پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): پنجشنبه گذشته (۹۴/۴/۱۸) یک خرس قهوه ای در ارتفاعات کلاردشت کشته شده و دو نفر از عاملین شکار خرس به همراه ۲۵ کیلوگرم گوشت راسته و فیله خرس توسط محیط بانان این شهرستان دستگیر به مراجع قضایی معرفی شدند.
شکارچیان متخلف انگیزه خود از شکار خرس را تفریح و دستیابی به گوشت و خوردن گوشت خرس عنوان نمودند.
سرپرست اداره محیط زیست کلاردشت در این باره گفت: بر اساس تصاویر بدست آمده از تلفن همراه متخلفین عامل اصلی کشتار خرس فرد دیگری بوده است که بوسیله یک اسلحه گلوله زنی که در تصاویر نیز مشخص است خرس را از پای درآورده است.
اسلحه ای که در شکار خرس قهوه ای استفاده شده در تصویر بدست آمده از گوشی متخلفین مشخص است
شهرام بیگلر اظهار داشت: در جریان تحقیقات صورت گرفته توسط بازپرس پرونده، اسلحه بکار رفته در شکار خرس، توسط نفر سوم از منطقه خارج نشده و در ارتفاعات مذکور مخفی شده است.
بر همین اساس نیروهای یگان محیط زیست کلاردشت با هماهنگی مقام قضایی مجددا عازم ارتفاعات بالای ۴ هزار متر شده و به جستجوی منطقه مشغول شدند.
………………………………..محل اختفای اسلحه در بین صخره ها در ارتفاعات کلاردشت
سرپرست اداره محیط زیست کلاردشت گفت: مامورین در روز اول جستجوها موفق به کشف سلاح نشدند بنابراین شب را در ارتفاعات سپری کرده و مجددا روز بعد به جستجو مشغول شدند.
نهایتا در روز دوم اسلحه مذکور در شکاف یک صخره در نقطه ای صعب العبور کشف گردید.
البته در این ارتفاع هیچ نوع رفت و آمد انسانی حتی توسط دامداران و چوپانان انجام نمیشود بنابراین احتمال مشاهده اسلحه توسط سایر افراد بسیار بعید بوده است.
اسلحه کشف شده در ارتفاعات کلاردشت که به احتمال فراوان سلاح بکار رفته در کشتار خرس قهوه ای می باشد
اسلحه گلوله زنی کشف شده با اسلحه موجود در تصاویر مطابقت زیادی داشته و به احتمال فراوان همان سلاح بکار رفته در کشتار خرس قهوه ای می باشد.
اسلحه مذکور به مراجع قضایی تحویل شده است تا مالک اسلحه و صاحب جواز احتمالی آن شناسایی شود. البته نفر سوم که در تصاویر به همراه اسلحه مشخص است نیز شناسایی و دادگاه احضار شده است.
+1260
Loading ...
اینارو باید دار زد
پر طرفدار
56 
26
اینها میخاهند آیندگان ما فقط خرس را توی کارتونها و عکسها ببینند
پر طرفدار
45 
7
واقعا جای سپاس و قدردانی داره که وظیفه خودشون را با تعصب و علاقه انجام می دهند
پر طرفدار
35 
6
آیا این ماموران نمی توانستند این مورد را پشت گوش بیاندازند؟
آیا اضافه کار وحق ماموریتی که به این پرسنل تعلق می گیرد معادل فرسایش لباس و کفش وخورد و خوراک آنها می باشد؟
خبرنامه بین المللی خرس:
bearbiology.com/index.php?id=ibn01
گروه متخصصان گونه های خرس IUCM:
bearbiology.com
مطالعه جمعیت پلنگ برفی با بکارگیری دوربین تله ای:
.snowleopardconservancy.org/pdf/print111705.pdf
با بکارگیری دوربینهای تله ای در زیستگاه های جنگلی وکوهستانی کلاردشت و مرزن آباد و تخت سلیمان می توان به پراکنش و تراکم گونه ها دست یافت.
پیشنهاد من خرید تعدادی دوربین تله ای توسط دوستداران طبیعت دارای توانایی مالی و اهدا و یا قرض دادن آن به محیط زیست کلاردشت می باشد.
پولی ندارم و از من جز اطلاع رسانی کاری بر نمی آید ولی هستند طبیعت دوستان شکارگر و کوهنوردی که از وضعیت مالی خوبی بهره می برند.
این گوی و این میدان!
بجای بوسیدن دست و پای ماموران می توان با خرید دوربین تله ای به آشنایی بیشتر با زیگونگی کلاردشت برای کمک به حفاظت پایدار آن یاری رسانید.
*****************************************************************
به گمان دوستان محیطبان چه زیستگاه هایی، کوهستانی و جنگلی، در کلاردشت مستعد حفاظت به عنوان پارک ملی و چه منطقه ای دارای قابلیت ایجاد نخجیرگاه خصوصی می باشد؟
آیا در کلاردشت باید یک منطقه گسترده کوهستانی و در کنار آن پوشش جنگلی مورد حفاظت قرار گیرد و یا به دلایل شرایط جغرافیایی، زیستی و مهمتر از همه اجتمایی باید از چند زیستگاه کوچک تر ولی متصل به یکدیگر به عنوان فراجمعیت (Metapopulation) بهره جست؟
وضعیت سیاه گوش و پلنگ و گرگ در کلاردشت چگونه است؟
آیا وضعیت چراگاه های فصلی ولیسه گاه ها ومکان های مهاجرت مرال وپازن مشخص می باشد؟
پر طرفدار
23 
5
اگر داشتم، دریغ نمی کردم….
اما آیا نمی توان بخش اندکی از پول های بلوکه شده ایران که اکنون قرار است به اقتصاد سرازیر شود، را به بهبود وضعیت محیط بانان و نیز جذب نیروهای جدید اختصاص داد؟
عزیزان آیا می دانستند، در برخی مناطق به گوش می رسد که لباس و کفش به محیط بانان داده نمی شود و آنان مجبورند با هزینه ی شخصی خود، کفش و لباس تهیه نمایند؟
شخصی می گفت: اگر می دانستم کمک مالی من به محیط زیست، صرف بهبود معیشت محیط بان و نیز بهبود وضعیت طبیعت و حیوانات زبان بسته خواهد شد، از این کمک دریغ نمی کردم، اما چه بد که این گونه کمک ها فقط به جیب برخی (!) می ریزد.
داغ
4 
3
سلام ، با توجه به اینکه شواهد و قرائن نشان از حضور پلنگ و خرس و سیاه گوش در گبرش قدیم دارد، به نظرتون در چه دوره و زمانی بیشترین کشتار خرس و پلنگ در ایران و انقراض آن در تفرش به وقوع پیوسته؟ سوال دومم این است که نظر به اینکه در گذشته گبریان بیشتر در دامنه ها اسکان داشتند چطور تقابلی جدی با وحوش نداشتند،آیا ریشه در اعتقادات زرتشتیان داشت؟ یا اینکه سلاحهای پیشرفته در اختیار نبوده اما به نظرم همان تیر و کمان و سگ های شکاری و طعمه سمی میتوانست نفوذ و برداشت از طبیعت را برایشان آسانتر کند. به اعتقاد شما چرا حیات وحش ایران از گذشته تا اکنون هر روز نا امن تر شده و در سرازیری سقوط گام برمیداره، البته ازدیاد جمعیت و روستاها و جنگ های متعدد که باعث پراکندگی جمعیت و قومیت ها شد نقش پررنگی داشته اما نمیتوان عامل اول سقوط آزادی را که حیات وحش در این دو صده تجربه می کند را این عوامل دانست، شما نقش رابطه و قدرت وسلاح را مهمتر میدانید یا تضعیف فرهنگ و اعتقاد تا رسیدن به فقر فرهنگی موجود؟ آلودگی هوا، پارازیت،تخریب مراتع و جنگلها،برداشت بی رویه آبهای سطحی و زیر سطحی و خشکسالی صدها مصیبت دیگر هم که اخیراً بر پیکر بی جان طبیعت وارد شده را فعلاً نادیده گیریم. با تشکر استاد ارجمند
داغ
4 
2
جناب آقای محمد رضا
باستان شناسان چینی بار ها به مجسمه وآثار هنری کهنی از فیل برخورده اند که خلاف نمونه های فیل های آسیایی ساکن جنوب غربی چین دارای دو زایده انگشتی بر سر خرطومخویش می باشند.
با بررسی سنگواره ها و شواهد تاریخی این حقیقت آشکار گردید که تا سه هزار سال پیش در شمال چین گونه فیل راست عاج وجود داشته که از انقراض بزرگآخرین دوران یخبندان جان بدر برده ولی در برابر فشار شکار و تخریب زیستگاه تاب مقاومت نداشته است.
در سنگ نگاره های تیمره استان مرکزی به راحتی می توان شیر و مرال را تشخیص داد و چرا اکنون حتی وجود مرال در استان مرکزی قابل تصور نمی باشد؟
در هزاره های کهن تخریب زیستگاه باعث عقب رفتن تدریجی پوشش جنگلی زاگرسی می شد.
درختان بلوط برای ذغال قطع شده و بزها با چرا مانع رویش مجدد می شدند. هیچ شیوه ای برای جنگلبانی وجود نداشت و این منابع همیشگی تصور می شدند.
isdle.ir/news/index.php?news=8786
در هنگام تبدیل جنگل به مرتع پازن وگوسپند کوهی و پلنگ به تدریج جایگزین مرال و شیر استان مرکزی شدند.
mohammaddarvish.com/desert/archives/3351
در سفرنامه های دوران ناصری به وضوح می توان با تخریب شدید جنگل و عقب نشینی سال به سال ان برخورد نمود. تقریبا هر روز دویست بار قاطر ذغال از مسیر جاده هراز به تهران می رفت و درختان با ارزش بالای صنعتی حتی بدون برداشت چوب برای گسترش زمین های کشاورزی سوزانیده می شدند.
در خوزستان و جنوب عراق و سوریه و اردن زیرگونه پیل سوری تا صد سال پیش از میلاد وجود داشت و فرعون های مصری و پادشاهان آشوری از شکار آن لذت می بردند ولی برداشت پیلان نر عاج دار باعث برهم خوردن تعادل جمعیتی شده و تغییرکاربری زیستگاه در محیط شکننده خاورمیانه باعث گردید تا نسل پیل زودتر از راجستان از میان رود ( تا دهه ۱۸۸۰ در راجستان فیل وجود داشته است)
داغ
3 
3
الان واقعا اون اسلحه پنهان شده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پر طرفدار
17 
10
وافعا خسته نباشید میگم به محیطبانای عزیز
پر طرفدار
13 
7
لعنت بر هرچی ادم عوضی
پر طرفدار
19 
6
خسته نباشید میگم به همشون
پر طرفدار
13 
6
وحشیای احمق……
پر طرفدار
16 
10
واقعا خسته نباشید .فکر کنم اگه یه روز دیگه توی ارتفاعات می موندن خود نامردش رو هم لای جرز صخره ها پیدا می کردن.
پر طرفدار
12 
7
خسته نباشید محیطبانان عزیز…
داغ
5 
4
جالبه کسی اینجوری تفنگ تو کوه مخفی میکنه !!؟؟؟
پر طرفدار
10 
6
قاضی محترم پرونده خواهشا اگر این متن این کامنتها بدستتون رسید ب راحتی ازین جنایت نگذرید و دلایل این کار و واضح و روشن ازشون بپرسید
این پرونده ابهام داره یا من مغزم معنی نمیکنه ک تو قرن ۲۱ کشتن و خوردن گوشت خرس معنیش چیست ؟
آیا داریم برمیگردیم ب عصر غارنشینی؟!
داغ
8 
6
امیدوارم دادگاه “به درستی” سزای کارشون رو بده.
داغ
8 
6
ذائقه غیر متعارف این شکارچیان باعث تعجب است و اگر ادعایشان صحت داشته باشد معلوم نیست خانواده و بستگان و آشنایان و دوستان شان چه واکنشی خواهند داشت و توجیه آنها چه خواهد بود ؟ امید است با تحمل مجازاتهای مقرر زمینه تغییر عادت غذایی آنها نیز فراهم شود .
اما ، آقای کوشان مهران ، و نیز جناب آقای Azimi نکات مهمی در باره کمکهای مردمی مطرح کرده اند که شایان توجه است :
بنطر میرسد مشکل اصلی بر سر راه جذب کمکهای مردمی و داوطلبانه ، هرچند خرد و کوچک ، در زمینه حیات وحش ، نبود ساز و کاری شناخته شده و نسبتأ گسترده در سطح کشور باشد ، تشکلهای موجود و فعال مردم نهاد عمدتأ در زمینه حیوانات شهری و یا در حیطه حقوق و قوانین مرتبط و یا با تمرکز بر حیوانی خاص مثل یوز عمدتأ در تهران و احتمالا چند شهر بزرگ دیگر فعالیت دارند و به احتمال قوی موانعی بر سر راه گسترش فعالیت نیز دارند که امید است با توجه به رویکرد دولت فعلی حداقل از این نظر ، شرایط بهتر شود ، و اگر از گروه های داوطلب و علاقمند و غیر رسمی که اخبار تلاشهای آنها نظیر کمک در مهار آتش سوزیها و جستجوی منطقه هفتاد قله اراک در شیوع اخیر بیماری طاعون و نیز پرداخت موردی خسارت دامداران که بعضأ در دیده بان هم اطلاع رسانی شده اند بگذریم ، خواهیم دید سازمان مردم نهاد فعال و در جریان مسائل روز حیات وحش و نسبتأ شناخته شده در سطح کشور وجود ندارد و این خود مانعی جدی بر سر راه جذب کمکهاست و علت اصلی نیز عدم گستردگی و اهمیت فرهنگ زیست محیطی هم از سوی مردم و هم از طرف مراجع رسمی و نبود سطح مناسب پیشرفت و توسعه در کشور و فقدان بستر و مقدمات مناسب در این مورد است که بهرحال انتظار از دولت بهبود ممکن این شرایط است .
در مورد افراد متمکن و خیر و داوطلب بنظر میرسد نبود عدم اعتماد به هزینه کردن کمکها در امور مورد نیاز و یا احیانأ سوء مصرف آنها حداقل در مورد دولت فعلی چندان منصفانه نیست ، چرا که شاید شیوه هزینه کردن کمکها کاملأ مطلوب و عالی نباشد اما تصور حیف ومیل آنها منطقی و موجه نیست ، آنها کمکهای خود را به سازمانی قانونی و رسمی ارائه میدهند که از سوی مراجع و مدیریتهای قانونی دیگر مورد حسابرسی قرار میگیرند و باحتمال زیاد در این دوره این امر جدیتر از گذشته انجام خواهد شد لذا تا بدان حد جای نگرانی وجود ندارد که موجب انصراف خیرین از اقدامات مثبت خود شود ، این موضوع گرچه بخشی از آن بدرستی به رواج بی اعتمادی اجتماعی در بین اقشار مختلف مردم مربوط است و بخشی نیز ناشی از نوعی تفکر منفی و ناهنجار و دیرینه رایج در کشور ما که همان ظن و گمان افراط گونه و ناهنجار خطاکاری در باره دیگران است ، برمیگردد که متأسفانه موارد فوق در چند دهه اخیر بعلل مختلف و قابل بررسی تشدید هم شده است ، ولی نمی توان نادیده گرفت بخش مهمی از این بدبینی و بی اعتمادی ناشی از در اولویت نبودن و اهمیت لازم نداشتن مقوله حفظ محیط زیست و به تبع آن بقای حیات وحش کشور در اذهان عموم و از جمله خیرین متمکن ومحترم مذکور است چرا که می بینیم در مواردی مهمتر نظیر ازدواج و سرنوشت فرزندان که امکان خسارتهای بیشتر و عمیقتر مادی و معنوی متصور است بسیاری از مردم این بدبینی و عدم اعتماد که در این مواقع طبیعتأ باید بیشتر باشد را کنار گذاشته و خیلی راحت اعتماد میکنند و مروری بر اخبار حوادث معمول کشور بالا بودن آمار غفلتها را نشان میدهد در حالیکه عواقب و خسارات در موارد مورد این کمکها ، نهایتأ محدود به زیانهای مالی بوده و تبعات محدودتر و کمتری دارد . از طرفی در موارد متعدد و مستندی که خبررسانی و رسانه ای نیز شده است ، هموطنانی بوده و هستند که تمام داشته های مالی و ثروت و توان شغلی و مادی و معنوی خود و یا کل خانواده را داوطلبانه و باختیار و اراده و تمایل فردی و جمعی ، یا از طریق کمک به نهادهای دولتی و رسمی مرتبط و یا در مسیر فعالیتهای شخصی در این راه گذاشته یا وقف کرده و راضی هم بوده اند .
بعنوان یک پیشنهاد خیرین محترم می توانند از مبالغ کمتر و کمکهای تجهیزاتی و مستقیم به محیط بانان شروع کرده و در صورت رضایت از نتایج حاصل ، دامنه کمکها را تا سطح مورد نظرشان بالا ببرند طبعأ “س.ح.م.ز.” میتواند و ضروری است رویه جذب کمکهای این هموطنان گرامی را بنحوی سامان دهد که موجب اطمینان خاطر و جلب اعتماد آنها شود .
داغ
4 
7
کسیکه گوشت این خرس رو میخاسته بخوره باید مثل گرگ تو قفس نگه داشتش چون فقط گرگ گوشت خرس میخوره ناجوان مرد
داغ
5 
6
هیچی نمیشه گفت. کلمات قادر نیستن میزان پستی و وحشی گری این شکارچی هارو توصیف کنن.
به نظر من حبس ابد یا اعدام کمترین جریمه برای این شکارچی هاست.
داغ
4 
3
آخه گوشت خرس هم خوردنیه ؟
بکجا میرویم ما انسانها ؟
واقعا ما انسانیم ؟
موافقم / مخالفم
2 
1
سلام خسته نباشید دلاوران یک سوال داشتم این که وضعیت پازن در کلاردشت خوبه
موافقم / مخالفم
2 
0