عاملین صید و قاچاق سه هوبره با تلاش محیط بانان خواف دستگیر شدند

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): به دنبال کسب اطلاعاتی از منابع محلی، مبنی بر فعالیت گروهی از متخلفان در زمینه شکار، خرید و فروش هوبره، نیروهای یگان محیط زیست خواف تحقیقات گسترده ای در این زمینه آغاز کردند.

رییس اداره حفاظت محیط زیست خواف در این باره گفت: محیط بانان در تحقیقات خود دریافتند که متخلفین با همکاری افرادی در استان خراسان جنوبی قصد قاچاق هوبره به مقصد قاچاق به کشورهای حاشیه حوزه خلیج فارس را دارند.

عباس طاهریان اظهار داشت: نیروهای یگان محیط زیست پس از شناسایی مکان های احتمالی تردد اعضای این باند، به کمین در مسیرهای مربوطه نشسته و پس از حدود ۱۲ ساعت به یک خودروی پراید مشکوک شدند.

محیط بانان خودروی مذکور را متوقف نموده و در بازرسی از درون آن سه هوبره که در شرایط نامناسبی در داخل کیسه های برنج حمل  می شدند، کشف و ضبط گردید.

در این رابطه دو سرنشین خودرو دستگیر و پس از تشکیل پرونده و تفهیم اتهام توسط دادسرای خواف، متهمین با صدور قرار وثیقه تا اطلاع ثانوی روانه بازداشتگاه شده و خودروی متهمین نیز به پارکینگ منتقل شد.

تحقیقات از متهمین دستگیر شده در خصوص سایر اعضای این باند نیز آغاز شده است.

متاسفانه آسیب های متعددی در ناحیه ران پا، پر ریزی ناشی از استرس، عدم تغذیه مناسب و غیره به هوبره های کشف شده وارد  شده است.

سه هوبره آسیب دیده از سوی شبکه دامپزشکی شهرستان خواف مورد معاینه قرار گرفته و تحت مداوا هستند.

بر اساس آخرین نرخ بهای جانوران وحشی به لحاظ مطالبه  ضرر و زیان وارده به محیط زیست، جریمه قابل پرداخت از بابت صید و شکار غیرمجاز هر یک هوبره معادل دویست میلیون ریال تعیین شده است. بنابراین قاچاقچیان دستگیر شده علاوه بر جنبه کیفری جرم می بایست مبلغ ۶۰۰ میلیون ریال به حساب دولت واریز نمایند.

متخلفین علاوه بر ضرر و زیان وارده به محیط زیست در دادگاه به جرم شکار غیرمجاز جانوران وحشی حمایت شده محاکمه و بر اساس ماده ۱۲ قانون شکار و صید به حبس از سه ماه تا سه سال و یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا هجده میلیون ریال محکوم خواهند شد.

+109
0
  

7 دیدگاه

  1. سلام دوستان
    درود بر شما فرزندان بیدار ایران زمین؛ آرش کمانگیرانی که بخاطر حیات وحش و طبیعت میهن سینه سپر می کنید و خود را در خطر می اندازید و گاه جان می بازید تا میهن بمانَد زَیرُون و شادمان.

    روزگاری بچه های دلسوز و طبیعت دوست شهرستان ماسال وبلاگ «گروه سبز ماسال» را برای دفاع از محیط زیست، حیات وحش و جنگلِ مظلوم تشکیل دادند که متأسفانه دوام نیاورد. امروز من وبلاگ «جنگلِ مظلوم» را با همان اهداف مقدس ایجاد نمودم و بعد از این مطالب مربوط به محیط زیست، حیات وحش و جنگل را آنجا منتشر می کنم.
    با احترام و ادب ویژه خدمت همه ی ایران دوستان، انسان دوستان و عاشقان طبیعت
    لیثی حبیبی – م. تلنگر

    پر طرفدار Thumb up 26 Thumb down 1

  2. مصطفی می‌گوید:

    دستشان درد نکنه .

    پر طرفدار Thumb up 17 Thumb down 1

  3. جمشید از خوی می‌گوید:

    با وجود غارتگر داخلی، هیچ نیازی به غارت گر بیگانه نیست.!!!

    پر طرفدار Thumb up 17 Thumb down 3

  4. محمد می‌گوید:

    درود بر محیط بان نمونه کشوری اقای تیموری عزیز

    پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 2

  5. مونا می‌گوید:

    در ویکی پدیا راجع به شکار بی رویه این حیوان ارزشمند نوشته: در آوریل سال ۲۰۱۴ فهد بن سلطان شاهزاده سعودی در یک شکار ۲۱ روزه به تنهایی ۱۹۷۷ هوبره را در بلوچستان پاکستان شکار کرد. در این ایالت هوبره «پرنده ملی» اعلام شده‌است. بقیه اعضای گروه همراه او هم ۱۲۳ هوبره شکار کردند تا تعداد کل آنها به ۲۱۰۰ برسد که معادل ۲ درصد کل جمعیت هوبره‌های باقی‌مانده دنیاست.[۱]

    پر طرفدار Thumb up 16 Thumb down 2

  6. a می‌گوید:

    یه سوال داشتم
    این هوبره ها رو اون هایی که میخرن چی کار میکنن؟؟

    پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 2

  7. خورشید می‌گوید:

    دلنوشتهٔ یک شکارچی نادم؛
    (منتشر شده توسط کانال تلگرامی روزمرگی های یک محیط بان-احمد بحری)

    سالها پیش من شکارچی بودم. به دنبال کبک و تیهو و هر چیزی که بشود شکارش کرد. تفنگ بر دوش و قطار فشنگ بر کمر و کوله پشتی که همراهان همیشگی من بودند. ازینکه تفنگ بر دوش از خانه میزدم بیرون یک حس قدرتی به من دست میداد که با کلمه نمیشود بیانش کرد. چون جوانتر بودم هر وقت همسن و سالهای خودم را می دیدم بادی به غبغب می انداختم و با غرور خاصی از جلوشان رد میشدم. این احساس رفته رفته تبدیل به اخلاق شده بود و همیشه خودم را مرد پیروز رویارویی با حیوانات می دیدم.
    گذشت و گذشت تا اینکه خدا به من دختری داد و حس پدری در من جوانه زد.
    هر وقت میخواستم به پرنده ای تیراندازی کنم تصویر دخترم جلوی چشمم می آمد و دیگر می توانید حدس بزنید که چه اتفاقی داشت می افتاد.
    رفته رفته تفنگم از چشمم افتاد و من دیگر دل و دماغ شکار رفتن نداشتم. دعوت همه دوستان شکارچی را رد می کردم و نتیجه آن شد که طی یک فرایند تفنگ را فروختم و فقط لباس های شکارم یادگار ان روز های وحشتناک هستند که در داخل نایلونی در انباری خانه هستند.
    به علت تبحر در تیر اندازی هوایی هنوزم وقتی به روستایمان میروم عمو قاسم تفنگش را می اورد و درخواست شکار می کند.چند باری اجابت کردم ولی شکار نکردم و دست خالی بازگشتم.دفعه آخری از من پرسید تو را چه شده است که اصلا دست به تیر نمیشوی؟
    توضیح دادم که از اسلحه بدم میاد و بدست گرفتن اسلحه را کسر شان و دوری از اخلاق و انسانیت می دانم.کشتن پرنده ای که از هر جهت ضعیف است حس بدی را به من منتقل می کند.و دیگر تحمل لحظات پرپر زدن و جان دادن هیچ موجود زنده ای را طاقت نمی اورم.
    الان سالها از آن تاریخ می گذرد و ازینکه در دوره ای از زندگی شکارچی بوده ام شرم می کنم.تفنگم را با دوربین عوض کرده ام و از مناظر و حیوانات و گلها و طبیعت عکاسی میکنم و این لحظات به تصویر کشیدن طبیعت با هیچ چیز قابل قیاس نیست برای من.
    بالکل دوستدار محیط زیست شده ام و از شکستن یک شاخه گل هم اشکم جاری میشود.سر به آتش کشیدن طبیعت با مردم صحبت می کنم و اینکه حتی یک زالو را هم نباید کشت و مار چه حیوان مفیدی هست با دیگران و جوانها صحبت ها کرده ام و ازینکه دوست دارم همه موجودات را آزاد و رها ببینم خوشحال میشوم.تا حالا چند کبوتر زخمی و یاکریم را مداوا و رها کرده ام.و همه الان به من می گویند که تو شغلت را اشتباه انتخاب کرده ای تو باید محیط_بان میشدی و این آرزو را دارم که یک روز لباس پر افتخار محیط بانی افتخاری را بپوشم و به پابوس حیوانات و طبیعت بروم…..

    به امید آن روز
    علی عباسی

    پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 9

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>