عامل شکار سه قوی مهاجر در گلوگاه دستگیر شد

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): نیروهای یگان محیط زیست شهرستان گلوگاه مازندران حین گشت و کنترل در آب بندان تیله نو یک شکارچی متخلف را دستگیر نمودند.

به گزارش اداره روابط عمومی حفاظت محیط زیست مازندران، از این متخلف لاشه سه قوی نابالغ کشف و ضبط و متهم جهت رسیدگی به جرم به مراجع قضایی معرفی گردید.

بر اساس آخرین نرخ بهای جانوران وحشی به لحاظ مطالبه  ضرر و زیان وارده به محیط زیست، جریمه قابل پرداخت از بابت صید و شکار غیرمجاز هر یک قو معادل دوازده میلیون ریال تعیین شده است. بنابراین متخلفین می بایست مبلغ ۳۶ میلیون ریال به حساب دولت واریز نماید.

بر اساس آخرین نرخ بهای جانوران وحشی به لحاظ مطالبه  ضرر و زیان وارده به محیط زیست، جریمه قابل پرداخت از بابت صید و شکار غیرمجاز هر یک قو معادل دوازده میلیون ریال تعیین شده است. بنابراین متخلفین می بایست مبلغ ۳۶ میلیون ریال به حساب دولت واریز نماید.

قوها امسال برای نخستین بار آب بندان ها و تالاب های گلوگاه را جهت زمستانگذرانی انتخاب کرده و ۴۰ عدد قو مهمان آب بندان های این شهرستان هستند.

+101
-2
  

19 دیدگاه

  1. جمشید از خوی می‌گوید:

    حرص و طمع برخی …. بی انتهاست.!
    حتی در تخریب خشن امضای خداوند از پای تابلوی طبیعت.!

    پر طرفدار Thumb up 21 Thumb down 7

  2. وحید می‌گوید:

    ماجرای قتل این قوها هم داره سریالی میشه!
    کاش تو انتخابات ریاست جمهوری بعدی یکی بیاد وعده توقف شکار در مازندران را بده همگی بهش رای بدیم بیاد بالا این فجایع را تودهنی محکمی به مجریانش بزنه!

    پر طرفدار Thumb up 21 Thumb down 15

  3. کبک دری سبزکوه می‌گوید:

    خدا لعنتش کنه

    پر طرفدار Thumb up 17 Thumb down 9

  4. هادی می‌گوید:

    احسنت به این میهمان نواز ها، میهمان کشی!!!!!!

    پر طرفدار Thumb up 20 Thumb down 7

  5. وحید.م می‌گوید:

    شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
    فریبنده زاد و فریبا بمیرد
    شب مرگ تنها نشیند که موجی
    رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
    در آن گوشه چندان غزل می سراید
    که خود در میان غزل ها بمیرد
    گروهی برآنند کاین مرغ زیبا
    کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
    شب مرگ از بیم آنجا شتابد
    که از مرگ غافل شود تا بمیرد
    من این نکته گیرم که باور نکردم
    ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
    چو روزی از آغوش دریا براید
    شبی هم در آغوش دریا بمیرد
    تو دریای من بودی آغوش وا کن
    که میخواهد این قوی تنها بمیرد

    پر طرفدار Thumb up 29 Thumb down 12

  6. تیزبین می‌گوید:

    این نا مرد به خودش هم رحم نمیکنه که شاید انفولانزا بگیره.

    پر طرفدار Thumb up 22 Thumb down 7

  7. خورشید می‌گوید:

    پرنده های بیچاره در همین اولین بار چوب انتخاب اشتباهشون رو خوردن و نقره داغ شدن!

    اگر بین یک گله شغال فرود اومده بودن شانس زنده موندنشون بیشتر از اینجا بود!!

    پر طرفدار Thumb up 24 Thumb down 17

  8. محمد ابراهیمی می‌گوید:

    ۴۰ قو که الان شده ۳۷ قو!

    پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 2

  9. همیار می‌گوید:

    اون ادمهای پست و حقیر را دریابیم که حتی با دیدن عکس پرندگان زیبا و کمیاب رای منفی خود را روی کامنت طبیعت دوستان درج می نمایند!!

    پر طرفدار Thumb up 18 Thumb down 15

  10. داریوش 2016 می‌گوید:

    چه منفی ای میدن شکارچی ها

    داغ Thumb up 23 Thumb down 27

  11. پیمان می‌گوید:

    اقایان محترم هرکس دیدگاه خودش را داره و کامنت میزاره

    پر طرفدار Thumb up 16 Thumb down 5

    • پیمان عزیز سلام بر شما
      سخن شما سد در سد درست است؛ یعنی هر انسانی حق دارد نظر خود را داشته باشد. صادقانه نظر دادن و بحث کردن مایه ی سازندگی و پیشرفت جامعه و اندیشه ی بشر است. اصلن بدون بحث و گفتگوی سازنده جامعه ی بشری درجا می زند. من همیشه از مخالف شریف و صادق آموخته ام. پس شرط اصلی این است که قبل از هر چیز باید صادق و آگاه بود؛ وگرنه دانای بدون صداقت بسیار خطرناک تر است. بعضی مردم گاه حتی با علم، علم مطلق که مو لای درزش نمی رود، مخالفت می کنند و این لوث کردن موضوعات می باشد و بزرگترین بدی اش این است که دیگر به این رای گیری ها که امکانی بسیار بسیار نیک و در خدمت آدمی ست، نمی توان اعتماد کرد. من قبلن با دیدن اینگونه حرکات در خارج و داخل میهن ناراحت می شدم و به خود می گفتم: «چرا آدمی بجای نیکوکاری باید خرابکاری و سیه دلی پیشه کند!؟ چه افتخاری در حرکات سخیف و سقوط می تواند باشد!؟» هیچ. از جهل، حسادت و بیماری سرچشمه می گیرد؛ نشان از نا آرامی و جنگ درون دارد.
      تا انشا ننوشته باشم، بگذار همینجا – در این ستون نظرات – یک مثال برای شما عزیز بزنم: دوستی آمده و یکی از پر شکوه ترین غزلیات زبان فارسی را منتشر ساخته و یادش رفته بنویسد که آن شعر ماندگار از آنِ دکتر مهدی حمیدی شیرازی است.*
      چون مرد حالا دیگر نیست که از حق خود دفاع کند؛ پس من وظیفه ی خود دانسته ام نکته ای که جناب وحید م. فراموش کرده را بیان دارم؛ پس با دلسوزی و کمال احترام روشنگری نموده ام. منگفت من همین پایین است، می توانید ببینید. کسی آمده و نظر منفی داده! البته برای من این نظرات حالا دیگر اصلن وجود ندارد، چون از روی انصاف و آگاهی و دلسوزی و صداقت نیست؛ فقط برای اینکه مشت نمونه ی خروار باشد، براتون نوشتم.
      کوتاه سخن: ۱ – نظر صادقانه بسیار محترم است و سازنده، زیرا در گفتگو است که آدمی ره می یابد. ۲ – نظر ناصادقانه باعث می شود که این امکان بسیار بسیار خوب، یعنی رای گیری اینترنتی بی ارزش و لوث شود و این خیانت است به این دست آورد شگرف بشری.

      پس چرا وقت گرانبها را می گذارم و باز می نویسم؟
      برای اینکه حتی خرابکار و خلافکار نیز انسان است؛ عقل و شعور دارد و می تواند از چشمه واری و زلالی اندیشه ی دیگری ناگهان تلنگری خورده به خود آید. در تاریخ فراوان رخ داده. یعنی پاگیزه خویی فقط ذاتی نیست؛ بلکه هم آموختنی می باشد.

      نتیجه: پس این دو – نظر مغرضانه و صادقانه – را باید از هم جدا ساخت.

      زنده باد مخالف دانا و صادق من که معلم من است و من مدیون اویم!

      * البته شعری که ایشان متشر کرده، در بعضی جا ها کمی با اصل فرق دارد.
      یک نمونه:
      «تو دریای من بودی آغوش وا کن
      که میخواهد این قوی، زیبا بمیرد»
      من خودم در گذشته این را غلط می خواندم زیرا بعد از قوی ویرگول نداشت.
      یعنی حال که وقت مرگ است، نیک تر از این نمی شود که در آغوش یار بمیری – مرگ زیبا.
      و از این دست، در آنچه ایشان منتشر کرده، باز چندین نکته هست که بحثی دیگر می باشد؛ پس بگذریم.

      پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 0

  12. فاتح می‌گوید:

    یعنی شکارچی ها حتی فکر نمیکنن ممکنه با این کارشون انفولانزا بگیرن..ای کاش بگیرن تا تاوان کارشون رو یه مقدار بدن

    داغ Thumb up 3 Thumb down 14

  13. دکتر مهدی حمیدی شیرازی می‌گوید:

    بسی ممنون شدم از «میم حمیدم»
    چو شعر خود در این سامان بدیدم
    دوباره خواندمش چون سال ها پیش
    ولاکِن پَرپَر و فریاد را در آن شنیدم

    کمی هست اشتباه در متن بالا
    ندارد عیب، نویسم باز تا که جا بگیرد

    «شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
    فریبنده زاد و فریبا بمیرد
    شب مرگ تنها نشیند به موجی
    رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
    در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
    که خود در میان غزلها بمیرد
    گروهی بر آنند کاین مرغ شیدا
    کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
    شب مرگ از بیم آنجا شتابد
    که از مرگ غافل شود تا بمیرد
    من این نکته گیرم که باور نکردم
    ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
    چو روزی ز آغوش دریا برآمد
    شبی هم در آغوش دریا بمیرد
    تو دریای من بودی آغوش وا کن
    که می خواهد این قوی، زیبا بمیرد»*

    * حتی خیلی از اهل فن، مصرع آخر شعر را بد می خوانند(البته حق دارند، زیرا گول زننده است)؛ پس بعد از قوی، یک ویرگول اضافه نمودم تا درست خوانده شود. در ضمن وقتی در آغوش یار بمیرد، دیگر در تنهایی نمرده است. پس موضوع در بیت آخر، زیبا مردن است، یعنی در آغوش یار مردن.
    با تشکر، دکتر مهدی حمیدی شیرازی

    پر طرفدار Thumb up 11 Thumb down 0

  14. «او در ۲۳ تیرماه سال ۱۳۶۵ خورشیدی در تهران درگذشت و در حافظیه شیراز به خاک سپرده شد.»(ویکی پدیا)
    سلام دوستان
    دوستی آمده و شعر ماندگار زنده یاد دکتر مهدی حمیدی شیرازی را به نام خود منتشر کرده. من با کمال ادب و مهر آمده ام و طنزآلود نوشته ام که آن شعر از آن دکتر مهدی حمیدی شیرازی است، که حالا حضور ندارد که از حق خود دفاع کند. چرا طنز دوستانه و پر از مهر مرا که وظیفه ی تاریخی من بوده بنویسم و از حق مرد دفاع کنم را تا این لحظه منتشر نساخته اید!؟
    من که خود را مخفی نکرده ام؛ نشانی ایمیل خود را نیز به همراه منگفت خود براتون فرستاده ام. آن شیوه ی نوشتن من برای این بوده که در کمال برخورد انسانی، از حق شاعر نیز دفاع کرده باشم. می توانستم به شکلی دیگر بنویسم؛ ولی در جو آشفته ی اینترنتی زمانه ی ما آن شکل دوستانه و طنز آلود را عمدن برگزیدم.
    همین.

    پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 2

پاسخ دادن به همیار لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>