کشف اجزای بدن ۳ کل و بز، ۲ قوچ و میش و یک بزغاله وحشی در آران و بیدگل

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): به دنبال کسب اطلاعاتی مبنی بر فعالیت های مجرمانه یک شکارچی غیرمجاز و فروش گوشت شکار توسط وی در آران و بیدگل، نیروی یگان محیط زیست این شهرستان به تحقیق در این زمینه پرداختند.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست آران و بیدگل در این باره گفت: محیط بانان پس از اطمینان از وقوع جرم طی هماهنگی با دادستان و اخذ نیابت قضایی به همراه مامورین نیروی انتظامی بخش کویرات وارد منزل مظنون شده و به تفتیش این مکان پرداختند.

……..تصویر: مقدار زیادی گوشت شکار کشف شده متعلق به ۳ کل و بز، ۲ قوچ و میش و یک بزغاله وحشی

الاهیار دولتخواه اظهار داشت: در بازرسی از منزل این متخلف مقدار زیادی گوشت شکار کشف و ضبط و یک نفر متهم در این رابطه بازداشت شد.

پس از کارشناسی صورت گرفته مشخص گردید که گوشت های کشف شده متعلق به ۳ کل و بز وحشی، ۲ قوچ و میش وحشی و یک بزغاله وحشی می باشند.

متهم پس از تشکیل پرونده جهت رسیدگی به جرم شکار غیرمجاز جانوران وحشی حمایت شده به مراجع قضایی معرفی گردید.

+113
-704
  

31 دیدگاه

  1. میترا کیوانی می‌گوید:

    واقعا متاسفم

    پر طرفدار Thumb up 38 Thumb down 23

  2. حداد می‌گوید:

    واقعا جای تاسف داره برای این یاقی های مفت خور..

    پر طرفدار Thumb up 27 Thumb down 15

  3. دوستدار طبیعت وشکار می‌گوید:

    اینا قصاب هستند نه شکارچی. فقط به جای چاقو با گلوله میکشند.
    شاید یکی از دلایلش بیکاری و رکود اقتصادی باشه. شاید هم طمع و بی فرهنگی.
    به نظر من سلاخی و فروش طبیعت و وحوش است. حدودا ماهی شش هفتا فروخته. تو آفریقا یه تراشه تو بدن بعضی وحوش در حال انقراض جاسازی کردند که به محض از کار افتادن قلب حیوان پیغامی رادیویی به ایستگاه حفاظت مخابره میکنه همراه با جای دقیق از طریق جی پی اس که یگان حفاظت رو حداکثر تا ده دقیقه به محل میرسونه.
    البته آفریقایی ها با صداقت اعلام میکنند که ما نمیتونیم کنترل کنیم و دوستداران طبیعت که کم هم نیستند از بلاد غیر متمدن که اتفاقا کم هم سلاح و شکارچی ندارن میان و براشون انجام میدن.
    حالا به اون پیچیدگی هم نه. مگه نمیشه تو جاهای خاص ورودی ها و گذرگاه های مناطق حساس دوربین های تله ای مخفی جاسازی کرد؟ پلاک ماشین، پلاک موتور یا صورت اشخاص هم سر نخ هست و هم مدرک. مثل دوربینهای اتوبان. به نظر من میشه با یه هزینه منطقی یه نتیجه خوب گرفت.

    پر طرفدار Thumb up 24 Thumb down 16

  4. مسعود شهرابی می‌گوید:

    عدم برخورد جدی و سختگیرانه با شکارچیان متخلف و جرایم کم نتیجش می شه همین که می بینیم

    خیلی راحت طرف برا خودش کار و کاسبی راه انداخته و خوب هم پول به جیب می زده

    چهار راس کل و بز و بزغاله و دو راس قوچ و میش از تو خونه این شکارچی گوشت فروش کشف شده حالا حساب کنید چند حیوان دیگه تا قبل از این شکار کرده!!

    بالاخره احکام افزایش جرایم رسما ابلاغ شد یا نه؟

    فقط این احکام جدید هست که جلوی این گوشت فروشها رو می گیره

    داغ Thumb up 18 Thumb down 17

    • طبیعت گرد می‌گوید:

      سلام جناب شهرابی.اگه منظورت از افزایش احکام همون جریمه هاست که اینا هم واسه چنین افرادی که خوی وحشی گری دارن تاثیر آنچنانی نداره ولی به نظر من حبس طولانی مدت بیشتر جواب میده….

      داغ Thumb up 10 Thumb down 11

  5. محمد صادق می‌گوید:

    به نظرم اون هایی که بزغاله یا ماده شکار می کنند باید بیشتر جریمه بشند

    پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 8

  6. من هستم می‌گوید:

    تاسف کمه
    بعضیا خیلی بدتر از داعشن
    قاتلان وحش ایران…

    داغ Thumb up 13 Thumb down 11

  7. یاشار از تبریز می‌گوید:

    واقعاً که چاره کار فقط اعدام جمعی این جرثومه های فساد است.

    داغ Thumb up 15 Thumb down 21

  8. امین منصوری می‌گوید:

    شکارکش بی وجدان نفس منطقه یخاب رو بریده.

    پر طرفدار Thumb up 18 Thumb down 12

  9. داریوش می‌گوید:

    عکسهای این شکارچی رو نشون بدید تا مردم آران و بیدگل بشناسنش

    این جونورا که آبرو ندارن

    پر طرفدار Thumb up 16 Thumb down 13

  10. اشترانکوه - دریاچه گهر ازنا می‌گوید:

    این دیگه چه مرضی هست که افتاده به جون بعضیها؟

    آخه شکار غیر مجاز و حروم و بعد فروشش و ریختن مال کثیف تو حلق زن و بچه ت؟؟؟

    اینطور که مشخصه مرتب شکار میکرده و باید تمام زندگیشو بفروشن خرج حیات وحش بکنن و خودشم تا ابد تو حبس بمونه که لیاقت آزاد بودن رو نداره

    پر طرفدار Thumb up 17 Thumb down 13

  11. برنو می‌گوید:

    چشم همه روشن، چه خبره، این قصه سری دراز دارد،!

    پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 12

  12. ردپا بر جا نگذار می‌گوید:

    جریمه های جدید پس کی اعلام میشن؟ اگر با لاکپشت هم فرستاده بودن الان توی همه ادارات ابلاغ شده بود!

    پر طرفدار Thumb up 13 Thumb down 9

  13. مهراب از اراک می‌گوید:

    آخه یکی بگی مریضی؟؟ عقب مونده

    پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 9

  14. برنو می‌گوید:

    درود بر دیده بان گرامی، راستی از ارتباط موبایلی از جانب شما خبری نشد، بجنبید حیات وحش و محیط زیست ایران رو به فناست، شاید از این راه بشود کاری کرد، از این راه هر یک از این اعضا همچون یک شکاربان با شما خواهد بود و چراغ روشنی برای محیط زیست خواهد بود، پس هر چه زودتر نسبت به راه اندازی پیج در تلگرام یا واتس آپ اقدام فرمایید و پاسگاه مجازی محیط زیست را فعال کنید ، آری میشود کاری کرد، با سپاس از شما.

    داغ Thumb up 12 Thumb down 11

  15. دوستدار محیط زیست و حیات وحش ایران می‌گوید:

    نمیدانم برای چنین گزارشاتی باید مثبت بدهم یا منفی ؟

    منفی برای انزجار از این قتل عام باید داد و مثبت برای دستگیری عاملان آن اما در کل خواندن چنین گزارشاتی در پایان فقط احساس تنفر ایجاد میکند و دوست داری مجازاتشان را زودتر ببینی

    داغ Thumb up 7 Thumb down 7

  16. امیر می‌گوید:

    علت اصلی به نظر من فقط فقر و بی کاری است که در اکثر شهرستانها متاسفانه وجود دارد و افرادی مثل این شکارکش ناچار میشوند از گوشت حیوانات بیچاره امرار معاش کنند در حالی که خودشان هم میدانند که اگر دستگیر شوند چه جزایی در انتظار آنها است.
    پس در این موارد شکار از یک تفریح به یک منبع درآمد تبدیل شده و میبینید که گوشت ۷ یا ۸ حیوان بیچاره فقط در یک نوبت در یخچال این قیبل افراد پیدا میشه.
    ای کاش دولت واقعا به فکر اقتصاد و اشتغال زایی بود .

    پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 5

    • تیزبین می‌گوید:

      امیر عزیز
      حرف شما درسته. بنده شخصا شاهد بوده ام چند شکارچی متخلف که دستگیر شدند از روی فقر و ناچاری دست به شکار زدند. ولی شکار آنها در حد یک یا نهایتآ دو عدد بود.
      فکر نکنم این شخص از روی ناچاری دست به شکار زده باشه. بیشتر کارش به یه دلال و قاچاق چی حیات وحش میخوره.
      باورکن گوشت توی یخچال این متخلف گوشت یک سال یه خانواده ی متوسط رو تامین میکنه.

      پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 4

  17. شکارچی نیمه پشیمان می‌گوید:

    فتوای علمای دینی مبنی بر حرام بودن شکار بی مجوز تاثیر زیادی بر کار اینها دارد ودیگربه راحتی قادر به فروش گوشت نیستند

    داغ Thumb up 6 Thumb down 18

  18. کوشان مهران می‌گوید:

    لطفا این نوشتار را مطالعه نمایید:

    بزه های حیات وحش در بریتانیا
    crimestoppers-uk.org/media/281484/wildlife_crime_report_aug14.pdf

    گوزن های سرخ نر اکسمور (Exmoor) برای فروش شاخ به مجموعه داران شکار می شوند وگوشت گوزن وقرقاول و ماهی آزاد همواره در بازار سیاه مساله ساز بوده است.

    aftabir.com/news/view/2010/oct/26/c3_1288094652.php/%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D9%88%D8%B2%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF

    با این وجود وضعیت جمعیت وزیستگاه گونه های گوزن بریتانیا، سرخ وزرد وشوکا وسه گونه به تازگی وارد شده سیکا ومونت جاک وگوزن آبی چینی،تا بدان اندازه در حال افزایش تعداد وگستره قلمرو می باشد که در کنار شکار تروفی و گوشت وبرخورد در جاده وشکار دزدی به دلیل خسارات وارد آمده بر جنگل وکشتزار ها اکنون بحث معرفی مجدد سیاه گوش برای کنترل جمعیت آنها مورد تایید کارشناسان ومدیران قرار گرفته است وتلفات وارد امده بر دام بوسیله سیاه گوش قابل قبول تر از خسارت های کنونی به دلیل افزایش جمعیت وتراکم گوزن ها می باشد و این در کشوری روی داده که در قرن شانزدهم نسل شوکا در ویلز ودر قرن هژدهم در انگلستان از میان رفته وتنها محدود به نواحی دورافتاده اسکاتلند شده بود.

    در کنار قرق های خصوصی نجیبزادگان مردم عادی نیز در فصل شکار می توانند با رعایت قوانین به تفریح مورد علاقه خویش و جز آن گوشتی دست یابند که در صورت داشتن پروانه مجاز به فروش آن می باشند.

    در همه کشورها قانون شکن وجود دارد منتهی در بریتانیا مدیریت آنگونه کارایی داشته که با وجود دستبرد قانون شکنان میزان زادآوری گونه های گوزن بر تلفات می چربد.

    *************************************************************

    نکته بسیار مهم بحث چشم بستن بر حقوق شکارگران مجاز ایرانی در برابر فروش پروانه های دلاری به شکارگران بیگانه می باشد.

    در همه کشورها مدیریت نخجیرداری امری زمانبر و نیاز به صرف هزینه می باشد برای نمونه در اتریش ومجارستان وجمهوری چک جز شهروندان شکارگر،نخجیرگرانی از دیگر کشورها هر ساله موفق به شکار نمونه های تروفی و فاخری از گوزن سرخ وگوزن زرد وموفلون وگراز می شوند ولی گویا در ایران جریانی به عمد بر توهین به شکارگران قانونمند ایرانی دامن می زند تا با چشم بستن بر شکار دزدان وگوشت فروشان بومی و عوامل آنها بتوان بدون کوچک ترین سرمایه گذاری با صدور پروانه برای بیگانگان و به احتمال زیاد در نواحی حفاظت شده به سود های کلانی دست یابند.

    اگر دقت نموده باشید در جریان همایش های مرگ بر کشتارچی خدنگ لعن ونفرین تنها شکارگران قانونمند را ناجوانمردانه هدف قرار داده وبه هیچروی صحبتی از شکار دزدان گوشت فروش محلی و دست های حامی پشت پرده انها به میان نمی امد.

    اما

    ماه همواره پشت ابر پنهان نمی ماند!

    پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 9

    • بام ایران می‌گوید:

      خیلی ممنون از گفتار روشنگر شما . حرف دل خیلی ها رو گفتید فقط نمی دونم این منفی ها را با چه منطقی دادن یا اصلا متن رانخوندن و فقط به اسم منفی دادن و یا اینکه جزء اون گروه هایی هستن که فرمودین . امید است با اجرایی شدن قوانین موجود در رابطه با تکثیر و رها سازی اینگونه مغرضین هم دست از گل آلود کردن اوضاع بردارن .

      داغ Thumb up 6 Thumb down 5

  19. درنای تیمره می‌گوید:

    مسلما اینها یک اکیپ سازماندهی شده بوده اند ویکی دو نفر نیستند

    پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 3

  20. امیر می‌گوید:

    تا وقتی دو-سه تا از این شکارچی ها رو اعدام نکنید که درس عبرت بشن، این روند ادامه خواهد داشت.
    طرف چند بار گرفتنش بازهم میره شکار چون میدونه اگر بگیرنش هم اتفاق خاصی هم نخواهد افتاد.

    داغ Thumb up 7 Thumb down 14

  21. علم کوه می‌گوید:

    فقط باید فرهنگ سازی کرد صدا و سیما باید از وضع حال شکارچی های نامرد مستند تهیه کند تا عاقبت زندگی و مردن آنها رو تصویر بکشه تا اینکه درس عبرتی بشه همیشه میگن سر بر« ته بر« به هیچ کجا نمیرسن

    داغ Thumb up 6 Thumb down 6

  22. ای وای می‌گوید:

    چه قشنگ جدا کرده
    چرخ کرده – خورشتی – آبگوشتی
    این معلومه اصلا گوشت نمی خره
    اینا برای امرار معاش شکار می کنند
    سازمان هم می خواد به اینا پروانه شکار صادر کنه بابا واسه اینا هیچ فرقی نمی کنه پروانه بگیرن
    باید به شکارچی های قانونمند پروانه صادر بشه و پولی که از این راه به دست سازمان میاد برای مبارزه با این قاتل ها استفاده کرد

    پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 4

  23. رادمهر داوری می‌گوید:

    بررسی تماس های تلفن همراه این جلادها خیلی چیزها رو نشون میده

    پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 1

  24. kooshan می‌گوید:

    در این خبر هم با یک کشتارگر و متخلف حرفه ای و سودجو مواجه ایم که احتمالأ از نظر سابقه و بیرحمی دست کمی از همتایان خود در خبر پناهگاه حیات وحش عباس آباد نائین نداشته باشد و به همان ترتیب سزاوار مجازات قانونی است. همانطور که در خبر دیده بان هم آمده این متخلف در کار تجارت گوشت شکار بوده و شواهدی مثل تعداد حیوانات کشتار شده و مقدار قابل توجه گوشت کشف شده از وی این مطلب را تأئید میکند و مشخص است کسی که در کار قاچاق یا فروش گوشت شکار است بعلل متعدد از جمله سرمایه گذاری ناچیز ، قیمت گوشت و مشتریان متمکن فرضأ در قیاس با یک کارگر یا دستفروش که جزء اقشار کم درآمد هستند ، درآمد خیلی بالاتری دارد ، و البته هیچ وقت نمی توان درآمد این متخلفین را محاسبه نمود و قضاوت کرد چرا که هم کار و هم درآمد آنها پوشیده و مخفی است . از طرفی واژه های “فقر و نداری” ضمن کلی بودن ، مبهم نیز هستند و معلوم نیست آدم فقیر و ندار چه کسی است و چه خصوصیاتی دارد ، رویه درست و قابل قبول استفاده از ملاکهای استاندارد و متعددی چون موقعیت فرد با خط فقر و یا سطوح درآمدی تعریف شده در هر کشور است که می توان به آنها اشاره کرد.
    بچند نکته در باره نظرات مرتبط با این خبر می توان اشاره کرد :
    اول اینکه گرچه تعاریف متعددی از حقوق بدیهی و اولیه انسانها وجود دارد که در برخی موارد با هم تفاوت دارند ، اما در آنچه که مورد توافق و پذیرش نسبی است ، نشانه ای بر وجود حقی مستقل بنام “حق شکار ” دیده نمی شود و اینگونه اظهارات حداقل مرسوم نیست چرا که عمل شکار در دایره سلایق شخصی که بسیار گسترده بوده و موارد بسیار فراوانی را در برمی گیرد ، قرار دارد بنابراین بهتر این است که بر حق آزادی عمل طبق “سلایق و منافع شخصی ” در چهارچوب مقررات و قوانین کشور سخن گفت که طبعأ مورد احترام است .
    نکته دیگر این است که مروری اجمالی بر اخبار دیده بان نشان میدهد که حجم عمده آنها در رابطه با کشتار غیرقانونی حیات وحش بویژه علفخواران و پیگیری و دستگیری متخلفین این جرائم بوده که توسط خود شکارچیان قانونی و همفکران آنها بعنوان “گوشت فروش” ، “شکار دزد” و … نامیده می شوند و در میان بیست خبر فعلی دیده بان نیز ، هشت مورد یعنی بیشترین خبرها در این رابطه است ، در این صورت بیان اینکه “… ولی گویا جریانی در ایران به عمد … تا با چشم بستن بر شکار دزدان و گوشت فروشان بومی و عوامل آنها …” با اخبار منتشر شده تطابق و همخوانی ندارد .
    نکته قابل توجه دیگر اشارات مکرر و گاه و بیگاه به تجمع جمعی منتسب به حامیان حیات وحش در مقابل ساختمان “س.ح.م.ز.” در پارک پردیسان تهران در همان اوان ابتدای مسئولیت خانم ابتکار است که می توان در باره موجه و درست بودن این کار بحث و گفتگو کرد ، در آن روز مخالفان ریاست جدید “س.ح.م.ز” یا معترضان به آن گردهمائی کوچک و یا مخالفان هر چیز و هر کس و یا موضوعی که بوده و هر هدفی که داشتند ، بجبران آن تجمع ، انتقام خونینی از طبیعت کشور گرفته و حیوانی را که گناهی در این میانه نداشت بیجان کردند ، پس شرکت کنندگان در آن گردهمائی بدفرجام اگر بواقع همگی دغدغه حیات وحش داشتند بهای سنگینی پرداختند و دیگر علتی برای اشاره مکرر به آن تجمع نیست ، و اگر هم ضرورتی در یادآوری آن رویداد باشد باید تقبیح آن عمل بیرحمانه بیشتر مورد تأکید باشد ، اما بزرگ نمائی یکطرفه آن رویداد و بیرون کشیدن نمادهائی مثل پردیسان و پردیسان نشینان از درون آن و پروراندن ذهنی این واژه ها و آنها را نشانه و سمبل عدم حقانیت تصور کردن ، چندان موجه بنظر نمی آید . در دورانی که تازه صحبت از مفاهیمی چون محیط زیست و حیات وحش در کشور شروع شده بود ، پارک پردیسان محلی برای نگهداری یک یوز و شیر نری تنها و چند حیوان معدود دیگر بود و یادآوری آن ایام برای برخی خاطره انگیز است و حالا که بدنبال تغییراتی به محل استقرار “س.ح.م.ز.” تبدیل شده بمانند نهادهای دیگر دولتی ، شامل تعدادی کارمند و پرسنل نیز است و می دانیم این سازمان در میان تعداد کثیر نهادها و مؤسسات دولتی و غیر دولتی دیگر نهادی است که اختیار و توان خاصی نداشته و چندان جدی گرفته نمی شود ضمن اینکه مسئولیتی خطیر و خارج از توان فعلی نیز بعهده آن گذاشته شده است ، بنابراین برجسته سازی آن در مجموعه دولت از طریق این شیوه های تبلیغاتی فقط ناشی از قدرت تصویر سازی غیر واقعگرایانه ذهنی است . این تصویر سازیهای سمبلیک اگر در حوزه ادبیات و هنر نشانه خلاقیت است در اموری واقعی مثل حفظ محیط زیست و حیات وحش کشور موجب فاصله گرفتن از واقعیات می شود .
    موضوع دیگر اظهاراتی مبهم پیرامون صدور مجوز شکار برای اتباع دیگر کشورهاست که همراه با ادعای عدم صدور مجوز شکار برای شکارچیان داخلی و نقش خانم ابتکار در این موضوع ، از سوی برخی شکارچیان و نیز مخالفان ریاست “س.ح.م.ز” و همچنین برخی مخالفین دولت بویژه در رسانه های مجازی بتازگی مطرح شده است که مستند این اظهارات تبلیغات چند سایت و ذکر نام ایران در گستره فعالیت تورهای آنها و نمایش چند تصویر از شکارچیان است بدون اینکه هویت دست اندرکاران این تورها و جزئیات فعالیت و ارتباطات احتمالی آنها مشخص و معلوم باشد ، مجوز شکار ظاهرأ در دهه های گذشته بخصوص برای دیپلماتهای علاقمند و اتباع کشورهای منطقه کم وبیش صادر میشده است ولی چند و چون آن معلوم نیست ، در واقع در هر دو مورد آمار و مستنداتی معتبر و قابل اعتنا در دست نیست یا منتشر نشده است در حال حاضر برخی شکارچیان مدعی عدم صدور مجوز و برخی فقط ادعای محدودیت در صدور مجوز را دارند ، که لازم است “س.ح.م.ز.” در این دو مورد شفافیت لازم را اعمال کند ، حال اگر پیگیری و کنکاشی در این رابطه صورت گیرد حتمأ کار درست و سودمندی است ولی اگر بدون تلاشی جدی در جهت روشن شدن موضوع و فقط در حکم ابزاری برای فشار برای صدور مجوز شکار، آن را همانند شمشیر داموکلس بالا نگهداشته و هر از چندی بمقتضای شرایط به اشاره ای گذرا به آن اکتفا شود طبعأ کاری درست و منطقی و مدنی نیست .
    یک نکته مهم دیگر بحث کلی مدیریت و مدیریت کارآمد است که بسیار مطرح میشود ، همانطور که قبلأ گفته شده در شرایطی که از نظر شاخصهای پیشرفت و توسعه ، مقدمات و تمهیدات لازم فراهم نباشد ، بهای بیش از حد دادن به این مقوله نشان دهنده انتظار فوق العاده از توانائی های شخصی و فردی است که بجای خود و در شرایط مناسب اهمیت و نقش خود را دارند ولی نه آنچنان که بر آن تأکید می شود چرا که در شرایط نامناسب دست فرد هرچند با لیاقت و کارآمد بسته است ، و در شرایط مناسب گرچه امکان خلاقیت و نوآوری متصور است اما باز هم نباید جز در موارد خاص و استثنائی منتظر اتفاقات خارق العاده بود. یک مثال متناسب در باره اهمیت بسترها و مقدمات ضروری مدیریت کارآمد ، تعقیب و پیگیری عملکرد شورای شهر کرمانشاه و روند انتخاب شهردار توسط آن است که در مطبوعات محلی قابل بررسی و تعقیب است ، انتخابات شورا در کرمانشاه بیشتر مورد اقبال شهروندان مهاجر بوده و این هموطنان نیز عمدتأ بر اساس علقه های محلی و قومی و وطایفه ای در آن شرکت میکنند در دو دوره اخیر این شورا که دوره زمانی حدود یک دهه اخیر را شامل می شود گذشته از اعتراضات همیشگی کاندیداهای انتخاب نشده ، موضوع انتخاب شهردار به عامل کشمکشها و جدلهای طولانی مابین اعضای شورا بدل شده بود در دوره قبل بعد از گذشت یکی دو سال و خاتمه نیافتن اختلافات و بلاتکلیفی پست شهردار و معطل ماندن امور شهر کرمانشاه نهایتأ وزارت کشور مجبور به انحلال این شورا و انتخاب شهردار شد ، و تا انتخابات اخیر اوضاع طبق روال معمول طی شد ، در این دوره نیز همان شرایط دوره قبل ، با تفاوتهائی در افراد راه یافته به شورا ، تکرار شد و باز بعد از کشمکشها و تشکیل مکرر جلسات شورا که شاید بیش از یک سال طول کشید نهایتأ شهردار کرمانشاه نه با توافق نسبی ۱۵ عضو بلکه با رأی نصف بعلاوه یک آرا انتخاب شد گرچه صلاحیت این گزینه هم باز مورد اعتراض مخالفان قرار گرفته و به مراجع رسمی شکایت کردند ، هنوز یک ماه از اقدام شورا در انتخاب شهردار نگذشته که در روزنامه “باختر” پنجشنبه یکم مرداد تیتر زده شد : آیا شورای شهر کرمانشاه منحل می شود ؟ ” و در ادامه به نقل از مقامات مسئول می خوانیم که شورای حل اختلاف شوراهای اسلامی استان کرمانشاه ضمن سلب صلاحیت سه عضو این شورا ، مشغول بررسی تخلفات احتمالی دیگر اعضای شوراست و طبق گفته نماینده شورای استان در هیئت حل اختلاف باحتمال ٩۰ درصد دو تا سه عضو دیگر شورای شهر نیز سلب عضویت شده و احتمال انحلال شورا قوت میگیرد ضمنأ بگفته همین مقامات مسئول تخلفات اعضای سلب عضویت شده شورای شهر شامل مواردی مثل گرفتن حقوق از شهرداری ، دادن وامهای کلان ۳۰۰ میلیونی بخودشان بطور ناحق از طریق تغییر نوع حساب بانکی شهرداری ، و استخدام فرزند خود در شهرداری با حقوق بالا بوده است ضمن اینکه دیگر اعضای شورای شهر نیز تخلفاتی نظیر اعمال نفوذ جهت استخدام بستگان درجه اول خود در شهرداری و دریافت وام داشته اند ، البته فعلأ قضاوتی نکرده و منتظر رسیدگی قانونی لازم می مانیم ، ام بهرحال تا اینجا می بینیم که در شهر بزرگ و مهمی در غرب کشور مثل کرمانشاه که مشکلات متعدد دارد ، در فقدان بسترهای ضروری و لازم پیشرفت و توسعه و نیز فرهنگ متناسب با آن ، شورائی که بایستی نقش حمایتی و نظارتی مدیریت امور شهری را ایفا کند خود به باری مضاعف و مانعی در مسیر سامان یابی امور شهری بدل میگردد ، چرا که هم انتخاب کنندگان و هم کاندیداها تصور و درک درست و منطقی و مدنی از مسئولیت و وظایف شورا نداشته و در فقدان این بینش درست و با لحاظ ضعف و نقایص نظام انتخاباتی شوراها که مزید بر علت هستند و با ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی شهروندان ، نتیجه بطور طبیعی چنین نامطلوب خواهد بود و در چنین شرایطی نمی توان تأکید چندانی بر مدیریت کارآمد داشت ، همین امر در رابطه با مناطق دیگر کشور بویژه مناطق کمتر توسعه یافته و در ارتباط مدیریتهای مختلف دستگاههای مختلف دولتی که مورد بحث ماست و شامل “س.ح.م.ز.” نیز می شود، را می توان صادق دانست ، در حال حاضر محیط زیست و حیات وحش کشور بیش از مدیریت بسیار توانمند ، به مدیریتی متخصص و متعهد و متوسط و مقدمات و ضروریات حداقلی مورد لزوم جهت اقدامات معمول خود نیازمند است ، و این نکته ای مهم و شایسته دقت و توجه است .
    و نهایتأ مطالب گفته شده نه بمعنای حمایت از مسئولی خاص، مردود دانستن نقد و مخالفت منصفانه و مطلوب ندانستن مدیریتهای توانمندتر بلکه بمنزله یادآوری نقش مهم شرایط و مقتضیات و امکانات موجود و مقدور است ، هیچ ایرادی بر تغییر لازم و ضروری مدیران نمی توان گرفت و مقتضای انجام درست امور یکی تغییر در جهت مثبت است ، ولی بخصوص در شرایط حاضر تقویت و تحکیم جایگاه “س.ح.م.ز” امر مهمی تلقی می شود ، اگر بفرض این نهاد را برداریم چه جایگزینی وجود دارد ؟ حتی اندک سازمانهای فعال مردم نهاد متکی به کمکها و پروژه های محوله این نهاد هستند ، بجای تخریب این بنای ضروری و لازم در مقوله حفاظت از محیط زیست و حیات وحش کشور می توان با ارائه راهکارهای منطقی و فکر و مطالعه شده و بیان انتقادات و حتی ابراز مخالفت منصفانه و مدنی ضمن تحکیم و تقویت جایگاه این نهاد به ایفای نقشی سازنده و مسئولانه در اصلاح امور و رفع ضعفها و نقائص کارها پرداخت .

    داغ Thumb up 3 Thumb down 3

    • البرز می‌گوید:

      کوشان جان

      متوجه نمی شوم چرا گاهی طرز نوشتن شما ۱۸۰ درجه از این رو به آن رو می شود؟ شما که کرمانشاهی نبودید؟

      موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 3

      • kooshan می‌گوید:

        آقای البرز،هموطن گرامی،
        پرسش دوستانی بمانند شما که بدلیل شباهت نامها طبیعی است و تعجبی طنزآمیز را می‌رساند واقعأ باعث انبساط خاطر می شود امیدوارم زندگی شما همیشه همراه با شادی باشد ، اما جهت روشن شدن مطلب مختصرأ عرض می شود ، هموطن مورد نظر شما آقای ” کوشان مهران ” است که معرف حضور همه هستند و من هموطن دیگر شما با نام “kooshan ” هستم .

        موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 1

  25. mojtaba می‌گوید:

    اهای اونی که بز میزنی خیلی ادعا داری شکار چی هستی یه نری هفتی بزن تو خودت اندازه تون بز هم نیستی والا که به بز تیر میزنی اخرش باید مثل همون بز از این دنیا بری بدبخت خدازده

    موافقم / مخالفم Thumb up 3 Thumb down 2

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>