند و من همه اینها را نفرین طبیعت میدانم
          یادتان باشد که طبیعت زیستگاه حیات وحش میباشد و ما وقتی به طبیعت میرویم مهمان وحوش هستیم، آیا درسته که میزبان را بکشیم؟
          نام شکار مجاز و تروفه هم فقط یه توجیه برای سرپوش گذاشتن به اشتباه و قانع کردن خودمونه
          از شما هم میخوام شکار رو کنار بگذاری و با این کار از طبیعت خیلی بیشتر از پیش لذت ببری و وجدان خودتو ناراحت نکنی
          در ضمن من هیچ وقت به خاطر گوشت شکار نکرده ام و پوست و کله ها را به موزه ها بخشیده ام
          پلنگ هم به راحتی یک کل و قوچ پیر را شکار میکند
          در پناه حق

          داغ Thumb up 9 Thumb down 7

          • مهدی : حامی حیات وحش می‌گوید:

            امین جان حظ کردم
            امیدوارم که همه شکارچیان توصیه های بخردانه جنابان را باگوش جان پذیرا شوند قبل از آنکه دست انتقام طبیعت گریبانشان را بگیرد…

            در پناه یزدان پاک پایدار باشید.

            داغ Thumb up 7 Thumb down 7

          • میثم می‌گوید:

            خیلی دوست داشتم به صورت زنده و ان لاین با شما در این مورد صحبت میکردم….
            (……م و افتخار نمیکنم که شکارچی تروفه بوده ام و نامم در لیست مدال داران محیط زیست و خارج از کشور قرار گرفته است…)
            خوب اقای امین منصوری دارنده چنین مدال تروفه در ایران و خارج از ایران ،
            بسیار خوشحالم که یک شکارچی کهنه کار و رکورد دار در زمینه شکار وطبیعت در مورد طیبعت نظر میده چرا؟ چون با دانش و تجربه ای که داره خیلی میتونه کمک کنه….
            اقای امین منصوری عزیز ، لطفن به این سوالات پاسخ دهید:
            ۱- اقای امین منصوری شما به گفته خودتون یک شکارچی بین المللی هستین و در خارج از ایران هم به شکار رفتین و مدال دارین، لطفن تاریخ، اسم و شرکت ارئه دهنده خدمات شکار ،گونه شکار، کشور ، شکارگاه ، نوع مدال رو لطف کنید بیان کنید؟؟؟؟
            ۲- اقای امین منصوری شما در ایران هم مدال های شکار زیادی دارین…بسیار عالی ، لطف کنید سال ، گونه جانوری، اسم شکارگاه و امتیاز رو بگین؟؟؟؟؟
            ۳- شما که یک شکارچی تروفه حرفه ای هستین چرا در شکار هاتون مقدار سهم لاشخور های طبیعت رو در شکارگاه جا نمیزاشتین؟؟؟؟

            سوالات بیشتری هم دارم، خیلی بیشتر، از شما اقای امین منصوری شکارچی تروفه بین المللی…

            یک پلنگ و پسر عموی اون جگوار حتی توانایی شکار یک گراز بالغ رو هم نداره چه برسه به یک پازن با شاخ های بزرگ و قدرت جهش های چند متری…
            البته در هر چیزی امکان داره که اتفاق بیوفته چه در جامعه بشری و چه در طبیعت…
            برای این گفته بنده هم هم میتونید فیلم های مستند حیات وحش گربسانان رو نگاه کنید، فیلم های زیادی از پلنگ وجود داره….
            شکارچیان طبیعت معمولن به سراغ شکار های جوان وبی تجربه و ماده ها میرن چون امکان موفقیتشون خیلی بیشتر هست..

            اگه خواستین ایمیلتون رو بگید تا ادرس بسیار از افراد شکارچی که زندگیه های بسیار خوبی رو دارن براتون در همین تهران ارسال کنم ،بسیار از یان افراد مثل شما شکارچی بین المللی هستن و بعضی هاشون سابقه شکار درافریقا رو هم دارن ….
            از هنرمندان بنام و معاصر هم شکارچی هستن، که ما هم اشعارشون رو خوندیم،هم کاست هاشون رو گوش میدیم و…و..
            البته تعدادی هم فوت کردن که مرگشون رو همه میدنیم چطور بوده، یک مرگ طبیعی و عادی، در صورتی که من افرادی رو دیدم که به چه بیماری های سختی دچار شدن و فوت کردن در صورتی که حتی یک بار هم تفنگ دست نگرفتن و شکار رفته باشن…
            (سایت دیدبان مخالف اسم بردن افراد هست و حذف میکنه.)
            در مورد خوشبختی یا بدبختی شکارچیان … تور خدا دیگه وقت نیست این جامعه ما دست از این خرافات برداریم در تمام زندگی نه فقط در بحث شکار….

            پر طرفدار Thumb up 11 Thumb down 2

          • میثم می‌گوید:

            ….من به حدی به تیراندازی و شکار علاقه داشتم که جداول بالستیکی تمام کالیبرها و مرمی ها را در حافظه ام حفظ هستم ….
            آقای منصوری با داشتن همچین حافظه قوی انتظار داشتم زودتر جواب بدین، البته با توجه به فعال بودن و پست گذاشتن در خبرهای جدید سایت…

            پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 1

        • امین منصوری می‌گوید:

          با درود به میثم
          دوست عزیز از روزی که سوگند یاد کردم که دیگر شکار نکنم و تمام عکسها و یادگاریهای شکار را سوزاندم نمیخواهم دیگر خاطرات بد قبلی برایم تداعی شوند و نمیخواهم راجع به گذشته صحبت کنم و خاطراتش را زنده کنم، از این رو از پاسخگویی به سوالات شما معذورم.
          فقط این را میگویم شکار عاقبت خوبی ندارد. شما هم تا هر وقت شده به حرف این حقیر میرسید فقط امیدوارم اون موقع دیر نشده باشه.
          تصمیم گرفته ام گاهی اوقات وقایع و سرنوشت تلخ بعضی از دوستان شکارچی که خود من بارها شاهدش بودم در این سایت بنویسم تا شاید بعضی از دوستان شکارچی بخوانند و پند بگیرند.
          من تمام کامنتهای شما را با دقت میخوانم و میدانم که شکارچی قانونمندی هستید و بیشتر روی احداث شکارگاه های خصوصی به مانند آفریقا و اروپا تاکید میکنید اگه این طوری بشه خیلی از مشکلات و درگیریها بین شکارچی و محیطبان حل میشه و اگه عملی بشه خیلی از وضعیت موجود بهتر میشه ولی میثم جان بازم میگم شکار نکن.
          نمیدانم تا حالا اون لحظه ای که جوجه یک پرنده سر از تخم بیرون میاره و پروردگار بهش جان میبخشه و قلب کوچکش شروع به تپیدن میکنه دیده ای یا نه؟
          یا وقتی که یک بره متولد میشه و لرزان لرزان روی پاهاش میایسته و مادرش شروع به لیسیدنش میکنه دیده ای یا نه؟
          اگر تا حالا از نزدیک ندیده ای ازت خواهش میکنم و برو اون لحظه زیبا و عظمت پروردگار و خلقت رو ببین و راجع بهش فکر کن شاید در مورد شکار تجدید نظر کنی.
          امروز هم من خارج از شهر بودم و همین حالا که ساعت یک شبه اومدم و کامنت شما را دیدم ببخشید اگه پاسخ دیر شد.
          در پناه یزدان پاک

          داغ Thumb up 4 Thumb down 7

          • میثم می‌گوید:

            با توجه به مناظره بودن و کامنت های شما رک حرف رو میزنم…..
            آقای منصوری خواهش دارم که دیگه به شعور من توهین نکنید با دیگران کار ندارم… و در زمینه ای که تخصص ندارید تظاهر نکنید. ممنون.
            در ضمن من این لحظات رو بارها و بارها در گله ها چوپانان و پرواربندی ها هم دیده ام…
            مشکل تمام جامعه این هست که جایگاه ها کاذب هست کمتر کسی دیگر در جایگاه واقعی خود قرار دارد. نظرات تخصصی در زمینه ای ارائه میدیم که هیچ گونه تخصصی نداریم.

            باز هم میگم ((صداقت رو از آموزگار بزرگ طیبعت یاد بگیریم.))
            پایان
            خدا نگهدار شما آقای منصوری عزیز
            شاد و پیروز باشد

            پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 0

          • ?!!? می‌گوید:

            جواب شما رو گذاشتم که متاسفانه حذف کردن چرا؟ بماند جالب اینجاست که هیچ توهینی به کسی نشده بود و اسم شخص خاصی رو هم نبرده بودم…
            چند صد سال دیگه راه داریم تا به آزادی بیان بریسم..

            آقای منصوری فقط ای کاش میشد رو در رو و زنده باهاتون صحبت میکردم …
            بخدا این راه نجات حیات وحش و حیط زیست ایران نیست.
            پایان.

            پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 0

          • میثم می‌گوید:

            تظاهر کار بسیار ساده و بی ارزشی هست..

            پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 0

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود.من به هیچ عنوان هیچگاه به شعور کسی توهین نکرده ام و در زمینه ای که تخصص ندارم صحبت نکرده ام و به ترک شکار تظاهر نکرده ام. چرا باید چنین کاری بکنم؟ مگر این کامنت گذاشتها به جز گرفتن وقت و هزینه اینترنت چیزی عایدم میکند. در مورد شکار که نمیخواستم صحبت از گذشته به میان بیاورم و جواب سوالتان را ندادم فکر کرده اید که من دروغگو هستم؟ فقط این را میگویم که تجربه ام در تیراندازی و شکار به حدی است که هزاران کیلو سرب و مس در طبیعت خالی کرده ام و این اشتباه بوده ، چون طبیعت را آلوده کرده ام. در مورد تروفه در ایران تعداد زیادی کل و قوچ شکار کرده ام گونه های دیگر خارجی بماند. چون تعدادشون خیلی زیاد بوده و حافظه ام قد نمیده چند تا از آخریهاشو بهت میگم و برو از محیط زیست استانهای مربوطه استعلام بگیر و به صحت و سقم حرفهام برس تا دیگه فکر نکنی ما دروغگوییم. البته اسم کاملم محمد امین منصوری هست. زمان دقیقشونو یادم نیست ولی سعی میکنم سالهاشو درست به یاد بیارم. اکثر تفنگ و فشنگهایی هم که باهاشون شکار کردم دستساز خودم بوده است. چند تایی از شکارهای داخلی رو از آخر میگم. سال ۸۷ قوچ منطقه آزاد خارو اصفهان و کل در همین منطقه با پروانه دوستم شکار کردم. سال ۸۶ پروانه کل و قوچ منطقه حفاظت شده مراکان آذربایجان غربی، کل به نام خودم قوچ به نام دوستم بودم خودم شکار کردم. سال ۸۵ کل منطقه حفاظت شده دنا کهگیوله و بویر احمد. سال ۸۵ منطقه حفاظت شده خوش ییلاق شاهرود پروانه کل به نام دوستم بود من شکار کردم. سال ۸۴ منطقه آزاد پیریدان ارسباران کلیبر آذربایجان شرقی شکار کل و پروانه قوچ منطقه سهند که به نام دوستم گرفتم. سال ۸۳ جلفا آذربایجان منطقه حفاظت شده کیامکی شکار کل. سال ۸۲ کل هفتاد قله اراک سال ۸۱ کل خان گرمز همدان و قوچ اوریال ساریگل خراسان با نام دوستم گرفتم. سال ۸۰ منطقه حفاظت شده کالمند یزد شکار قوچ و…اگه میخوای دوباره بگم؟ شاخ اکثر شکارهایی که زده ام امتیاز داشته و فقط بعضیهاش که پروانه به نام خودم نبوده به نام خودم نیست. چهل سال شکار کردم و بیشتر عمرم را در کوهها بوده ام و در سرماهای منهای سی و پنج درجه و .. در کوهها شب را به صبح رسانده ام و حالا شما میگویید که دروغ میگویم؟ چرا شما خود را علامه دهر میدانید؟ چند وقت پیش دیدم که در کامنتتان به اشتباه نام محمد رضا پهلوی را به عنوان شکارچی بزرگترین کل ایران عنوان نمودید و گفتید محیط زیست ایلام هلی کوپتر داشته ولی من که بچه کرمانشاه هستم و تاریخچه محیط زیست اونجا فول آبم چیزی در جواب کامنتتان ننوشتم و برویتان نیاوردم. من محمد امین منصوری کرمانشاهی هستم تمام شکارچیان کرمانشاهی مرا میشناسند بیشتر دوربینهای سلاحهای گلوله زنی را از استانهای کردستان و لرستان و ایلام را به کرمانشاه نزد من میاوردند که نصب و تنظیم کنم. فشنگ کالیبرهای کمیاب ۲۷۰ و ۲۴۳ و ۳۰۰ مگنوم و… را میساختم و حالا شما اینطوری میگویید؟ بارها به قله شیخ علی خان پراو و بیستون صعود کرده ام و فقط کوهنوردان حرفه ای میدانند که اونها چه قله هایی هستند و صعود به اونها کار هر کسی نیست. بارها در دیواره های بیستون صخره نوردی کرده ام که بزرگترین صخره نوردان دنیا از نام دیواره های بیستون هراس دارند و اون وقت شما این طور میگویید. فقط یک نصیحت به شما میکنم تا زمانی که به چیزی اطمینان ندارید سخنی نگویید. از این حرفها بگذریم به خداوندی خداوند نمیخواستم این حرفها را بزنم ولی مجبور شدم. داداش میثم نظرات شما در مورد ایجاد شکارگاه خصوصی خوبه و درسته حرفهایی هم که من میزنم راه نجات حیات وحش نیست. اصلا تمام این کامنتهایی که میگذاریم و پیشنهاداتی که میدهیم هیچ کدام در مورد نجات حیات وحش موثر نیست چون تصمیم گیرندگان مقامات ارشد محیط زیست هستند و اونها میگن چه چیزی خوبه و چه چیزی بد. حرفهای ما هم فقط آب در هاون کوبیدنه و هیچی. ببخشی یه مقدار عصبی شدم امیدوارم از حرفهام ناراحت نشی. در پناه حق

            داغ Thumb up 6 Thumb down 6

          • میثم می‌گوید:

            ااقای امین منصوری شما مدعی هستی که در ایران چندین مدال به نام شما هست و شکارچی رکورد داری هستین …
            این منبع رو برای همه دوستان معرفی میکنم کتاب نخجیران .. در این کتاب کلیه شکارهای رکورد ایران ثبت شده که قدیمی ترینش هم بنظرم مال سال۱۳۳۸ هست .
            گفته شما:(.شاخ اکثر شکارهایی که زده ام امتیاز داشته و فقط بعضیهاش که پروانه به نام خودم نبوده به نام خودم نیست…) پس ما بقی شکار ها به نام شما ثبت شده ومدال گرفتین..

            در این لیست حتی یک بار هم نام شما ذکر نشده با وجود اینکه مدعی داشتن رکورد های فراوان در شکار ایران هستین….
            در کتاب نخجیران طبق فرمول سازمان جهانی CIC ، تنها دونفر با شهرت منصوری وجود داره که متاسفانه هیچ کدام اسم شما نیست اقای محمد امین منصوری… مدال های شما کجا ثبت شده!!!!… در ایران که چیزی ثبت نشده…
            -۱شکار قوچ البرز مرکزی:
            ردیف۷۶- اکبر … ، البرز مرکزی ، مدال طلا، امتیاز ۲۰۳ ، سال ۱۳۴۰
            ۲- شکار پازن:
            ردیف۱۸۰ -حیدر …، الموت، مدال برنز ،امتیاز ۱۸۵/۲۰ ، سال۱۳۵۲

            فقط امیدوارم دست بر قضای روزگار خیشاوند نباشید:)

            به جرات میگم تقریبن محال هست یک شکارچی (عاشق) در رویاروی با شکار (معشوق) اون لحظات رو از یاد ببره و خاطره اش رو فراموش کنه… حتی این اثباب شوخی خیلی از اطرافیان هست که میگن شکارچیان فقط دوست دارن تو جمع بشینن وخاطرات شکارشون رو با اب و تاب تعریف کنن گاهیم یه مقداراغراق.کنن….
            اقای امین منصوری به تارخ و سال های اشاره کردین ..در دوران ریاست قبلی خانم ابتکار که ایشون صدور مجوز شکار رو ممنوع کردن شما چطور تونستشن مجوز بگیرین و شکار هاتون رو ثبت کنید؟؟؟؟

            اقای امین منصوری خیلی دوست دارم بدونم شما چطور لوله تفنگ دست ساز خودتون رو خان کشی یا خانکوبی میکردین؟؟؟ این دستگاه نسبتن بزرگ در ایران فقط در اختیار صنایع جنگ افزار سازی وزارت دفاع قرار داره و خرید جابه جایی در توان افراد نیست…. حتی در بازار های بین المللی اسلحه هم به سختی قابل خرید و فروش هست.

            در مورد کامنت های من که لطفتون شامل حال بنده حقیر شده عرض کنم
            تمامی کامنت ها خوشبختانه دارای تاریخ هستن لطفن دوباره بخونید
            در مورد نام بله بنده اشتباه کردم و نام محمدرضا را به جای عبدالرضا پهلوی رییس وقت سازمان محط زیست و شکارچی بین المللی نوشتم ،اشتباه تایپی بود ، گفته شما درست هست که در همان زمان هم یکی از دوستان اشاره کردن و من هم قبول کردم…

            در مودر هلی کوپتر هم… عرض کنم هنوز هم میگم در ان زمان یک فروند هلی کوپتر مستقر در کرمانشاه متعلق(زیر نظر ) به سازمان محطیبانی وقت بوده و در صورت نیاز انجام عملیات به استان ایلام اعزام میشده … البته به نقل از محیط بان اقای قاسمی که الان هم در قید حیات هستن..
            لطفن دوباره به این کامنت ها ی بنده که اشاره کردین دوباره نگاه کنید خوشبختانه دارای تاریخ هستن..

            دوباره میگم من نظراتم رو از روی کامنت های شما دارم میگم .. ای کاش به صورت زنده و ان لاین امکان صحبت بود…
            شاد پیروز باشد

            داغ Thumb up 5 Thumb down 3

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود
            جناب میثم خوب میای و نظرات خودتو لایک میکنی و به نظرات من منفی میدی، چون میدونم این صفحه قدیمی شده و به جز من و شما کسی اینجا نمیاد. در مورد مدال باید بهت بگم که مدال شکار مثل ورزشها نیست که روی سکو بروی و مدال تقدیمت کنند. فقط نامت در محیط زیست محل شکار ثبت میشه و اون کتاب رکوردها هم که گفتی تروفه های گرند پری و طلا و … کتاب رکوردهای جهانیه. که ممکنه نام خیلی از شکارچیان که شکارهای رکورد و با امتیاز زده اند داخلش نباشه. من تمام کامنتهای شما را خوانده ام متاسفانه بیشتر نوشته های شما کپی برداری از مقالات مجلات شکار و طبیعت و…میباشد. قوانین شکار در کانادا و سوید و…نوشته آقای مجید موسی خانی و …، ولی من هر چه نظر اینجا میدهم تمامش تجربه های شخصی و مستندات و حرفهای خودم میباشد. یا بیشتر صحبتهات در مورد ایجاد شکارگاههای خصوصی و . . را من بارها در مجلات خوانده ام و بعضی هاش مقالات آقای ا… میباشد که به ایشان تهمت میزنید و میگید با نفوذش سه تا قوچ رو کرد یکی و…کسانی هم که میبینید با آب و تاب خاطره شکارشان را تعریف میکنند، عقده ای هستند و خودشونو خالی میکنن که در اکثر موارد دروغ هم میگن. حدثم هم درست بود شما به تازگی شکارچی شده اید که اینقدر تبتون داغه و دوره قبلی خانم ابتکار را به یاد ندارید. متاسفانه اطلاعاتتون کمه ، یه سر برید سازمان محیط زیست و بپرسید که در دوره قبل خانم ابتکار چند هزار پروانه شکار چهار پا صادر شده جوابتون رو میگیرید، من در دوره قبلی خانم ابتکار هر سال پروانه شکار دریافت کرده ام حتی در یک سال دو پروانه به نام خودم گرفته ام اگه میخوای ایمیلتو بگو تا تصویر پروانه ها رو برات بفرستم. یکی از خاطرات شکار تروفه را قبلا در خبر شکار تشی در کوسالان نوشته ام با ذکر نام منطقه و محیطبانها که فکر میکنم در دوره خانم ابتکار بود میتوانید بخوانید. در مورد ساخت سلاح هم درسته در ایران فقط یک دستگاه خانکوب متعلق به شرکت rws آلمان در صنایع جنگ افزاری وجود داره که تمامی سلاحهای برنو و ژ۳ و نخجیر ۳ با اون تولید شده. من فقط لوله تولید خودم نبوده و هیچ کسی نمیتونه لول گلوله زنی تولید کنه اما کوپ و گلنگدن و قنداق و سیستم نشانه روی را خودم ساخته ام لول هم مال تیربار A6 کالیبر ۰۶-۳۰ بود که با هماهنگی با اسلحه مهمات و دستگاه های مربوطه کار تراش لول و بوش زدن و قلاویز کاری را خودم انجام دادم. در مورد هلی کوپتر محیط زیست کرمانشاه اون هلی کوپتر متعلق به تیمسار نصراللهی و خاندان پهلوی بوده است. شکارچی بزرگترین کل هم عبدالرضا پهلوی در زمان ریاست اسکندر فیروز بوده است. در مورد گله های نر و ماده که گفتید در مناطق جنوبی مرزی کرمانشاه دیدید بله درسته من هم بارها دیده ام درسته گله های نر و ماده در تابستان جدا هستند ولی بعضی اوقات پیش میاد و با هم برخورد میکنند. فقط تروفه های پیر جدا و تکی زندگی میکنند. گله های نر جدا همیشه وجود دارد. تمام ارتفاعات مرزی استان کرمانشاه تا ایلام و خوزستان را بارها وجب به وجب گشته ام. از کوهای آغ و داغ و بازی دراز قصر شیرین گرفته تا گمه کو و شیا کوه وزله زرد و صالح آباد و کولگ و مهران و دهلران و فکه. هیچ وقت هم فکر نکن بیشتر از دیگران میدانی، همانطور که من اینگونه هستم. تو این سایت هم که میای نظرات و تجارب خودتو بنویس نه دیگران و متن های کپی برداری مجلات را. متاسفانه نامم هم در لیست شکارچیان چهارپای بیشتر استانهای کشور ثبت شده که ای کاش هیچ وقت نمیشد. نام بعضی از دوستهام که با هم شکار رفتیم فکر کنم در اون کتابی که گفتی باشه مثل … قوچ بیجار و موارد دیگه که مربوط به سالهای دور میشه و در خاطرم نیست.

            داغ Thumb up 5 Thumb down 4

          • امین منصوری می‌گوید:

            آقا میثم در مورد آقای ا… اشتباه کردم و فکر کردم شما بهش تهمت زده اید که رفتم دیدم شما از ایشون حمایت کرده اید. تصحیح میکنم. من هم یکی از دوستداران پر و پا قزص آقای ا… هستم. واقعا ایشان از سرمایه های زیست محیطی کشور هستند. اگر محیط زیست از وجود چهار نفر مثل ایشان بهره میبرد مشکل حیات وحش به راحتی قابل حل بود. دیگه هم نمیخوام بحث این صفحه را ادامه بدهم. چشمهام کور و انگشتهام فلج شد از بس که به تبلت نگاه کردم و تایپ کردم. مای پیرمرد رو کم خسته کن. امروز دارم به منطقه حفاظت شده ورجین سمت گرمابدر برای تصویربرداری میرم اگه دوست داشتی بیا در رکابت باشیم.

            پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 0

          • میثم می‌گوید:

            در مورد لایک بنده فقط یک رای بیشتر ندارم. و نمیتون به خودم رای بدم … بنده کمترین در این زمینه هستم هنوز خیلی راه داره تا یاد بگیرم….
            بعضی ازطرفداران نظر بنده این صفحه رو میخونن متاسفانه یا خوشبختانه….

            در مورد لول تفنگ که کم هزینه ترین قسمت تفنگ در روند تولید هست درست هست میشه لول تفنگ رو با تراش لول تیربار انجام داد که کاملن غیر قانونی هست. در جنگ افزار سازی هم لول های آماده برای کپ و گلنگدن M98 وجود داره و نیازی به تراش نیست…
            تراش لول با کمک و هماهنگی اسلحه و مهمات؟؟؟؟؟؟ شما اگه لول خالی رو هم ازت بگیرن کلی جرم داره… اگه بر فرض تعمیرکار مجاز هم باشید اقدام به این کار بکنید بدونه تردید مجوزتون لغو و جریمه های سنگینی براتون در نظر گرفته میشه
            هر گونه تعویض لول یا تغییر کالیبر فقط و فقط توسط خود معاونت اسلحه و مهمات و جنگ افزار سازی انجام میگیره ولاغیر….
            شایدم جنگ افزار سازی که ما رفتیم با جنگ افزار سازی شما فرق داره و دوتا هست

            در مورد دستگاه نشانه روی قبول دارم میشه ساخت… پایه دوربین قبول دارم میشه ساخت…
            ولی کپ و گلنگدن!!!!!! …. یعنی آقای منصور اگه شما توانایی تولید کپ و گلنگدن برای گلوله زنی رو دارید و اون هم بصورت دست ساز فقط میتون یک چیز بگم (جل الخالق)!!!!!!!!! ، ای کاش به جنگ افزارسازی معرفی بشید چون اونا هنوز دارن از کپ و گلنگدن های ۶۰-۷۰ سال پیش استفاده میکنن…

            تو کدم یک کامت های مربوط به قوانین شکار در کشورهای دیگه من مدعی شدم که این تجربه شخصی من هست.. لینک این وب سایت رو گذاشتم که متاسفانه دیده بان حذف کرد
            در اینترنت عبارت قورخانه مبارکه + کانادا رو سرچ کنید تا به این وب سایت برسید البته فیلتر هست…
            من حتی یک مطلب حتی یک مطلب از مجله شکار و طبیعت رو در سایت نذاشتم….
            بیشتر اطلاعات من با کمک دوستان شکارچی ایران و کانادا (تورنتو) و همچنین آمریکا (کالیفرنیا) هست… اندکی هم تجربه شخصی….

            گفته من که شما من رو متهم میکنید، :)
            (به جرات میگم تقریبن محال هست یک شکارچی (عاشق) در رویاروی با شکار (معشوق) اون لحظات رو از یاد ببره و خاطره اش رو فراموش کنه… حتی این اثباب شوخی خیلی از اطرافیان هست که میگن شکارچیان فقط دوست دارن تو جمع بشینن و خاطرات شکارشون رو با آب و تاب تعریف کنن گاهیم یه مقدار اغراق بکنن…)
            جناب امین منصوری شکارچی رکورد دار سابق …
            وصف العیش، نصف العیش مهال شکارچی باشی و از شنیدنو تعریف کردن و مرور خاطرات گذشته شکار با دوستان شکارچی لذت نبری.

            در مورد رکورد و مدال شکار در نوشته قبلی تمام و کمال توضیح دادم و این کتاب در دسترس همه هست… فرمول تعیین امتیاز تروفه مربوط به سازمان جهانی هست نه ثبت رکوردها یه صورت جهانیو خارج از ایران ،که که سازمان CIC هم دارای وب سایت هست و در تمام دنیا قابل دسترس..
            در مورد من زمانی که من در زمینه شکار فعالیت میکنم به راحتی میتون الن کلی امار قلمبه سلمبه بنویسم و ادعا کنم… ولی خیر من هم چنان خودم رو یک تازه کار و تشنه یادگیری میدونم… البته معمولن به اعصابم هم تسلط دارم و جملات باعث از کوره در رفتنم نمیشه.. کاربردی نداره

            در پایان خوشحالم که با شما مناظره کردم و ببخشد باعث عصبانیت شما شدم، هنوز هم نظر من عوض نشده ..

            از این لحضه هم هرچی شما بگی به دیده منت ، قبول میکنم هرچی شما بگی

            شاد پیروز باشید..

            پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 1

          • شکاربان می‌گوید:

            جناب منصوری سلام مجدد
            والا در بین شکارچیها مثل کشتی گیرها کسوت اهمیت زیادی داره احترام به پیشکسوت حرف اول رو میزنه، حتی تا اونجا که در سفر شکار تا فرد با سابقه تر ماشه رو نکشه شخص کم سابقه تر این کار رو نمیکنه و احترام همیشه بین جماعت شکارچی بوده و این نوع تربیت سینه به سینه انتقال پیدا کرده. بهرحال بحثهای اینترنتی که فقط نوشته رد و بدل میشه گاها ابهام ایجاد میشه و این ابهام ها منجر به بحث و جدل میشه، بحث شما بر سر شکارهای تروفه و ساخت کپ و گلن خوب، ظاهرا هم تراشکار خیلی ماهری هستید و هم دوستان بسیار نزدیکی در صنایع جنگ افزار سازی دارید که دسترسیهایی داشتید که امکان ساخت کپ و گلن و ….رو بهتون داده بهر حال در ضمینه سلاح خوشحال میشم از تجربه شما استفاده کنم البته نه اینجا که دوستان واسه سر ما جایزه تعیین نکنند اونموقع خیلی لطف کرد بما! نمیدونم شما حالا به چه علتی یکدفعه نظرتون ۱۸۰ درجه برگشت و مخالف شکار شدید چون بهر حال شکارچیهای کهنه کاری که حالا بعلت کهولت سن و یا مسائل دیگه شکار رو کنار گذاشتن بارها شده نصیحتهایی در باب رعایت مرام شکار و رعایت اعتدال بکنن ولی اینکه نهی کنن؟؟!!! بماند و نظر شما هم محترم ولی با این همه تجربه حداقل این انتظار میره به این دوستانی که وارد جرگشون شدید بگید راه حفاظت از محیط زیست از در کنار هم بودن شکارچی و محیط بان میگذره، همونطور که آقای بقول شما ا…. میگن، آیا حرف حساب نیست؟! از شمایی که دیدی و آشنایی داری من تعجب میکنم، شمایی که همه کوهای منطقه غرب رو زیر پا گذاشتید! بهتر میدونید تو کوه شرایط چجوری هست؟! اگه قراره حفاظتیم صورت بگیره چجوری امکانش هست؟ ولی سکوت یا…..؟! نمیدونم چرا ولی امیدوارم در روشن کردن ذهن دوستانی که از کامنتهاشون معلومه که فقط در تلوزیون حیات وحش رو دیدن کمک کنید! اگه اشتباه میگیم بگید ولی اگه حرف حساب هست تایید فحش و بد بیراه دوستان از یه پیشکسوت رو نشونه ندامت از شکار نمیدونم
            موفق باشید و سلامت

            پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 0

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود به جنابان شکاربان و میثم.این آخرین کامنتی است که در این خبر میگذارم.من همیشه نظرات شما را خوانده ام و میدانم که شکارچی قانونمند و دلسوز طبیعت هستید و دوست دارید که وضعیت شکار و حیات وحش بهبود پیدا کند، در یکی از کامنت ها هم به Ahoo گفتم که بیراه نمیگویید و حرفتون منطقیه.در مورد ساخت کپ و گلنگدن دستساز هم کار خیلی شاقی نیست و هیچ کاری نشد ندارد، فقط ابزار و صبر و پشتکار میخواد.من این کپ و گلن را مشابه مدل ۳۰۳ ساختم و به عنوان طراح با جنگ افزارسازی همکاری کردم.و نمونه موفقی شد و به عنوان سلاح تک تیرانداز نیروهای مسلح اونو به صنایع دفاع معرفی کردم که متاسفانه با تولید انبوهش موافقت نشد و نام این سلاح را بیستون گذاشته بودم.با گذشت حدود نه دهه از ساخت ماوزر ۹۸ اقرار میکنم که هیچ کارخانه ای کپ و گلن برنو را نداره.با گذشت ۱۰۸ سال از ساخت m1 میگویم هیچ کالیبری به کالیبر ۰۶-۳۰ نمیرسد.در مورد لول تیربار، ما این لول رو با درخواست صنایع دفاع و از انبار ارتش تحویل گرفتیم.ساخت و طراحی تفنگ هم برای همه آزاده به شرط اینکه تحت نظارت جنگ افزارسازی و به صورت مجاز باشه.من این تفنگو اولین بار در انتهای اتوبان بابایی با حضور کارشناسان صنایع دفاع داخل منطقه نظامی سرخه حصار آزمایش کردم.یکی از دوستان کرمانشاهیم تفنگ تک لول سیاوش را با نام خودش طراحی کرد و در خط تولید قرار گرفت و حالا هم در بازار وجود داره.در کل میخوام بگم خواستن توانستن است و هیچ خواسته ای دور از تصور نیست.در مورد شکار هم متاسفانه کسانی در سازمان محیط زیست تصمیم میگیرند که تخصصی در این زمینه ندارند، و هر چه ما و شما بگوییم هیچ تغییری در تصمیمشون ایجاد نمیکنه.پیروز باشید.

            موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

  4. mohsen می‌گوید:

    به نظر من ما باید به طور مشروط از پیشنهاد این آقا یا هرکدام از افرادی که میگن حیوانات پیر(تروفه) رو باید شکار کرد حمایت کنیم ولی باید اونا هم شرط ما رو قبول کنن و شرط ما هم این باشه که هر وقت خود این آقایون تروفه شدند برن کوه بافق تا یوزپلنگ های عزیزمون بخورنشون وبرای خوردن اونا میتونیم به یوزها مجوز شکارچیه تروفه خوری بدیم.
    راستی این آقاهه نگفت چند سالشه؟

    پر طرفدار Thumb up 19 Thumb down 12

    • میثم می‌گوید:

      شاید از نظر شما این مسخره باشه ولی من به شخصه دوست دارم یا اعضای بدنم اهدا بشه یا توسط حیات وحش خورده شم،تا اینکه بی استفاده خاک بشم…..حیون مورد علاقم هم خرس هست
      امیدوارم گوشتم بد مزه نباشه:)

      پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 0

  5. kooshan می‌گوید:

    با سلام
    نظر دوست عزیزمان آقای شکیبا یعنی برداشت از جمعیت جانوری در قالب تعاونیهای محلی و نیز ایجاد و توسعه اکوتوریسم راه کشا و منطقی است که در کنار کسب درآمد برای جوامع محلی از توانشان جهت حفاظت از ذخایر جانوری هم استفاده می شود ضمن اینکه اکوتوریسم علاوه بر درآمدزائی از طریق تبادلات فرهنکی منجر به ارتقای سطح دانش زیست محیطی مردم خواهد شد

    داغ Thumb up 9 Thumb down 7

  6. علی می‌گوید:

    این ترفه رو کی به شفیع زاده یاد داده .برو کشکتو ….

    داغ Thumb up 12 Thumb down 12

  7. علی می‌گوید:

    اگر مشکل شکار است چرا به قول دوستان «در فنلاند و سوئد به تریتب سالانه ۷۴ و ۹۶ هزار پروانه شکار صادر می شود » ولی هیچ مشکلی برای محیط زیست بوجود نمیاد؟در مجارستان و اسپانیا و حتی آلمان و برخی کشورهای آفریقایی هم همینطور است (البته ما نمیخواهیم مثل آنها هر حرام گوشتی را به اسم تروفه ۱۲۰۰۰ دلار بفروشیم. با توجه به فرهنگ خودمان عمل کنیم)
    آقای محمدی فاضل در یک جا میگویند:« هزار سال قبل انسان یک هزارم وزن حیات وحش جهانی را داشت اما اکنون وزنش بر طبیعت ۹۰۰ هزارم شده است و تنها ۲ درصد به حیات وحش اختصاص دارد.» خوب این یعنی توسعه حیات وحش را تحدید میکند

    اما در جای دیگری میگویند: «اگر گفته می شود توسعه عامل از بین رفتن حیات وحش است باید به این نکته توجه کنیم که گونه ای مانند شیر ۵۰ سال گذشته در کشور منقرض شده اند در حالی که در آن زمان توسعه ای وجود نداشت.» اولا این با گفته قبلی شان تناقض دارد ثانیا چه کسی گفته ۵۰ سال پیش توسعه در ایران وجود نداشت.

    دوستان اینقدر احساسی برخورد نکنید: باید از طبیعت بهره برداری کرد. افراط و تفریط به نفع ما نیست.
    یک وقتی بشر با اهلی کردن حیوانات(مرغ و اردک و غاز و …ماهی و گاو و گوسفند وشتر و اسب و ..) از آنها بهره برداری میکند. یک نوع دیگر بهره برداری هم شکار هست همانطور که اهلی کردن قائده و قانون خودش را دارد و هر دامداری همیشه قسمتی از دامهای خودش را برای زاد و ولد و … نگه میدارد. شکاربان ها هم باید همینطور باشند و… نمیشود کم کاری در زمینه محیط زیست را با پاک کردن صورت مسئله درست کرد.(جسارت نشود همه ما مردم مقصریم)

    میترسم این نگاه احساسی برخی از دوستان آخر منجر به خام خواری یا پرستش حیوانات شود. خدا هر چیزی را برای کاری آفریده.

    یک وقت شنیدم عارفی سبزی خریده بود بعد مورچه های روی سبزی را دوباره به سبزی فروشی برگردانده بود یعنی تا این حد به حیوان احترام میگذاشت . یک وقت دیگر همین عارف به شخصی که گوشت نمیخورد گفته بود این حیوان دوست دارد تا غذای مومنی شود تا او با انرژی حاصل از گوشتش حمد و ثنای خدا را بگوید وکار خیر انجام دهد یعنی آن حیوان اینطور به کمال میرسد و… خواهش میکنم فقط نگویید که پس هر حیوانی را باید کشت تا به کمال برسد. عرض کردم قائده و قانون دارد.

    پر طرفدار Thumb up 19 Thumb down 12

  8. آریان می‌گوید:

    چه جالبه،به جای اینکه یه راهکار بدن تا امار این همه شکار بیاد پایین میگن
    اینا که چه بگی چه نگی شکار میکنن حداقل بهشون مجوز بدیم تا پول دربیاریم.

    پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 3

  9. کوشان مهران می‌گوید:

    این ترفه رو کی به شفیع زاده یاد داده .برو کشکتو ….

    لطفا پیش از بکارگیری واژگانی همچون سایش کشک به این خبر توجه بفرمایید:

    فاز دوم پروژه یوزپلنگ با رویکرد توسعه اکوتوریسم، چرای دام پایدار و شکار پایدار
    http://www.iew.ir/1392/07/13/15487

    سایش کشک به اشخاصی واگذار گردیده که بی خبر از بازی های پشت پرده برای کنار زدن حریف همچون سیاهیان لشکر کتاب قلعه حیوانات مرده باد و زنده باد می گویند.

    سیاهی لشکر نیاید بکار
    یکی مرد جنگی به از صدهزار

    جنابان آقایان شکیبا و منصوری دیدگاه خویش را منطقی و بدور از جو زدگی و مرید و مراد بازی بیان فرمودند.

    جناب آقای شکیبا، این نوشتار گمان دارم تا حدودی نقش جوامع محلی را در مدیریت پایدار و بهره برداری از زیستگاه بیان نماید:

    از شکار کش تا شکار بان
    http://www.iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=7236

    پر طرفدار Thumb up 18 Thumb down 2

    • مهدی می‌گوید:

      بسیار تشکر از جناب مهران؛
      از این منطق بالاتر دیگه چی میتونه باشه شکار قانونی توأم با درآمدزایی برای محیط بانان و جوامع محلی و کشور.
      آقای فاضل هم بهتره کمی معلومات معنوی خودشون رو بالا ببرن و اطلاعات غلط به خورد مردم ندن ایشون میگن علما شکار را حرام اعلام کرده اند من خودم بالای ده تا از رساله های علمای بزرگ شیعه رو خوندم و تو هیچ کدوم حرفی در مورد حرام بودن شکار نیومده و فقط رعایت چگونگی شکار و ذبح حیوانات اشاره شده و تنها گفته شده ((اگر شکار برای مصرف گوشت نباشد و صرفا تفریح ملاک باشد به گونه ای که حیوانی کشته شود و از آن استفاده نگردد آن شکار امری حرام است)) کدوم شکارچی رو میشناسید که با این همه هزینه ای که بهش تحمیل شده یک کبک یا مرغابی رو شکار کنه و رها کنه مگر اینکه بعد از جستجوی زیاد پیداش نکنه که اون هم از نظر ما قسمت سایر حیوانات میشه. شما اون چند تا بی فرهنگ رو نگاه نکنید که به شغال و روباه و لک لک و سایر حیوانات رحم نمیکنن ما اونها رو از خودمون نمیدونیم همونجوری که کسانی که با کلاهبرداری و سوء استفاده از مردم ارتزاق میکنن یا با رانندگی پر خطر جان دیگران رو به خطر میندازن یا به آلودگی هوا دامن میزنن یا درختان رو قطع میکنن یا آب رودخانه ها رو آلوده میکنن یا زباله بیرون میریزن رو هم از خودمون نمیدونیم چون دارن حق سایرین رو ضایع میکنن

      پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 6

  10. میثم می‌گوید:

    به این لینک یه نگاه بکنید….
    مخالفت و موافقت در مورد شکار یه مسئله تازه نیست، سالیان سال هست که این اختلاف نظر وجود داره …
    چند درصد از جمعیت کنونی جهان شکارچی هستن و چند درص از منابع طبیع و حیات وحش توسط این قشر استفاده شده؟؟؟؟؟
    چند درصد از جمعیت ۷ میلیاردی جهان غیر شکارچی و گاهن مخالف شکار هست، چه مقدار از منابع طبیعی و زیستگاه ا با توسع صنعتی و بزرگ شدن شهرها توسط این جمعیت بسیار زیاد از بین رفته؟؟؟؟؟؟؟
    تا جایی که این حقیر میدونم اخرین شیر ایران در سال ۱۳۳۲ توسط افراد انگلیسی خط راه اهن کشته شد.
    در ان زمان ها هم توسع به اندازه خودش وجود داشت و شیر ایران زیستگاه های بزرگی به اندازه افریقا در اختیار نداشت و مدام توسط عشایر کوچ نشین تهدید میشد. ..

    پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 2

  11. مهدی جعفری می‌گوید:

    من متوجه نشدم که ایشان حامی محیط زیست هستند یا مخالف اوون؟
    واقعاً تو این جمع یکنفر پیدا نشد بگه که مجوز شکار یعنی مجوز قتل حیواناتی که همگی در حال حاضر انقراضشون شروع شده دیگه شکارچی که نمیاد از حیوان زبان بسته شناسنامه یا کارت شناسایی بگیره ببینه چند سالشه بعد اون رو بزنه!!!
    این آقای بظاهر مدافع حیات وحش اصلاً میدونه که شکارچی های ایران با وجود نداشتن پروانه شکار اینجور حیات وحش رو نابود کردن و هر هفته دهها نفر ازشون دستگیر میشه وقتی با مجوز توو جیب باشن چه بلایی سر این حیات وحش میارن!
    صدور مجوز شکار یعنی مجوز قتل عام طبیعت

    داغ Thumb up 7 Thumb down 10

    • احسان می‌گوید:

      آقای جعفری میشه بگید مجوز شکار برای کدوم حیوان در حال انقراض در ایران صادر شده که شما میگی؟ بعد میگی کسی که مجوز تو جیبش باشه شناسنامه حیوان رو نگاه نمیکنه و بلا به سرشون میاره این نشون میده کمترین اطلاعاتی نداری. در هر پروانه شکار یک نفراز ماموران سازمان محیط زیست همراه شکارچیها حضور داره و تایید میکنه که حیوان مورد نظر رو شکار کنند یا نه

      پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 2

  12. AHOO می‌گوید:

    علی آقا
    توی اون کشورها که میفرمایید خیلی کارهای دیگه هم میکنن که ما نمیکنیم
    پس دنباله روی اونها بودن همیشه هم خوب نیست

    داغ Thumb up 11 Thumb down 9

  13. زهره می‌گوید:

    آقای شفیع زاده مگر هر کاری که سوئد یا نروژ یا هر جای دنیا می کنند باید الگوی ما قرار بگیرد. آنجا در کنار شکارچیان مجاز شکارچیان غیرمجازی وجود ندارد که همچون هیولایی هفت سر حیوانات را قتل عام کنند.
    نخیر آقای محترم مردم آنجا به آن سطح از شعور و فرهنگ رسیده اند که برای جان حیوانات (به جز استثنائاتی) ارزش فراوانی قائلند. چند روز پیش مطلبی را با عنوان “زرافه زیادی در کپنهاک کشته شد” خواندم… بسیار حیران شدم ولی متن را که خواندم قانع شدم. در فرانسه هم پروانه شکار بسیار صادر می شود ولی قطعا آنجا حیوانات گوشتخواری چون پلنگ و گرگ و … وجود ندارد که شکار گراز توسط انسان سبب محدودیت جدی منابع غذایی و بحران انقراض نسل آنها شود و آنها برای جلوگیری از وارد آمدن خسارت به محصولات کشاورزی مجبور به این کاراند ولی ما اگر به یاری خدا و مردم بتوانیم حیات وحش مان را از این به بعد حفظ کنیم هرگز نیازی نداریم جهت حفظ جمعیت گونه های مختلف حیوانی حتی دستمان را به خون یکی از آنها آلوده کنیم. چون معتقدیم خدایی که این حیوانات متنوع و متعدد را خلق نموده فکر کنترل نسل آنها را توسط خودشان کرده است. اکنون تنها وظیفه شرعی و انسانی ما این است که فعلا تمام قوایمان را بر حفظ تمام گونه های باقیمانده متمرکز کنیم.

    داغ Thumb up 7 Thumb down 9

    • کوشان مهران می‌گوید:

      فکر کنترل نسل آنها را توسط خودشان کرده است…

      خواننده گرامی دیده بان

      انفجار جمعیت موش نروژی و سوسک آمریکایی در مراکز جمعیتی چون تهران بر اساس فرمایش شما می بایست رفع می گردید.

      لطفا کار را به عالم لاهوت و ناسوت نکشانید تا بدان وسیله مخالفان خویش را تکفیر بفرمایید

      آقای شفیع زاده مگر هر کاری که سوئد یا نروژ یا هر جای دنیا می کنند باید الگوی ما قرار بگیرد. آنجا در کنار شکارچیان مجاز شکارچیان غیرمجازی وجود ندارد که همچون هیولایی هفت سر حیوانات را قتل عام کنند….

      ازقضای روزگار حتی در کشور قانون مندی همچون آلمان نیز شکارچیان غیر مجاز در کنار گوشت فروشان وجود دارند. اتفاقا در کشورهایی چون اتریش و فرانسه بسیاری از شکاردزدان و چوپابان در کنار مخالفت علنی با برنامه های معرفی مجدد گوشتخواران بزرگ، خرس قهوه ای، گرگ، سیاه گوش، مخفیانه به هدف قرار دادن، تله گذاری و مسموم نمودن انها می پردازند.

      در این کشورها با عناوین دهان پرکن همچون مردم خوب و نجیب و به به گفتن به بوی پهن از حفاظت از زیستگاه ها رفع تکلیف ننموده و آن ها را به امان خدا نمی سپارند.

      در آمریکا در برابر خرس های سیاهی که با پروانه شکار می شوند، به همان تعداد این گونه بوسیله شکار دزدان کشته می شود ولی با این وجود به دلیل کاربرد برنامه های منطقی همچنان جمعیت خرس سیاه در ایالات متحده و کانادا رو به افزایش بوده و هنوز به مقطه اوج برد زیستگاه نرسیده است.

      بازهم تکرار می کنم عقاید و آرای شخصی شما برای شخص خودتان بسیار گرامی می باشد ولی در شرایط کنونی نباید همچون شاه سلطان حسین برای یاری خواستن از لشکر اجنه در شهر قحطی زده اصفهان آش درست نمود.

      من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
      تو خواه پند گیر و خواه ملال

      پر طرفدار Thumb up 13 Thumb down 1

      • زهره می‌گوید:

        دوست گرامی اینجا هیچ کس در پی محکوم کردن کسی و به کرسی نشاندن عقایدش نیست. دموکراسی حاکم بر جو چنین پایگاههای خبری اقتضا می کند که عقاید و نظرات مختلف و مخالف مطرح شود و لابد هر کس در توجیه عقایدش دلایلی دارد. بنده همچنان معتقدم که قوانین الهی حاکم بر ساختار آفرینش جامع و کامل بوده است. و این بشر خطاکار بوده که به دلیل زیاده خواهی هایش در جای جای این کره خاکی طی دهه های اخیر بیش از حد وارد زیستگاه حیوانات شده و حق مسلم و طبیعی حیات و آرامش موجودات زنده دیگر را از آنان سلب نموده و با کشتار بی حد و حصر چه از باب تفریح و چه نگریستن آزمندانه به منابع حیات از منظر مادی سبب از میان رفتن گونه های گیاهی و حیوانی زیادی شده است. و هر از گاه بشریت را در سوگ از دست دادن یک گونه زیستی هدفمند و سودمند قرار داده است. شما خودتان در مقاله هایتان به طور مفصل به روند این ویرانگریهای انسانی اشاره نموده اید. اگر شدت این دخالتهای جاهلانه و خودخواهی های حریصانه ما انسانها تا این حد وسیع نبود خود طبیعت قادر به ترمیم و تعدیل زخم ها و جراحت هایش بود. مثلا اشاره شما به انفجار جمعیت موشها مثال خوبی است. مجبورم باز به گربه ها اشاره کنم. چرا سی سال پیش جمعیت موشها کنترل شده بود چون تا قبل از آن سالها گربه ها مورد محبت و توجه مردم مهربان بودند. هرگز به آنها سم نمی دادند. تعداد خودروها و خیابانگردی ها انقدر زیاد نبود که این زبان بسته ها زیر چرخشان له شوند. خانه ها ویلایی بود و حیاط خانه ها مامنی برای آنها بود. بارها و بارها گربه هایی را دیدم که براحتی موش می گرفتند و برای جلب توجه در مقابل دیدگانمان می گذاشتند. اما امروزه گربه های بی رمق باقیمانده شاید در طول روز بتوانند نان خشکی را بیابند تا زنده بمانند اینها چطور می توانند موشهای گردن کلفت را شکار کنند. تحقیقات دوستداران محیط زیست شهری ثابت نموده که یکی از دلایل اصلی دیگر ازدیاد موشها انواع زباله ها و پسماندهایی است که توسط افراد بی وجدان و خودخواه شهرها در کوچه و خیابان رها می شود. کسانی که نه به مضاعف شدن زحمت کارگران زحمتکش شهرداری می اندیشند و نه به محیط زیستشان مانند خانه خود می نگرند. و در پایان عرایض نگرش و علاقه ام به حیوانات شاید تاسی ام به بزرگانی باشد که نامشان زمان و مکان را درنوردیده و زینت بخش تاریخ گرانمایه ادبیات کهن مان است.
        چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
        که رحمت بر آن تربت پاک باد
        میازار موری که دانه کش است
        که جان دارد و جان شیرین خوش است
        مزن بر سر ِ ناتون دست زور
        که روزی بیفتی به پایش چو مور
        گرفتم زتو ناتوان تر بسی ست
        تواناتر از تو هم آخر کسی ست
        خدارا بر آن بنده بخشایش است
        که خلق از وجودش در آسایش است (سعدی)

        داغ Thumb up 6 Thumb down 4

    • میثم می‌گوید:

      آقای شفیع زاده مگر هر کاری که سوئد یا نروژ یا هر جای دنیا می کنند باید الگوی ما قرار بگیرد. آنجا در کنار شکارچیان مجاز شکارچیان غیرمجازی وجود ندارد که همچون هیولایی هفت سر حیوانات را قتل عام کنند……

      خوب چه ایرادی داره ما هم بررسی کنیم ببینیم اونا چکار کردن که شکارچی غیر مجاز ندارنو تونستن به وضعیت به این خوبی برسن، :)

      پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 0

  14. محمد عاشق حیوانات می‌گوید:

    بازی با کلمات و مغلطه و حرف های بیهوده کلمات قلمبه سلمبه زدن… مدیریت این نیست، عمل میخواهد نه شعار به قول اون دوستمون این حرفا همش کشک

    داغ Thumb up 3 Thumb down 4

  15. میثم می‌گوید:

    طبق آمار موجود در سال ۲۰۰۶ تعداد سلاح های موجود در استان انتاریو عبارت بوده اند از

    ۱۸۳۹۱۵۵ – یک میلیون و هشتصد و سی و نه هزار و یکصد و پنجاه و پنج – قبضه تفنگ در گروه بدون محدودیت، شامل گلوله زنی و ساچمه زنی و خفیف.

    ۷۵۳۴۸ – هفتاد و پنج هزار و سیصد و چهل و هشت – قبضه سلاح در گروه غیرمجاز که کلکسیونر ها با اخذ مجوز برای موجودی قبلی خود اجازه نگهداری آنرا داشته اند. شامل سلاح های تمام خودکار، لوله بریده یا کوتاه تر از حد مجاز.

    ۱۴۰۰۲۴ – یکصد و چهل هزار و بیست چهار – قبضه سلاح کمری.

    با توجه به اینکه استان انتاریو در سال ۲۰۰۶ حدود ۱۳ میلیون نفر ساکن داشته است، رقم قابل ملاحظه ای است. تعداد افراد دارای مجوز در مناطق شهری کمتر از مناطق خارج از مرکز می باشد.
    طبعا این تعداد در سه سال گذشته رشد داشته و امروزه در کانادا نزدیک به ده درصد جمعیت دارای سلاح گرم هستند.

    سهولت خرید سلاح در انتاریو – خصوصا در گروه بدون محدودیت (که قبلا در موردش صحبت کرده ایم)- و سرعت پروسه انتقال سند که توسط مغازه دار از طریق اینترنت و ظرف چند دقیقه انجام می شود و مشتری را قادر می کند بلافاصله اسلحه را با خود ببرد، در کنار ارزانی نسبی سلاح گرم، از عوامل اصلی رشد این بازار در انتاریو و کانادا بشمار می روند.

    پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 0

  16. شکارچی سابق۰دوستدارحیات وحش الان می‌گوید:

    من خودم قبلا شکارچی بودم
    اینکه شکار بده یا خوبه رو بیخیال ولی اینو خوب میدونم که یکی از دلایل کم شدن حیات وحش شکار غیرمجازه
    درسته که اگر شکار بر روی اصولی پایبند باشه میشه اکوسیستم رو کنترل کرد اما شکارچی اینا حالیش نیست فقط میزنه چه خوب چه بد

    داغ Thumb up 11 Thumb down 15

    • میثم می‌گوید:

      احتمالن شما از شکارچیان غیر مجاز (از کلمات توهین امیز دوستان مخالف استفاده نمیکینم) بودین که میگین شکارچی این چیزا حالیش نیست فقط میزنه چه خوب و چه بد، چون این مرام نکوهیده رو فقط در شکارکش ها میشه پیدا کرد
      خوشحالم که دیگه تفنگ در دست ندارید.

      پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 2

    • احسان می‌گوید:

      شکار کش سابق؛ شماها هستید که اسم شکارچیا رو بد کردید خدا رو شکر سلاحتو ازت گرفتن نه اینکه خودت گذاشته باشی زمین

      پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 2

  17. میثم می‌گوید:

    نگاهی کوتاه به قوانین شکار درکانادا…
    اخذ مجوز و انتخاب ناحیه شکار

    در استان انتاریو، فرد متقاضی پیش از هرگونه درخواست جواز شکار، باید ابتدا دوره های زیر را گذارنیده و امتحان مربوط به هریک را قبول شده باشد:
    دوره کانادایی ایمنی در بکارگیری سلاح های گرم – Canadian Firearms Safety Course – که تحت نظارت پلیس سواره سلطنتی کانادا – Royal Canadian Mounted Police – RCMP- می باشد. در مورد این دوره قبلا صحبت کرده ایم
    دوره آموزشی شکارچی انتاریو – Ontario Hunter Education Program – OHEP – که تحت نظارت فدراسیون تله گذران و شکارچیان انتاریو – Ontario Federation of Anglers and Hunters- می باشد
    که برای شرکت در آن باید قبلا دوره ایمنی را گذرانیده باشید – و به تبع آن آماده اقدام برای مجوز سلاح های بدون محدودیت یا مجوز سلاح های با محدودیت – باشید. برای پیدا کردن مراکز آموزشی نزدیک به محل زندگی می توانید اینجا کلیک کرده و به وب سایت دولتی مربوط به این دوره مراجعه کنید. در حال حاضر بیش از یک میلیون نفر این دوره را گذرانیده اند.
    دوره استاندارد آموزشی این امتحان شامل مواد زیر است:

    اکوسیستم و مدیریت حیات وحش
    قوانین و مقررات شکار
    مسئولیت های یک شکارچی
    شناسایی، زیست شناسی، مدیریت روش های شکار نخجیر های بزرگ، کوچک و آب نشین ها.
    تجهیزات شکار و بقاء در طبیعت
    نقش یک شکارچی در اجتماع

    که البته بعضی موسسات آموزشی به سلیقه خود موارد بیشتری به آن می افزایند و بیشتر به موضوع زنده ماندن در طبیعت –خصوصا در سرما – و نیز نکات مربوط به تعقیب و استتار می پردازند. بعد از قبولی در امتحان نوبت می رسد به گرفتن کارت فعالیت های فضای باز و مجوز های مرتبط با آن.

    …….

    نوع شکاری کارت آوتدورز نشان دهنده این است که شخص می تواند اقدام به خرید مجوز شکار و برچسب های مربوطه نماید. از دید دولت استان انتاریو، دو نوع شکارچی مقیم وجود دارد: شکارچی با سلاح گرم و شکارچی بدون سلاح گرم (تیرکمان، تله گزاری، قوش بازی).

    پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 0

  18. امیر صالحی می‌گوید:

    ما مشکل اصلیمون شکار نیست.. بیسوادی برخی افرادی هست که سنگ محیط زیست رو به سینه می زنند. کسانیکه واقعا سوادی ندارند. شکار و ماهیگیری می تونه دو صنعت بزرگ و اشتغال زا باشه و حیات وحش هم سالم بمونه. بحث شکار تروفه رو با سوادها می دونند. یک مثال می زنم! کسی که علمی حیات وحش رو دنبال کنه می دونه که قوچ بالای ۱۰ سال با شاخهای بزرگ برای حیات وحش مضره! این قوچ با تجربه سخت به دام پلنگ و گرگ (و حتی شکارچی) می افته و در نبردهای بین نرها برای تصاحب میش برنده می شه. اما توان بارور کردن ماده رو نداره و باعض میشه تعداد زیادی میش قسر (بارور نشده) بمونند… می تونم هزار مثال دیگه بزنم … من خودم نه تفنگ دارم نه شکارچی هستم.
    مشکل اصلی ما نبودن تعامل بین گروههای سبز و شکارچیان هست و نبود سواد لازم برای مدیریت محیط زیست. محیط زیست رو باید حس کرد اونم توی دل مناطق نه پشت تریبون! دلسوز و با سوادی که می شناختم رفت روی مین در حالیکه بی سوادها توی خونشون به شکارچی فحش می دن و باعث می شن که اونها عصبانی شده و بعضا با شور جوونی اقدام به شکار مجدد به قصد انتقام از فحاشی های اینترنتی طرفداران سبز محیط زیست باشند. سرعت شکارکشی از زمانی بیشتر شد که گروه های سبز زیاد شدند و مجوز شکار کمتر. البته منظورم این وب سایت نیست اصلا چون اخبارش به روز و اغلب بدون موضع گیری احساسی هست… مردم هم ساده لوح هستند… فردی مثل … با نفوذش سه تا قوچ رو کرد یک قوچ.. اونم قوچ جوان و بعد هم به عنوان دوستدار محیط زیست در برنامه نود سخنرانی کرد…

    پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 6

    • میثم می‌گوید:

      فردی مثل … با نفوذش سه تا قوچ رو کرد یک قوچ.. اونم قوچ جوان و بعد هم به عنوان دوستدار محیط زیست در برنامه نود سخنرانی کرد…

      دوست عزیز شما چه مدرکی در دست داری برای این گفتتون؟؟؟؟؟؟
      یک فرد غایب همیشه محکوم هست چون امکان دفاعی براش وجود نداره….
      نمیگم ایشون بهترین و کاملترین هستن ولی به مراتب از بسیار از افراد که که دایه عزیزتر از مادر هستن برای طبیعت بیشتر زحمت کشیدن و سرد گرم چشیدن و نظارات کارشناسیشون بسیار کاربردی تر هستن…..

      پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 0

  19. ساسان می‌گوید:

    چرا خبر مرگ شیری نادر در باغ وحش کرمان را پوشش ندادید

    موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

  20. امید می‌گوید:

    نیازی به بحث نیست….
    شکار = قتل چه با مجوز چه بی مجوز
    شکارچی = قاتل چه با مجوز چه بی مجوز

    پر طرفدار Thumb up 13 Thumb down 9

    • احسان می‌گوید:

      آقا امیر شما خودت قاتلی باور نمیکنی پس بخون
      کشتن اردک؛ مرغ؛ گوسفند؛ گاو؛ شتر؛ شتر مرغ؛ بوغلمون؛ غاز= قتل
      خورندگان این گوشتها=قاتل

      داغ Thumb up 5 Thumb down 4

  21. ایان می‌گوید:

    بعد از جنایتی که در مورد البرز اتفاق افتاد شکار باید برای همه ممنوع شود
    راستی از توله خرسها خبری نشد؟ چه بالای سر آنها آمد؟

    داغ Thumb up 7 Thumb down 7

  22. AHOO می‌گوید:

    در جواب آقا مهدی
    شکار تفریحی حتی اگر از گوشت آن نیز استفاده شود چون دلیل نیاز به اون گوشت نیست حرام است
    اما در جواب جناب صالحی باسواد
    شما هر کسی که با شما اختلاف نظر داره رو بی سواد میدونید؟؟؟؟
    پس با این حساب شما دایره المعارف هستید
    میشه بفرمایید از دید شما مضر یعنی چی؟؟نعوذ بالله شما از خدا بیشتر میدونید نکنه؟؟
    خوب شد به ما گفتین شما ناجی حیات وحش هستین، اگه این ۱۰ ساله هارو نمیزدین که تا حالا نسل حیات وحش رو منقرض کرده بودن، پس شما خیلی حق گردن ما دارین
    علم حیات وحش شما شاید در مورد چگونه گوشت شکار را بهتر طبخ کنیم باشه، یا در راستای اهداف شکار یه سری دانستنی واسه قانع کردن خودتون جمع کرده باشین، اما بنده بی سواد در علم حیات وحش، در مورد گونه های متوسط تا بزرگ جثه پستانداران دنیا با ذکر نام علمی، وضعیت حفاظتی در IUCN و CITEC ، جمعیت جهانی و پراکنش هر گونه، رفتارشناسی و تغذیه هر گونه و…..چیزایی یاد گرفتم، البت اینا که علم نیست، اینکه قوچ ۱۰ ساله واسه طبیعت مضر هست علمه
    دوست من قوچ یا کلی که به این سن میرسه دارای یک ژن برتر هست که انتقالش به نسل بعد یعنی انتقال ژن برتر، در ثانی این حیوان نر سن بالا قدرت و تجربه بیشتری در هدایت و مراقبت از گله داره

    پر طرفدار Thumb up 17 Thumb down 12

  23. شکاربان می‌گوید:

    قابل توجه AHOO عزیز، مراقبت و دیده بانی گله یا به عهده میش مسن گله هست و یا بز مسن گله! کل و یا قوچ مسن غیر فصل جفت گیری تنها و یا در دسته های نر همسنشون زندگی می کنند، البته اینارو در علم حیات وحش و IUCN و CITEC یاد نمیدن! تو دل طبیعت یاد میدن!

    پر طرفدار Thumb up 16 Thumb down 10

  24. کوشان مهران می‌گوید:

    امیدوارم این نوشتار برای خوانندگان گرانی جالب توجه باشد:

    ضرورت کمک به حیات وحش در زمستان
    http://mountainwatch.persianblog.ir/post/2236/

    پر طرفدار Thumb up 11 Thumb down 0

  25. امیر صالحی می‌گوید:

    برای Ahoo
    سواد محیط زیست و حیات وحش با کتاب خوندن بدست نمیاد…. شما متن رو بخون یک بار دیگه تا متوجه منظورم بشی.. کاملا معلومه نخوندی چون توش نوشتم من نه تفنگ دارم نه شکارچی هستم… در بخش مطالعه هم ۲۰ نشدی… من گفتم کسی که حیات وحش رو تو دل منطقه حس نکنه بیسواده نمونش هم دیده شد و حرف من ثابت شد. همونطور که شکاربان گفت میش سر دسته و نگهبان هست و خیلی هم باهوشه…. میش با زدن سوت گله رو فراری میده … این هم که من می گم از نظر علمی ثابت شده . من در خارج از ایران با اکثر موسسات در ارتباطم و عضو شورای محیط زیست شمال سوید هستم . همین ضرر قوچ بالای ۱۰ ثابت شده و در دسته قوچ لارستان که در امریکا پرورش داده می شه نیز تایید شده…تو این سن قوچ نمیتونه میش رو بارور کنه حالا می خوای شما ژن برتر رو خودت ببر دستی یه جوری انتقال بده … گرگ و پلنگ هم به حیوان با شاخ بزرگ حمله نمی کنند مگر دسته گرگ که با توجه به دسته ای بودن قوچ و میش احتمال شکار کمه…. متاسفانه مدیریت حیات وحش دست افراد بی سواد و پشت میز نشینه. درد شکاربان رو نمی دونند درد منطقه رو نمی دونند …. شما خلافهای مورد اشاره تو همین سایت رو ببینید. همه شکار بدون مجوز… میدونی چرا؟ چون اگه شکارچی با جواز تو منطقه باشه شکارکش ها جرات ندارند پا به اون منطقه بذارند . تفنگ بدستان محلی همینطوری دمار از این طبیعت در آوردند حالا بعضیها با توهین عصبی ترشون می کنند و انتقام لفاظی امثال شما رو از حیوونها می گیرند ….. درد ما اینه که تفنگ بدست ها با اینترنت نشین ها زیادند و جنگ و جدال این دو با هم نابودی حیات وحش ایران رو رغم زده… ضمنا شما که خیلی باسوادی برو فرق کلمات poacher و hunter رو هم بخون که دیگه برای این دو از یک لغت معادل فارسی استفاده نکنی!

    داغ Thumb up 12 Thumb down 11

    • کوشان مهران می‌گوید:

      جناب اقای صالحی گرامی

      در همین کشور قانونمند سوئد در قرن نوزدهم به دلیل فشار شکار و تخریب زیستگاه جمعیت شوکا و گوزن موس تا استانه نابودی پیش رفته و در سال ۱۹۳۰ تنها یکصد قلاده خرس قهوه ای، آنهم در نواحی دورافتاده، گویا در کوهستان های جنگی هم مرز با نروژ که در ان زمان با سوئد یک کشور را شامل می گردید، برجای مانده و نماد زاداوری و استقامت طبیعت یعنی گراز در جنوب سوئد به کلی نابود گردیده بود. به گوشتخوارانی همچون ولورین و گرگ و سیاه گوش اشاره نمی کنم که قانون گذار برای شکار انها جایزه پرداخت می نمود.

      ولی اکنون گوشت گوزن موس شکار شده منبع غذایی خوبی است که توسط شکارگران مجاز ارایه می گردد و جمعیت گراز معرفی شده با وجود شکار در جنوب سوئد بدان میزان افزایش یافته که گهگاه حالت آفت کشتزارها را بخود می گیرد.

      و این چیزی نیست جز مدیریت کاربردی و واقع بینانه.

      با خروج شکارگران مجاز راه برای تاخت و تاز شکارکشان گوشت فروش محلی و آقا زاده های نوکیسه تفنگ بدست هموارتر می گرددف همانگونه که ئر این سال ها دیدیم به راحتی بخش هایی از زیستگاه ها را به عنوان از دست دادن ارزش زیستی واگذار نموده و برای خالی نبودن عریضه و بالا بردن آمار تعداد پارک های ملی کاغذی را افزایش می دهند. بحث معدن و جاده هم که دیگر جای خود دارد.

      نمی خواهم صددرصد بدبین بوده و سیاه نمایی نمایم ولی این جریان چرا هیچوقت به شکاردزدان و زمین خواران و قاچاق چیان اسلحه اشاره ننموده است؟

      مدیریت امری زمان بر و نیاز به لیاقت است.

      بهره برداری بلند مدت و سنجیده شده با بهره کشی کوتاه مدت و به یغما بردن زیستگاه ها بسیار متفاوت می باشد. اگر هم دقت نموده باشید در صورت نداشتن پاسخ مستددل و معقول کار را به ماوراء الطبیعه کشانیده و چماق تکفیر بدست می گیرند.

      این کامنت ها نشان دهنده میزان منطق و استدلال دو طرف گفتمان می باشد.

      یک نکته:

      گویا در فنلاند گوزن دم سپید و در نروژ گویسپند کوهی موفلون وارد نموده اند. در فنلاند ثابت شده که معری گوزن دم سپید باعث افزایش تعداد سیاه گوش به دلیل افزایش میزان طعمه، در کنار خرگوش بومی، بوده است.

      البته معرفی گونه های جدید همواره مانند شمشیر دولبه است و نباید تجربه تلخ ورود روباه و خرگوش به استرالیا و ماهی علفخوار آمور به دریاچه سیستان فراموش گردد.

      پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 0

      • امیر صالحی می‌گوید:

        کاملا موافق صحبتهای شما هستم
        مدیریت کلمه کلیدی حیات وحش هست. شما میدونید در سوئد و سایر کشورها مدیریت با خود شکارچی و بخش خصوصی هست.
        هر سال شورایی تشکیل و تعداد موس یا شوکا برای شکار مشخص می شه
        شکار در زمین خصوصی انجام می شه. فارمینگ به خوبی انجام می شه. ضمن اینکه سرشماری علمی انجام می شه. من خودم درگیر پروژه رادیو تگ کردن قزل آلای دریا بودم
        در آمریکا هم همینه… این ایده پرزیدنت رزولت بود که حفاظت از شکار فقط توسط شکارچی امکان داره….
        در ایران ماهیگیری در لار ممنوع هست… اما هر روزی که خواستید در تابستان شما رو به اما پهنک می برم و نور چشمیها در حال ماهیگیری رو خواهید دید در حالیکه وقتی جواز می دادند ماهیگیرها با دیدن هر فردی در منطقه اما پهنک سریعا اعتراض می کردند و بساط گونی بدستها جمع می شد
        متاسفانه قزل آلای ایران که بومی ترین ماهی خال قرمز دنیا هست رو به انقراضه چون شکار دزدها حتی زمستان با اسکی از شمشک به لار رفته و گونی های ماهی را پر می کنند

        پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 0

        • کوشان مهران می‌گوید:

          نمی خواهم درگیر معادله دو مجهولی دایی جان و مش قاسم بشوم ولی از دیدگاه دودوتا چهارتا کسی که نمی داند فردا بر سر کار است و یا خیر کنار آمدن با کسانی که گونی گونی ماهی خا قرمز اصل را به رستوران های لوکس و از ماه بهتران می فروشند سود آور تر از فروش پروانه است. شکارچی و ماهیگیر دارای پروانه حداقل کاری که می کند مشاهده و گزارش چرای بی رویه، شکار دزدی و زمین خواری است و این چیزی است که به مذاق خیلی ها خوش آیند نیست.

          عجیب است که هنوز هیچکس درباره نابودی فاحش گونه های جانوری پارک های ملی همچون گلستان با وجود ممنوعیت صدور پروانه سخنی به میان نیاورده است!

          شاید هم ایراد از من است که درباره این موارد صحبت ننموده و هم رنگ جماعت زنده باد مرده باد چی نشده ام

          پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 0

  26. میثم می‌گوید:

    جناب آهو با توجه گفته های شما در مورد سقط جنین… تردید دارم آگاهی کافی در این زمینه داشته باشید….
    نمیدونم چند بار دزده زنی انجام دادین و به نزدیکی گله کل بز و یا قوچ و میش رفتین چند بار رم خوردن گله شکار رو دیدین…
    این حیوان چند هزار سال تکامل رو در گذشته خود داره که تا به وضعیت کنونی تکاملش در طبیعت رسیده و با رم خوردن و فرار کردن از دست شکارچی (انسان و غیرانسان) دچار سقط جنین نمیشه، اگه قرار بود به این راحتی باشه تا الانم نسلش منقرض شده بود..
    گله های گوسپند و بز کوهی بسیار بسیار به بو حساسند حتی بیشتر از دیدن، خیلی وقت ها بدون دیدن شکارچی و با احساس بو از فاصله های چند صد متری گله رم میخوره و فرار میکنه، این بو میتونه متعلق به انسان باشه یا حیوانات شکارچی دیگه…
    حتی من تجربه رم خوردن گله توسط گراز رو هم دارم… گله ها با دیدن عقاب در آسمان هم گاهی اوقات رم میخورن…
    در کل گله خیلی پیش میاد که رم بخوره و پا به فرار بزاره البته این کاملن طبیعی هست و سیستم دفاعی این حیوان این رم خوردن و فرار کردن هست.. همنطور که یک لاکپشت وقتی احساس خطر میکنه داخل لاکش فرو میره… تنها موجود عجیبی که سیستم دفاعی نداره انسان هست که بسیار موجود ضعیفی هست نسبت به سایر جانداران ولی داری هوش بالایی هست که نقص رو جبران کرده….

    پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 5

  27. کوشان مهران می‌گوید:

    یک نکته!

    شفیع زاده با انتقاد از این تفکر که شکارچی قاتل است گفت: جمعیت ۳۰ هزار عددی گونه های حیات وحش در گلستان نابود شد در حالی است که مجوز شکاری نیز در منطقه صادر نشد. بنابراین صرف صدور مجوز علت از بین رفتن گونه های جانوری نیست.

    اگر دقت نموده باشید طرف مقابل این گفتمان به این مورد الطفاتی نداشت، شما چه می اندیشید؟

    خواندن این دو نوشتار درباره پارک ملی گلستان خالی از لطف نیست:

    ذخیره گاه ایرانی!
    http://isdle.ir/news/index.php?news=8791

    و

    مقاله ای در مقایسه بین پارکهای ملی ایالات متحده و ایران
    حاتم‌بخشی پارک ملی گلستان به پایین‌ترین بها
    http://isdle.ir/news/index.php?news=8801

    قضاوت با شماست

    پر طرفدار Thumb up 11 Thumb down 0

  28. شکارچی سابق۰دوستدارحیات وحش الان می‌گوید:

    دوستان عزیزی که اسم منو شکارکش گذاشتن فقط اینو بدونن شاید در اوایل من شکارکش بودم اما بعد از مدت کوتاهی یک شکارچی واقعی شدم با تمام اصول و قواعدش
    در ضمن من خودم دانشجوی دامپزشکی ام. درسهای اکولوژی و اکوسیستم محیط پیرامونم پاس کردم. پس خوب میدونم چی به چیه
    نکته دیگه اینکه من خودم گذاشتم کنارو هیشکی نتونست منو مجبور کنه و تمام اسلحه های من دست خودمه
    میل باطنی خودم گفت یه عمر کشتی حالا احیا کن
    نمونه اش گنجشکیه که تا یک هفته تو خونم بود و بعد آزادش کردم

    داغ Thumb up 5 Thumb down 11

    • شکاربان می‌گوید:

      دوست عزیز اینکه یکی دیگر از دوستان بر میگرده به شما میگه شکارکش بخاطر این جمله شما هست!”اما شکارچی اینا حالیش نیست فقط میزنه چه خوب چه بد”؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
      شما میگی شکارکش بودی ولی بعدش شکارچی شدی!!!!
      بعد شکارچی هیچی حالیش نیست و فقط میزنه؟؟؟!!!!
      خوب چرا پس میگی شکارکش و شکارچی مثل بقیه دوستان فقط بگو شکارچی دیگه!؟؟؟؟
      دیگه شکارکش چیه که میگی؟؟؟؟!!!!!
      ببین عزیز ما همه دلمون واسه محیط زیست میسوزه و میخواهیم اوضاع اسفناک فعلی روز به روز بهتر بشه ولی اینکار با اینکه من بیام چیزی رو که نیستم وانمود کنم درست نمیشه!
      دوتا حرف میزنم که یکی که اینکاره هست میفهمه!
      شما دلت برای وحوش میسوزه و بسیار عالی و دمتم گرم بیا کمک کنیم اوضاع رو بهتر کنیم نه این روشی که شما در پیش گرفتی!!!!
      فحش و بدو بیراه گفتن و تو سروکله هم زدن اوضاع رو درست نمیکنه!
      امیدوارم بجای حرف هرکسی به نوبه خودش و در حد توانش در حفظ این محیط بکوشه چه شکارچی چه غیر اون!

      پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 1

      • میثم می‌گوید:

        درست..
        وقتی من از بحث های مکانیکی خودرو چیزی بلد نیسنم کافی هست جلو یه استادکار یا مهندس مکانیک چهار کلمه در این زمینه حرف بزنم سریع متوجه میشه که چی بارم هست و چقدر در این زمینه دانش دارم…..
        ولی مهم این هست که همه ما دلسوز طبیعت هستیم و با هم فکری و عمل میتونیم به نتیجه برسیم…
        (( طبیعت بزرگترین اموزگار برای انسان هست))
        اولین چیزی که در طبیعت ادم میبینه صداقت طبیعت هست، درخت ، درخت هست نه چیز دیگه ای ، سنگ ، سنگ هست نه چیز دیگه ای ، خرس، پلنگ، گرگ… همه خودشون هستن و هیچگونه تظاهری در کار نیست…
        شاد پیروز باشید

        پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 0

  29. رضا شکاری می‌گوید:

    سلام
    بنده سخن یک شکارچی کارکشته و حالا نادم و پشیمان را بر دو دیده می نهم چرا که می دانم سالها تجربه و لمس طبیعت پشت نظر ایشان است.
    نازنینان بیایید از خودمان شروع کنیم. هرکدام از ما قدمی برداریم ولو کوچک.
    فوش و ناسزا کار افراد ناتوان است. یقین بدانید ۹۰ درصد شکارکشان محلی نا آگاهند و توجیه نیستند.
    کسی که نام شکارچی را یدک می کشد نباید فقط بلد باشد ماشه بکشد. همین فرد می تواند مانع جولان شکاردزدان محلی گردد، همو می تواند حافظ جانداران در فصل غیر شکار باشد، همو می تواند در بارش سنگین برف یاری رسان پرندگان باشد.
    اینها تناقض نیست. هر کس در هر کسوت اگر زندگی مطالعه شده ای را بر گزیند پیروز است.
    بجای فوش نوشتن بروید برای فرهنگ زیست محیطی مردم تلاش کنید. برویم باشگاه تیراندازی ایجاد کنیم، برویم جلوی قاچاق سلاح را بگیریم، برویم نهالی بکاریم و برویم کبکی پرورش داده و رها کنیم.

    کمتر از ذره نه ای پست مشو مهر بورز / تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان

    پر طرفدار Thumb up 16 Thumb down 0

  30. سبز پوش می‌گوید:

    دیدبان عزیز منظورت ازنمایشگاه بین المللی محیط زیست همین نمایشگاه رنگ و رزین بود که داخلش همه تو ظرف یک بار مصرف غذا می خوردند و جایگاه شما یک غرفه ۲۴ متری با چهار تا شریک بود آره ؟
    تازه روز بعد که غرفه هایی که از رنگ و چوب بود خراب می کردند می دیدید بد نبود
    قابل توجه کلیه اونایی که ادعای حفظ محیط زیست می کنند تازه از غرفه هایی که کاملا محیط زیستی بود بازدید نمی کردند خوبه امسال غرفه برتر نداشتن وگرنه یکی از اونایی که بیشترین دکور چوبی و رنگی رو داشت برتر می شد!

    موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

  31. AHOO می‌گوید:

    شکاربان
    بنده بیش از نیمی از سال رو در طبیعت میگذرونم پس خواهشا جوری حرف نزن که بخوای نشون بدی من فقط از توی کتاب چیز یاد میگیرم اما مطالعه در کنار حضور در طبیعت چیز بدی نیست که اینجور به خیال خودت با تمسخر اظهار نظر میکنی
    در ضمن من صحبتی از هدایت گله در تمام سال توسط قوچ مسن کردم؟؟؟؟
    و اما جناب صالحی
    اگر ضرر حیوان سن بالا درست باشه طبق فرمایش شما باید تمام میش های تندوره و همه بزهای پارک کویر باید قسر باشند
    در کویر از فرط فراوانی کل بالای ده سال عملا هیچ کل بالای ۸سال امکان جفت گیری نداره
    شما لطف کن بگو دانشمندای سوید در این مورد چه توضیحی دارن؟؟

    پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 5

    • شکاربان می‌گوید:

      جناب آهو عزیز اگه به کل پستهای من تو ین سایت نگاه کنی برخلاف بقیه دوستان نه به کسی بی احترامی کردم و نه کسیو مسخره کردم!
      شما هم از این قضیه مستثنی نیستی!
      من شما رو نمیشناسم و سطح اطلاعاتتو نمیدونم، شما هم همینطور!
      از روی نوشته های همدیگه راجع به هم قضاوت میکنیم، در ضمن قصد مسخره کردن نبود اگه ناراحت شدید معذرت می خوام ازتون، ولی گاها شما و خیلی از دوستان دیگه بر میگردید به یه قشری از این جامعه بدترین توهین ها رو میکنید بدون اینکه ککتونم بگزه!
      هرچی هم که میگیم بنظر شما مرغ یه پا داره، حق بده به من که زمانی که میبینم کسانی که از نظرها و گفته هاشون معلومه طبیعت و حیات وحش رو فقط در برنامه راز بقا دیدن و میان بدترین توهین ها رو به من و امثال من که حداقل هیچی نباشه چند بار رفتیم تو طبیعت با این وحوش تعقیبو گریز کردیم و گلومونو پاره کردیم که جماعت تفنگ بدست همه یه جور نیستنو با توهین جواب میدن لحن بنده و امثال بنده تغییر کنه!
      اگه درست یادم باشه قبلا خوندم شما محیط بانید؟
      در جایی هم که خبر تجمع بود نوشتید شما شکاربانی یا شکارچی جوابت با من! خوب شاخو شونه کشیدن آسونه!
      من و امثال من از وقایع اخیر که روی داده خیلی ناراحتیم ولی دلیلی نمیبینم با کسانی که در عوض اطلاع رسانی من توهین میکنند من فقط بیننده کامنتهاشون باشم، ایرادی اگه باشه که خیلی هم زیاده میگیرم تا متوجه بشن در مورد چیزی که ادعای دفاع ازش رو میکنند چیز زیادی نمی دونند!
      شما نگفتی کل و قوچ در تمام سال کار هدایت گله رو بر عهده داره! درسته نگفتی ولی دوست عزیز از بابت اطلاعت عرض میکنم، در فصل جفت گیری که کل و قوچهای مسن با گله جوانترها و ماده ها در هم می آمیزند هم کار هدایت بر عهده بز یا میش مسن گله هست!
      تو فصل جفت گیری کل یا قوچ مسن به علت اینکه دنبال جفته اصلا هواسش به هیچی جز ماده نیست! و در این فصل از همه آسیب پذیر تر هست! پس کل یا قوچ مسن در فصل غیر جفت گیری فقط حواسش به خودش هست ولاغیر!
      بز یا میش سردسته گله در تمام طول سال مسئول دیده بانی گله رو داره! کل و قوچ تا سن ۸ و ۹ سالگی اوج قدرتش هست و اکثرا کل و قوچهای درشت تو این سن هستند، بعد از این سن با توجه به پیر شدنشون جسشون کم کم آب میره ولی خوب افزایش طول شاخ کماکان ادامه داره، اینه که شاخهای خیلی بزرگ مربوط به کل و قوچهای خیلی مسن(۱۱-۱۴) سال هست و بندرت بیشتر از این عمر میکنند!
      در جنگ برای تصاحب ماده ها هم اونهایی که قویترند صاحب ماده ها میشن نه لزوما مسن تر! با گفته آقای صالحی که گفتن مضرند موافق نیستم چون تو طبیعت هر کی قویتره پیروزه حالا با ۱۰ سال یا ۷ سال!
      عمومیت نداره و قانونم نیست که بگیم اینجوریه!
      بر حال جناب آهو قصد حفظ این محیط و وحوشش هست و ما هم با هیچکش پدر کشتگی نداریم، بنا تبادل اطلاعات و اقدام عملی برای انجام این کار هست، ولی متاسفانه برخی از دوستان اینجا (معذرت میخوام) ولی عقده هاشونو خالی میکنند! با این شیوه راه به جایی نمیبریم مطمئن باشید، در آخر باز هم میگم قصد توهین و تمسخر هیچ کس رو ندارم و اخلاقم اینجوری نیست، اگه از نوشته های من اینجوری برداشت کردید باز هم عذر میخوام
      موفق باشید

      پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 0

      • AHOO می‌گوید:

        شکاربان عزیز
        خوشحالم که شما غلط بودن فرضیه جناب صالحی رو قبول دارید،که اگر خود ایشان تشریف بیاورند استدلال ها و مثال های خود را برای ایشان می آورم تا نگویند ژن برتر را خودم یه جوری انتقال بدهم
        منظور بنده از هدایت گله،هدایت گله نر ها در فصول غیر جفت گیری است که امری بسیار مهم خصوصا برای قوچ های جوان است که به یادگیری تجربیات و حضور این قوچ ها برای زنده ماندن و یادگیری مسیر گدار و گریزگاهها بسیار نیاز دارند

        پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 5

      • AHOO می‌گوید:

        امیدوارم عدم جهالت بنده در این موضوع برای جنابتان آشکار شده باشه
        اگر هدایت گله قوچ ها حرف اشتباهی است بفرمایید تا پاسخگو باشم
        در مورد شکارچی هم بنده توهینی نمیکنم تنها آنچه را که از نگاه قوچ و کل و کبوتر خوانده ام بازگو میکنم

        داغ Thumb up 6 Thumb down 4

        • میثم می‌گوید:

          جناب آهو در گله نرهای همسن باهم هستن و نرهای جوان تا چند سال اول با ماده ها هستن

          پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 0

          • میثم می‌گوید:

            البته فراموش نشه که یک کل یا قوچ جوانتر اب شاخ و جسه کوچکتر نسبت به یک همنوع پیر وبا شاخهای بزرگتر و توانایی جنسی بیشتری داره ولی چون در قدرت فیزیکی از هم نوع مسنتر کم میاره امکان جفت گیری براش کمتر هست…..
            جناب آهو در فصل غیر جفت گیری که گله های نر از هم جدا میشن و در واقع دیگه گله نری وجود نداره…

            داغ Thumb up 6 Thumb down 6

        • AHOO می‌گوید:

          آقا میثم
          شما متوجه حرف من شدی پس لطفا ایراد بنی اسرائیلی نگیر
          قوچ ۳،۴،۵ هم جوان به حساب میان
          شما با این تجربه چه طور میفرمایید گله های نری وجود نداره،خودم تا۸۰راسی رو هم دیدم
          در کل ها ۱۰۰راسی رو هم دیدم نفرمایید لطفا
          اگه ضرر حیوان سن بالا درست باشه طبق فرمایش شما باید تمام میش های تندوره و همه بزهای پارک کویر قسر باشند
          در کویر از فرط فراوانی کل بالای ده سال عملا هیچ کل زیر۸سال امکان جفت گیری نداره،پس چرا مشکلی پیش نمیاد و بزغاله ها هر سال دارن به دنیا میان؟؟
          یه سوال پرسیدم که یه مثال عینی هست و خوشحال میشم بگید اگه فرضیه ناباروری سن بالا ها درسته پس توجیه این مطلب چیه

          داغ Thumb up 8 Thumb down 6

          • میثم می‌گوید:

            متوجه شدم که … :)
            ولی شما نمی خوای متجوه بشی… این گفته شما هست:
            (….. گله، هدایت گله نرها در فصول غیر جفت گیری است که امری بسیار مهم خصوصا برای قوچ های جوان است که به یادگیری تجربیات و حضور این قوچ ها برای زنده ماندن ….)
            آخه عزیز من کجا ما گله های نر خارج از فصل جفت گیری میبینیم؟؟؟ !!!! کجا؟؟؟؟؟!!!!
            بگید شاید این یک کشف جدید باشه و تمام افراد از سازمان محیط زیست تا شکارچیان و زیست شناسان اشتباه می کردن…
            شما مثه اینکه چشمتون خودکار بعضی قسمت هارو سانسور میکنه ….
            من گفتم:
            فراموش نشه که یک کل یا قوچ جوانتر با شاخ و جسه کوچکتر نسبت به یک همنوع پیر با شاخ های بزرگتر ، توانایی جنسی بیشتری داره ولی چون در قدرت فیزیکی از هم نوع مسنتر کم میاره امکان جفت گیری براش کمتر هست….
            و یک کل بزرگ اگه یک گله ۱۰ تایی بز رو داره ممکنه ۶ تاش آبستن بشن و ۴ تاش جفت گیری نکنه (البته این رقم قطعی نیست) ، پس باز یک کل یا قوچ بزرگ هم میتونه ولی با قدرت کمتر در دفعات جفت گیری نسبت به جوانتر ها…
            و هر چه این سن بالاتر میره این قدرت کمتر میشه و این طوری نیست که هیچ کل یا قوچ جوانتری امکان جفت به هیچ عنوان پیش نیاد…
            و بهترین گزینه برای شکار نرهای مسن و پا به سن گذاشته هست….

            داغ Thumb up 5 Thumb down 5

          • شکاربان می‌گوید:

            خوشحالم هنوز گله های ۱۰۰ راسی و ۸۰ راسی از این سلطان صخره ها وجود داره

            موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

          • AHOO می‌گوید:

            گله های نر تشکیل نمیشه
            این عجیب ترین حرفی بود که از شما شنیدم

            موافقم / مخالفم Thumb up 3 Thumb down 1

          • AHOO می‌گوید:

            آقای شکاربان
            فیلمش رو دارم اگه امکانش بود حتما بهتون میدادم که لذت میبردین

            موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 1

          • امین منصوری می‌گوید:

            دو ماه بعد از فصل جفتگیری در بهمن و اسفندماه نرهای گله کل و بز و قوچ و میش از گله جدا میشوند و به ارتفاعات سختتر و شیب های تندتر میروند.
            ماده ها و نرهای خیلی جوان نابالغ تا اواخر اردیبهشت ماه (فصل زایمان) با هم میمانند.
            بعد از زایمان نرهای نابالغ هم از ماده و بره ها جدا میشود و در فاصله نه چندان دوری از آنان زندگی میکند.
            ماده ها و بره هایشان هم در دامنه های پایین دست ارتفاعات و نزدیکی چشمه ها و آبشخورها زندگی میکنند.
            گله های نر بالغ و پیر هم تا فصل جفتگیری سال بعد در ارتفاعات سخت میمانند و در بعضی مواقع هم تک و توکی از گله جدا میشوند.

            پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 1

          • میثم می‌گوید:

            آقای منصوری بنده با چشمان خودم در منطقه جنوبی کرمانشاه نزدیک مرز مردادماه کل چهار سال رو همراه بزها دیدم..
            بعد از فصل جفت گیری نر های بزرگ به صورت تکی و تنها در ارتفاعات و جاه های دور تر زندگی میکنن…
            اصلن بیخیال :((((((

            موافقم / مخالفم Thumb up 3 Thumb down 1

          • امین منصوری می‌گوید:

            آقا میثم اگه کامنت را با دقت بخوانی جوابتو میگیری
            راستی امروز تو خبر شکار رباط کریم نظرتو دیدم
            از نظر شما کل پنج ساله جوان نیست؟
            اون کل هم سه سال بیشتر نداره

            موافقم / مخالفم Thumb up 3 Thumb down 1

          • AHOO می‌گوید:

            ممنون آقای منصوری
            اگه آقا میثم قانع بشه

            موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 1

          • امین منصوری می‌گوید:

            آهو جان ای کاش همه ما انتقاد پذیر بودیم و اشتباهمان را می پذیرفتیم
            من همیشه خوشحال میشم کسی اشتباهمو بهم بگه و درسهای جدیدتر و درست را بیاموزم
            در پناه حق

            پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

          • کوشان مهران می‌گوید:

            امین منصوری می‌گوید:
            ۷ اسفند ۱۳۹۲ در t ۳:۴۳ ق.ظ

            راستی امروز تو خبر شکار رباط کریم نظرتو دیدم
            از نظر شما کل پنج ساله جوان نیست؟

            به گمان من کل پنج ساله همانند مردی در نقطه اوج چهل سالگی است، با توجه به اینکه عمر گیاهخوارانی وحشی از این نوع در طبیعت به ندرت به چهرده سال می رسد نمی توان پازن پنج ساله را نوجوانی برومند تصور کرد

            برای شکارکش و گوشت فروش محلی و نوکیسه شهری سن و جنس شکار مطرح نیست و همچون شکارهای جرگه سابق که از میش بره و بزغاله تا کلچه و قوچ دوازده سال را تنها برای بالابردن امار شکار می زدند این افراد نیز تنها فرصت طلبانه ماشه را می چکانند.
            آهو:
            بلکه نری است آماده جفتگیری با تجربه نبردها و مستی های سالیان پیشین.
            در کویر از فرط فراوانی کل بالای ده سال عملا هیچ کل زیر۸سال امکان جفت گیری نداره،پس چرا مشکلی پیش نمیاد و بزغاله ها هر سال دارن به دنیا میان؟؟

            سرکار آهو در فرمایش شما نکته جالبی مشاهده نمودم، آیا منظور از کویر همانا کویر مرکزی و سیاه کوه و یا شاید دیگر ارتفاعات همچون دوازده امام و گوه گوگردی می باشد؟

            در زیستگاه های کوهستانی بیابان مرکزی ایران هنوز در کنار گرگ پلنگانی نیز یافت شده که بویژه به دلیل کاهش شدید جانوران دشت زی همچون آهو به دلیل رقابت نابرابر با دام اهلی و فشار شکاردزدان محلی موتور و جیپ سوار اکنون مهم ترین منابع غذایی شان در کنار دام پازن و گوسپند کوهی می باشد و به دلیل خشکسالی و شرایط دشوار اقلیم رسیدن به سنین بالا(افزون بر ده سال) شوار به نظر می رسد.

            البته در نواحی دور افتاده که شکاردزد و چوپان و معدنکاو به دلایلی همچون عبور کاروان های مواد مخدر مایل به ورود نیستند وضعیت گونه های شکای و نمونه های مسن بهتر از دیگر نقاط می باشد ولی افزایش این تعداد پازن بالای ده سال برای من با اما و اگر همراه می باشد که در صورت تمایل خوشنود می گردم مستندات خویش را به آدرس پست الکترونیکی من ارسال فرمایید:

            kooshan2002@hotmail.com

            انصافا اینجا کلاس درسی است که همچون طلاب همگی با هم در حال مباحثه و تلمذ می باشیم.

            در عرصه محیط زیست هیچکس علامه دهر نیست و امامزاده سازی ساختن امری است لغو و بیهوده.

            میثم، آهو، شکاربان، امین منصوری، امیر صالحی و نگارنده جملگی نقاط قوت و ضعف بسیاری داریم ولی شاید در یک مورد با یکدیگر هم رای باشیم:
            سرعت رو به قهقرای نابودی و تخریب و تارج زیستبوم ایران و عدم کارایی قوانین رایج

            باید در عرصه طبیعت عملگرا و خلاق بود ولی در اینجا بجای رگ گردن کلفت کردن و یا در نقطه مقابل استاد استاد به ناف یکدیگر بستن آرا و نظرات خویش را به اشتراک بگذاریم.

            جناب آهو!

            من در انتظار پاسخ پرمهر شما درباره برآورد جمعیت پازن های بالای ده سال می باشم.

            پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

          • AHOO می‌گوید:

            رشته کوه سیاهکوه

            موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

          • AHOO می‌گوید:

            پاسخ مفصلی رو ۳بار تایپ کردم اما نمیدانم چرا ارسال نشد

            موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

  32. amir می‌گوید:

    وقتی پدرم مرد رفتم سر کوچه..کسی پرسید این صدای قران برای چیه؟گفتم برای همسایمونه…یعنی هیچ وقت از مرگش ناراحت نشدم…..
    -
    ولی امروز از مرگ یک نفر ناراحت شدم و گریه کردم…. ای کاش کسی رو داشتم تا بهش میگفتم…
    در کنار جاده نشسته بود…عکسش رو دیدم….یک دستش را قطع کرده بودند..خودم دیدم….با همان یک دست دیگر زندگی میکرد…چند نفر میایند و ستون فقراتش رو هم قطع میکنند..دو تا پایش نیز فلج میشود..یا همان یک دست روی زمین سعی میکرد حرکت کند…۵۶ گلوله در بدنش پیدا کردند و او هنوز زنده بود….
    -
    بالاخره دکترها می برنش زیر عمل …و لطفشون و تکمیل میکنند..و می کشنش….
    اسمش پر غرور بود..مثل کوه البرز..اما چهره ا ش خسته بود…گویی خودم رو می دیدم…
    -
    این اهنگ رو داشتم گوش میدادم. وبلاگ رو که باز کنی خودکار شروع میشود
    -
    من از مرگ او ناراحت نیستم..از مرگ انسانیت ناراحتم

    پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 0

  33. AHOO می‌گوید:

    پلنگی ماه را با ماده ش در آب مینوشد

    پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 1

  34. کوشان مهران می‌گوید:

    شکارچیان زیادی را دیده ام و میشناسم که متاسفانه هیچگاه روی خوشبختی را ندیده اند و زندگی خوبی نداشته اند و من همه اینها را نفرین طبیعت میدانم

    جناب آقای امین منصوری گرامی

    ناصرالدین شاه قاجر کهنه شکارگری کوهگرد بود و هرچند بیماری نقرس و بواسیر آزارش می داد ولی اگر نبود گلوله تپانچه میرزا رضا او نیز شاید همچون فرانس ژورف تا ۸۵ سالگی می زیست

    اکبر و جهانگیر نیز از پادشاهان نخجیر افکنی بودند که به مرگ فجیعی گرفتار نشدند و این درحالی است که بنابر مدارک مستند آمار سرطان های ناشی ازبنزین غیر استاندارد و آلاینده های دیگر باعث مرگ زودرس بسیاری از ایرانیان گردیده است.

    آیا کودک مبتلا به سرطان ناشی از بنزین غیر استاندارد هم گرفتار نفرین طبیعت است؟

    در یکی از پیام ها گفته بودم که با لعن و نفرین نمی توان محیط زیست را مدیریت نمود و تنها به موج سواری عده ای فرصت طلب هفت رنگ ختم می گردد.
    شما به عنوان یک شکارگر تروفی در طول عمر نخجیرافکنی خویش در برابر شکارچیان مجاز به چه تعداد متخلف و گوشت فروش و نوکیسه تفنگ با قیمت نجومی بدست برخورد نموده اید؟

    آیا شکار تروفی شما بیشتر باعث نابودی گردیده و یا اشغال آبشخورها و تارج سگان گله و یغمای موتورسیکلت سواران در دشت؟

    پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

    • AHOO می‌گوید:

      جناب کوشان
      کوه گوگرد در خارج از محدوده پارک و منطقه خشک است، تنها در قسمت های محدودی از آن جمعیت کوچکی از کل و بز زیست میکند، دوازده امام در محدوده حفاظت شده دارای تعارضات زیادی است، منظور رشته کوه سیاهکوه و مناطق بسیار بکر دم دزدان و کوه نخجیر است
      در این منطقه هیچگونه چرای دام، سکونت انسانی، معدن کاوی وجود نداره و حتی بازدیدکنندگان از مساحت کوچکی از منطقه امکان بازدید دارن، نزدیکترین سکونتگاه انسانی حداقل ۵۰ کیلومتر فاصله داره، با وجود خشک بودن منطقه وضعیت کمی و کیفی چشمه های منطقه مناسبه
      جمعیت کل های با شاخهای زیبا در این مناطق عالیه، حتما اگر حضور دسته های جبیر در ۱۰۰ راس رو در کنار هم بگم که اصلا باورتون نمیشه

      پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 1

      • کوشان مهران می‌گوید:

        اطلاعات بسیار نابی دارید.
        تعارف نمی کنم و بسیار جدی می گویم.

        حتما اگر حضور دسته های جبیر در ۱۰۰ راس رو در کنار هم بگم که اصلا باورتون نمیشه…

        راستش را بخواهید باور یک گله سی سری جبیر هم برایم دشوار است چه رسد به ۱۰۰ سر

        چه زمانی این گله را دیدید چون جبیر خلاف آهو چندان به دلیل شرایط خشک زیستگاه گله های سنگین تشکیل نمی دهد و شاید چند دسته به دلیل خاصی به هم موقت پیوسته بودند(این حدس من است و شاید صحیح نباشد)

        از قدیم و بویژه دوران صفوی منطقه کویر مرکزی شکارگاه پادشاهان بوده، چیزی که خیلی دوست دارم از نزدیک ببینم آن جاده سنگفرش دوران ساسانی است که می گویند زیرساخت آن با ذغال بوده است.
        در مورد وضعیت آهو در پارک ملی و نه منطقه حفاظت شده کویر چه اطلاعاتی دارید، سه سال پیش که با دو شکارچی متخلف موتورسوار قمی صحبت می کردم مدعی بودند در کنار جبیر جمعیت پراکنده و نه گله ای آهو هنوز گهگاه در پارک ملی یافت می شوند.

        … و اما گورخران

        یک برنامه منسجم برای بررسی ریگ جن و یافتن جمعیت هایی از گورخر بسیر ضروری است. شنیده ام که در کنار تپه های بزرگ شن که نبکا نام دارند به دلیل وجود رطوبت و رویش گیاهانی با ریشه استوار زیستبومی جالب در برخی نقاط ریگ جن پدیدار گردیده است و احتمال وجود جبیر و گورخر وجود دارد.

        در گزارشی به مشاهده یک سر گورخر در نزدیکی دریاچه حوض سلطان قم در اوایل دهه ۱۳۷۰ توسط کارشناسان جهاد سازندگی اشاره شده است.

        واقعا نباید گذاشت به بهانه های واهی همچون وجود تنها یک یوزپلنگ نر و غیرو این منطقه را بر روی فعالیت های نفتی و گازی باز گذاشت.

        در کشوری که منابع گاز مشترک با قطر به دلایل گوناگون توسط این کشور به چندین میزان برابر برداشت می شود تاکید بیش از اندازه بر ذخیره گاز و اکتشاف نفت در پارک ملی کویر تا اندازه ای قابل تعمل می باشد.

        موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

      • AHOO می‌گوید:

        جناب کوشان
        بنده هم با علم به این نکته که جبیرها معمولا تشکیل گله های بزرگ نمیدهند، عرض کردم که باورتان نمیشود، اونها در این دسته ها یک بار مشاهده نشدن و بارها و بارها قابل مشاهده هستند، این اجتماع در فصول گرم سال در اطراف یه سری از آبشخورهای مشخص اتفاق میفته و تا چند ماه در همون حول و حوش باقی میمونن حتی در بازدیدی که یکی از کارشناسان برجسته و بازنشسته سازمان داشت و یک اجتماع ۶۰ راسی از اونها رو دید بسیار شگفت زده شده اذعان داشت همچین چیزی رو در طی دوران کاریش ندیده
        آهوهایی که در گذشته در این منطقه مشاهده میشدند جمعیت مهاجری بودند که در فصول سرد سال از دشت قزوین به این مناطق مهاجرت میکردند و به دلیل قطع شدن این کریدورها به دلیل ساخت و ساز و جاده سازی این حرکت دیگه صورت نمیگیره
        در سال ۷۰ و اندی دو یوز در حالی که یک آهوی ماده شکار کرده بودن مشاهده شدند
        در این سالها گزارشی از مشاهده آهو در این منطقه نبوده ولی یکی از دوستان بهم گفته اخیرا یه ماده آهو در منطقه دیده
        در مورد گور، جانور عجیب و مقاومی هست و احتمال حضورش در ریگ جن هست
        تلاش هایی شده اما به علت دشواری زیاد کار در این منطقه جامع نبوده، اما برای من یه سوال مطرح هست، اینکه اگر در ریگ جن گور باشه با توجه به شرایط سخت زیستی در این منطقه و رفتارشناسی گور چرا با وجود امنیت مناسبی که در پارک ایجاد شده این حیوانات چرا هیچوقت به پارک بازنگشتند؟؟
        بهترین گزینه با توجه به وضعیت حفاظتی مناسب پارک معرفی مجدد این گونه به این منطقه البت نه با روش فنس است

        موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

        • کوشان مهران می‌گوید:

          ای غزال خوش خرام دشت دل
          صید زیبا چهره ای در دام من
          ای پریچهر، گل یاس سپید
          نیست در هجران تو آرام من

          گمان دارم به دلیل محدودیت منبع حیاتی زیستگاه که این مورد منابع آب می باشد رمه ها و دسته های جبیر در فصل های گرم و بی بارش گرد منابع آبی جمع می گردند.

          اگر…(این اگر بسیار مهم است) اراده ای برای احیای زیستگاه و پوشش گیاهی تخریب شده منطقه حفاظت شده کویر وجود داشت ممکن بود به احیا و معرفی مجدد آهو امید بست چون در کنار آهوان مهاجر جمعیتی از آهوان بومی نیز وجود داشته اند.

          بجای حرف و حدیث و عکس یادگاری گرفتن و هوچی گری باید با احیای جمعیت طعمه های یوزپلنگ به احیای زیستگاه آن و ایجاد کریدور ارتباطی میان سمنان و اصفهان و یزد دست یازید که البته با وضعیت فعلی و کارنامه کنونی اگر نگوییم ناشدنی بلکه بسیار دشوار می باشد.

          به گمان من هم بهترین راهکار معرفی جمعیتی از گورخران توران به پارک ملی کویر است البته نه در فنس و برای همه زندگی بلکه ایجاد زیستگاه محصور قرنطینه ای به مدت چند ماه برای اخت شدن و سپس رها سازی در طبیعت که البته شرط بقای این جمعیت ایجاد امنیت در آبشخور، علوفه ریزی در زمان های خاص و بویژه برخورد سخت با شکاردزدان موتورسوار محلی می باشد.

          گورخرانی که از توران و در محیط طبیعی زنده گیری شده باشند دشواری چندانی با اخت شدن با شرایط زیست در پارک ملی کویر، البته با در نظر داشتن موارد بالا، نخواهند داشت.

          موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

          • AHOO می‌گوید:

            در مورد برخورد سخت با متخلفین موتوری
            اون متخلف قمی که فرمودید،جدیدا هم دیدینش؟؟
            احتمالا در راه رفتن متاسفانه دچار مشکل نیست؟؟؟؟؟

            موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

  35. AHOO می‌گوید:

    در مورد مستندات اگر امکانش بود براتون ارسال میکنم

    موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

  36. کوشان مهران می‌گوید:

    احتمالا در راه رفتن متاسفانه دچار مشکل نیست؟

    … خیر، ایشان و برادر کوچکترشان از لحاظ جثمانی تندرست و چالاک می باشند.

    در اوایل دهه ۱۳۶۰ یکی از بالاترین آمارهای تخلف در پارک ملی کویر موتورسواران روستای ابوزیدآباد کاشان بودند که بنابرگفته خود باعث ریشه کن شدن گورخر گردیدند.

    من از افرادی شنیده ام که پس از تعقیب یوزپلنگ و خسته کردن او، با تفنگ بادی چشمانش را هدف قرار داده و بقول خودشان از صحنه جهش جانور نابینا لذت برده و آنگاه با چماق و چوب به جان او می افتادند .

    با وجود گسترش رسانه های دیداری و شنیداری در بسیاری از زیستگاه های طبیعی ایران پیش از آموزش جوامع محلی نخست باید به اعمال قانون پرداخت و درغیر این صورت تنها دکانی برای ان جی او چی ها باز خواهد شد.

    موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

    • AHOO می‌گوید:

      جناب کوشان
      این که گفتم به عنوان مثالی از برخورد با این متخلفان بود که بعد از شبیخون به پارک آنچه عایدشان شد از دست دادن سه موتور تندرو و پایی بود که همیشه خواهد لنگید
      حالا آن مورد که شما فرمودید شاید جهیده باشند اما بالاخره این جهیدن یک بار و دو بار و سه باری دارد
      مشکل اصلی این پارک نه تخلفات شکار بلکه مهاجرت جمعیت قابل توجهی از هر سه گونه علفخوار این پارک به زیستگاههای شمالی و جنوبی خارج از محدوده پارک در سال های خشک و بی بازگشت بودن این مهاجرت برای تعدادی از آنها به دلیل پایین بودن ضریب حفاظتی این مناطق است،که این خود چاره ای دیگر میطلبد که مجالش اینجا نیست

      موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

    • امین منصوری می‌گوید:

      با درود به جناب مهران.با تشکر از شما در چند جا مقالات شما را دیدم و استفاده نمودم و به آموخته هایم افزودم.در مورد صحبتهای شما در مورد حقیر عرض میکنم که بنده شکارچیان زیادی را دیده ام که عاقبت به خیر نشدند، درسته آنها از دسته شکارچیان بی وجدان و بی رحمی بودند که خارج از ضوابط شکار جوانمردانه شکار میکردند.قوچ پنج ساله هم قوچ جوانه و پیر نیست و شما حتما به این موضوع واقفید.من با کوله باری از تجربه چندین ساله حضور در طبیعت و شکار کامنتهایم را در این سایت گذاشته ام ولی خوشحال میشم که چیزهای جدیدتری بیاموزم و هیچگاه خویش را کامل نمیدانم.در مورد منطقه دشت کویر شاید به خاطر علاقه زیادی که به این منطقه دارم و الحق و والانصاف که زیباییهای این منطقه منحصر بفرد غیر قابل توصیف میباشد ده ها مرتبه به دشت کویر سفر کرده ام.راههای ورودی اصلی به این منطقه از طریق ابوزیدآباد، حسین آباد،بادرود، امامزاده علی عباس و اردستان میباشد.البته از سمت مرنجاب هم میشه رفت.در موارد متعددی که به این منطقه وسیع رفته ام هیچگاه موفق به دیدن آهو نشدم ولی جبیر زیاد دیده ام.تعداد قابل توجهی هم کل و بز و قوچ میش داره.در منطقه یخاب و خارو بعد از گذشتن از کوههای لطیف و بادرقون و یخاب ومهدی و فلفلی و غرغر و لحوردی و گوهر و چغندری به رشته کوهای دم میرسید که به علت دورافتادگی کمتر کسی میتواند به آنجا برود و در کل منطقه به جز چند نفری ساربان اونجا را بلد نیستند.بعد از کوههای دم که دشت بسیار وسیعی میباشد و به سمت ایوانکی و گرمسار و سمنان ادامه دارد جمعیت خیلی خوبی جبیر زندگی میکند، در چند سال اخیر هم در حاشیه های کوه دم و دشت بارها گورخر و یوز پلنگ هم مشاهده کرده ام.یک بار هم در همین منطقه دو خرس سیاه بزرگ دیدم که نمیدانم بومی بودند یا از جای دیگر آمده بودند.جاهایی که این حیوانات را دیده ام به جرات میگویم هنوز پای هیچ انسانی به آنجا نخورده است و بکر و دست نخورده است.در همین منطقه یک بار در فصل وردا حدود یکصد کل پیر یک دست سفید رنگ را دیدم که در امتداد هم حرکت میکردند.هیچگاه جبیرها را در گله های بیشتر از هفت هشت راس ندیدم.متاسفانه هنوز هم مردم حاشیه کویر با موتورهای یاماها۴۰۰ قدیمی به بهانه دنبال شتر رفتن و … اقدام به شکار و زنده گیری جبیرها میکنند و با توجه به وسعت منطقه محیط زیست هم نمیتواند کاری کند.تازه امسال یخاب را شکار ممنوع کردند و سه ماه پیش تابلوهاش رو نصب کردند، ولی با این حال وجود دامداران در نیمی از سال و شتر دارها به صورت دایمی در این منطقه خطری تهدید کننده برای جبیرها و یوزها میباشد.حضور معادن نیز به همین شکل.از کویر بیرون بیاییم و به سمت کوهستان زاگرس برویم در یکی از کامنتها در مورد وضعیت کنونی بیستون پرسیده بودید.بیستون صخره ها و گیاهاش سر جاشه.ولی از ده هزار کل و بزش خبری نیست.هنوز هم جمعیتی بالای هزار راس کل و بز داره، ولی با توجه به وضعیت صعب العبوری منطقه دیدنشان برای همه کس مقدور نمیباشد و بر عکس عقیده محیط زیست منقرض نشده اند.پلنگ و خرس هم در منطقه هنوز وجود دارد.در یکی از کامنتها به یکی از دوستان هم گفتم اگه نسل کل و بز دنیا منقرض بشه، نسل کل و بز بیستون هیچگاه منقرض نمیشه و این به دلیل صخره های صعب البور در تمامی این منطقه از بیستون تا برنجان میباشد.در قسمت شمالی منطقه پشت کوههای زیلو و بلوچ ، هنوز تعدادی قوچ و میش زنده هستند و نفس میکشند.البته زنده ماندن آنها هم فقط به خاطر شرایط سخت منطقه س و کشتنشون کار هر شکارچی نیست.سربلند و پیروز باشید.

      پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

  37. امین منصوری می‌گوید:

    راستی جناب مهران فراموش کردم اگر خواستید به منطقه کوههای دم بروید، حتما با یک بلدی آشنا به منطقه و ترجیحا ساربان شتر و با دو دستگاه وسیله نقلیه و بنزین و آب اضافه و تجهیزات کامل بروید.موفق باشید.

    موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

    • AHOO می‌گوید:

      جناب منصوری منظور شما از دم،همان منطقه دم دزدان در محدوده پارک ملی است؟؟؟
      میشه در مورد دیدن یوز و گور آدرس دقیق تر بدید؟؟مکان،زمان و تعداد؟؟

      موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

      • امین منصوری می‌گوید:

        با درود به جناب آهو
        کوهای دم در پارک ملی واقع نشده و تا سال ۸۹ منطقه آزاد بود. نزدیکترین شهر به این کوهها اردستان میباشد، که به گفته بلد همراه ما حدود سی فرسخ میباشد. بلدی ما حاج خیرالله از ساربانهای معروف در روستای حسین آباد بود که متاسفانه پارسال فوت کرد. من خودم اگه هزاران بار به آنجا بروم راهشو یاد نمیگیرم ، چون از روستای حسین آباد ابوزیدآباد تا اونجا حدود پنجاه فرسخ ( سیصد کیلومتر ) راه را باید در کویر و کلوخ و کوه طی میکردی تا به آنجا برسی. به جرات میگویم هیچ محیطبانی تا حالا پایش به اون نواحی نخورده و کسانی که آنجا را بلدند تعدادشان به اندازه انگشت یک دست نیست. البته اون مرحوم تمام کویر را مثل کف دستش میشناخت و حتی تک تک بوته ها را نیز میشناخت و اگر بگویم که جز استثناهای روزگار بود اغراق نکرده ام. بله آهوی عزیز هنوز جاهایی وجود دارد که گورخر و یوز و جبیر و خرس سیاه زندگی میکنند و هیچ کس از وجودشان با خبر نیست و من هم به مانند مرحوم حاج خیرالله ترجیح میدم که کسی جاشونو یاد نگیره و در امان باشند حتی محیط زیست. اون مرحوم هم جاشونو به هیچکی نگفت، یک بار هم که محیط زیست اصفهان از ایشون خواست که برای شناسایی منطقه و ثبت Gps باهاشون همکاری کنه نپذیرفت. اون منطقه هم خیلی دورافتاده هست و دست هیچکی به اونجا نمیرسد.

        موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

        • امین منصوری می‌گوید:

          ببخشید جناب آهو یه سوال از شما داشتم فراموش کردم .شما از شترهای وحشی موجود در ریگ جن اطلاعاتی دارید؟

          موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

  38. کوشان مهران می‌گوید:

    آقایان امین منصوری، آهوی خوش خرام، میثم، شکاربان

    آشنا شدن افرادی همچون شما برای من غنیمت است. نه تمام افکار و نوشتار من قابل قبول است و نه می توان دیدگاه های شما دوستداران طبیعت را پیش از سبک و سنگین کردن قبول نمود.

    لطفا از طریق ایمل با من در تماس باشید:
    Kooshan2002@hotmail.com

    مشکل اصلی این پارک نه تخلفات شکار بلکه مهاجرت جمعیت قابل توجهی از هر سه گونه علفخوار این پارک به زیستگاههای شمالی و جنوبی خارج از محدوده پارک در سال های خشک و بی بازگشت بودن این مهاجرت برای تعدادی از آنها به دلیل پایین بودن ضریب حفاظتی این مناطق است،که این خود چاره ای دیگر میطلبد که مجالش اینجا نیست

    این مشکل با مدیریت زیستگاه های شمال اصفهان و کاشان (اگر اشتباه نکنم) و قم و ورامین و مجددا به زیر پوشش حفاظتی پارک ملی نواحی حفاظت اعلام شده در سال ۱۳۶۲ تا حدودی مدیریت می شود که این خود اراده بسیار قوی در تامین نیروی محیط بان کارکشته و با تجهیزات و روحیه و مرافعه با سازمان هایی همچون جهادکشاورزی و جنگل ها و مراتع برای کاهش ورود دام می طلبد.
    امری است شدنی ولی نه با این وضعیت مدیریتی.

    بعد از کوههای دم که دشت بسیار وسیعی میباشد و به سمت ایوانکی و گرمسار و سمنان ادامه دارد جمعیت خیلی خوبی جبیر زندگی میکند،

    جناب پهلوان امین، از قدیم گرمسار به عنوان زیستگاهی اهوخیز مطرح بوده آیا در حال حاظر اطلاعی از وضعیت اهوی آن دارید؟

    در چند سال اخیر هم در حاشیه های کوه دم و دشت بارها گورخر و یوز پلنگ هم مشاهده کرده ام

    اگر ممکن است زمان دقیق آن را بفرمایید و اگر مختصات آن را نیز GPS بزنید که بسیار نیکو می شود. فقط امیدوارم تا پیدا نشدن اراده قوی در حفاظت کاربردی کسی برای سواستفاده و پروژه بگیری بی حاصل و رانتی به این مناطق نرود.

    یک بار هم در همین منطقه دو خرس سیاه بزرگ دیدم که نمیدانم بومی بودند یا از جای دیگر آمده بودند.

    من البته یقین دارم شما در کرمانشاهان با خرس های زیادی مواجه شده و تجربیات بسیار خوبی از برخورد با این جانور دارید ولی اگر ممکن است مکان دقیق آن را بفرمایید که در کجا بوده است. در کتاب مرات البلدان اعتماد السلطنه به وجود خرس در قرق جاجرود اشاره شده که باید پراکنش جنوبی جمعیت های شمیران و لواسان و ورجین بوده باشد.
    در ایران رنگ خرس های قهوه ای بسیار متفاوت می باشد از رنگ زرد بسیار روشن که نشان دهنده زیرگونه خرس سوری است تا قهوه ای سوخته که نشانه ای است از نفوذ زیرگونه قفقاز شمالی به داخل فلات ایران(شاید جالب باشد بدانید که در کشور کوچک ارمنستان دو جمعیت مجزای خرس سوری با رنگ بسیار روشن و خرس قهوه ای تیره قفقازی وجود دارد)

    من مدتی از دوره خدمت نظام را در کرمانشاه بودم و بسیار سرزمین خو و دارای پتانسیل بالای منابع طبیعی(آب و خاک خوب) و مردم واقعا دوست داشتنی می باشد که صد افسوس بنابردلایل گوناگون و عدم سرمایه گذاری تمامی این پتانسیل ها به هدر می رود.

    اگر واقعا پازن شاهوار ورمنجه هنوز نماینده ای داشته باشد بسیار عالی است. با وجود مراتع و چراگاه های غنی که تاثیر بسزایی در دوقلوزایی و رشد شاخ و هیکل دارند گمان دارم از دیدگاه ژنتیکی پازن بیستون و ورمنجه دارای صفاتی برتر نسبت به دیگر جمعیت ها می باشد که این خود در کنار حفاظت فیزیکی از زیستگاه نیاز به یک کار دانشگاهی حساب شده دارد.

    به هنگام خدمت تقریبا می شود گفت جز دیزل آباد جایی در شهر کرمانشاه نبوده که ما نگشته باشیم و من همواره درپی یافتن شواهدی از حیات وحش بودم. در یک مغازه عکاسی تصویری از قوچی ارمنی شکار شده دیدم که تا حال این گونه چاق و فربه و پیه بدور کمر بسته ای ندیده بودم.

    اامیدوارم قسمت شود با تمامی دوستان یاد شده، با هر دیدگاه و سلیقه، به دیدار کوهستان ها و دامنه های بیستون و آن دیوار نوشته همیشه جاوید کوروش و هرکول پیاله بدست رفته و در دولت سرا کباب دنده و خورشت خلالی میل کنیم و شب نیز از کباب های کوبی شهر شما بی بهره نمانیم.

    البته کاک سفارشی فراموش نشود

    پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

  39. کوشان مهران می‌گوید:

    بسیار مایل به آگاه گردیدن از دیدگاه دیگر طبیعت دوستان درباره این نوشتار می باشم:

    برای بقا، چند یوز را به هند انتقال دهید!
    hmountainwatch.persianblog.ir/post/2249

    موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

  40. کوشان مهران می‌گوید:

    http://mountainwatch.persianblog.ir/post/2249/

    برای بقا، چند یوز را به هند انتقال دهید.

    پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 0

  41. میثم می‌گوید:

    (شاید جالب باشد بدانید که در کشور کوچک ارمنستان دو جمعیت مجزای خرس سوری با رنگ بسیار روشن و خرس قهوه ای تیره قفقازی وجود دارد)….
    در رشته کوه زاگرس در ایلام هم خرس های به رنگ قهوای تیره و هم خرس های به رنگ قهوهای روسن وجود داره دراین مورد اطلاعاتی دارید؟به ین لینک توجه کنید.. http://www.iew.ir/1392/12/11/22632
    ادرس عکسها رو در اردس بار مرورگر پست کنید

    در مورد انتقال یوز بنظر من که اگه یک جای مناسب با مدیریت قوی در کشور دیگه ای وجود داشته باشه بسیار هم خوب هست
    گوزن چینی الان فقط در امریکا وجود داره..
    جمعیت گوزن زرد ایرانی که در اوایل انقلاب به اسراییل برده شد الان به مراتب از گوزن ایران وضعیت بهتری داره..

    موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

  42. AHOO می‌گوید:

    جناب کوشان
    جمعیت آهو در گرمسار کمتر از ۱۰۰راس است

    موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

  43. رضا شکاری می‌گوید:

    درود بر دوستان عزیز
    اطلاعات بسیار نابی را به اشتراک گذاشتید.
    متشکرم
    حقیر منطقه ای می شناسم که بارها در پناه درختانش و بر فراز قله هایش اشک حسرت باریده ام.
    به جرات عرض می کنم از ناب ترین مناطق زاگرس است. در منطقه پاپی جنوب لرستان
    این منطقه که قبلا راه دسترسی نداشت و صرفا ریل راه آهن داشت در سالهای اخیر با ایجاد سد های ویرانگر جرقه های نابودیش زده می شود.
    هر آنچه از پوشش گیاهی در زاگرس وجود دارد آنجا در کنار هم یافت می شود. منطقه ای وسیع ، پر آب و با جمعیت عشایر اندک (که در زاگرس جمعیت عشایر اندک بچشم نمی آید.)
    کجاست همتی و توانی که این را احیا کند.
    بشخصا رد پلنگ و خرس را در آنجا دیدم و پس از سالها دال هم رویت نمودم.

    موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 0

  44. محمد می‌گوید:

    خیلی جالبه اقای منصوری چطوری تونسته این همه مجوز شکار رو از محیطزیست بگیره درحالیکه بقیه تو کف یه دونش برای سالها میمونن

    موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 0

پاسخ دادن به میثم لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>