نشست فراکسیون های محیط زیست و شفاف سازی مجلس با سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص دریاچه ارومیه برگزار شد

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): نشست مشترک اعضای فراکسیون محیط زیست و توسعه پایدار مجلس و فراکسیون شفاف سازی مجلس با حضور عیسی کلانتری رییس سازمان حفاظت محیط زیست روز سه شنبه ۲۸ فروردین در کمیسیون تلفیق برگزار شد.

به گزارش خانه ملت، عیسی کلانتری رییس سازمان محیط زیست کشور با حضور در این نشست، گفت: دریاچه ارومیه سالانه ۴۰ سانتی متر کاهش آب داشته که کاهش ارتفاع آب از سال ۷۹ و ۸۰ آغاز شد، یعنی از سال ۷۷ ارتفاع آب ۱۳۷۸٫۱ متر ازسطح دریا بود. ضمن آنکه دریاچه سالانه حدود ۷۵ سانتی متر تبخیر دارد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست، با اشاره به مسدود کردن ورودی آب به دریاچه ارومیه، افزود: کاهش بارش و بارندگی به میزان ۲۵ درصد در طی سالیان گذشته و مسدود کردن ورودی ها در دریاچه سبب شد تا از خشکی مطلق دریاچه ارومیه جلوگیری شود. متاسفانه برخی عوامل سبب شد که حجم آب دریاچه ارومیه درسال ۹۲ به کمتراز ۲ میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کند؛ متاسفانه این مسئله در تمامی تالاب های کشور نیز حاکم است.

وی تاکید کرد: رییس جمهور در ابتدای سال ۹۲ نسبت به احیاء دریاچه ارومیه در حد اکولوژیک آن تاکید کردند، زیرا به هیچ وجه نمی توان به شرایط گذشته دریاچه دست پیدا کرد. حدود هزار و ۳۰ کیلومتر مربع در جنوب شرقی دریاچه از رسوب زرینه رود پر شده است، لذا ظرف ۶ ماه برنامه ریزی شد که شرایط دریاچه به وضعیتی بازگردد که بتوان از بلند شدن غبار نمک از دریاچه جلوگیری کرد.

تنها ۳۵ درصد منابع احیا دریاچه ارومیه اختصاص پیدا کرده است

کلانتری با اشاره به اینکه برنامه تدوین شده برای احیاء دریاچه ۱۰ ساله است، گفت: اگر روند گذشته تاکنون ادامه پیدا می کرد امروز شرایط دریاچه کاملا خشک و بی آب بود، البته برنامه احیاء پرهزینه بوده و قرار بود ظرف ۱۰ سال ۱۸ هزار میلیارد تومان به احیاء تخصیص پیدا کند، اما با توجه به مشکلات دولت تنها ۳۵ درصد منابع تامین شد. البته برای استفاده از منابع خارجی و فاینانس هم مجوزهای لازم از سوی سازمان برنامه صادر شده است، که بعید است بتوان در این خصوص موفق بود.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست، با اشاره به اینکه منابع و مصارف به طور شفاف در سایت سازمان محیط زیست و دانشگاه صنعتی شریف وجود دارد، گفت: قطعا اگر پایبند به استراتژی نباشیم مشکلات همچنان باقی خواهند ماند، متاسفانه سالانه ۴۰ سانتی متر از سطح آب دریاچه کاهش پیدا کرده است، در حالی که در کشور ما سالانه ۴۰ درصد از منابع آب تجدید پذیر باید استفاده شود که این میزان درحال حاضر بیش از ۱۰۰ درصد است.

وی با تاکید بر صرفه جویی درمصرف آب برای احیاء دریاچه ارومیه، گفت: بدون صرفه جویی نمی توان اقدامی کرد.

حدود ۶۷ هزار حلقه چاه غیرمجاز در آذربایجان غربی وجود دارد

در ادامه این نشست علی محمد مرادی با انتقاد از اینکه با برخی اقدامات نظم طبیعت برهم خورده است، گفت: اگر شرایط فعلی ادامه پیدا کند، به طور حتم تا ۴۰۰ سال آینده زندگی بر روی کره زمین امکان پذیر نیست.

نماینده مردم قروه در مجلس شورای اسلامی، افزود: در مجلس هشتم قانون جلوگیری از بهره برداری از چاه های بدون مجوز تصویب شد، اما در حال حاضر در آذربایجان غربی حدود ۶۷ هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد؛ چرا با این موضوع برخورد نمی شود؟ متاسفانه بارندگی در کشور کاهش پیدا کرده و شرایط فعلی به هیچ عنوان به نفع مردم نیست.

ارتفاع دریاچه ارومیه به ۱۲۷۷ متر رسیده است

نادرقاضی پور در این نشست نیز با اشاره به اینکه احیاء دریاچه ارومیه یک هدف برای همه است، گفت: در سال ۱۳۷۴ ارتفاع دریاچه ۱۲۸۰٫۴ متر بود، اما در حال حاضر ۱۲۷۷ متر شده است، متاسفانه اقدامات بدون کار کارشناسی سبب شده تا مشکلات بسیاری برای کشاورزان بوجود آید؛ نشست زمین قطعا برای آذربایجان غربی نیز قابل مشاهده است.

نماینده مردم ارومیه درمجلس شورای اسلامی، با اشاره به اینکه به نام دریاچه ارومیه از رودخانه ارس برای دشت گل فرج آب منتقل شده است، افزود: این در حالی است که هیچ سرریزی به دریاچه ارومیه نداشته است، مسائل مالی وبودجه آن باید به صورت شفاف مطرح شود؛ تقاضا داریم برای تامین آب تبریز از رودخانه ارس استفاده کنید.

وی تصریح کرد: از سازمان حفاظت محیط زیست انتظار می رود که از ورود فضلاب بدون تسویه به دریاچه ارومیه جلوگیری شود. همچنین برداشت بی رویه نمک از دریاچه ارومیه نیز مشکل بعدی است که باید با جدیت پیگیری شود.

تاکید بر رفع مشکلات فلات مرکزی و تالاب گاوخونی

گفتنی است؛ درنشست امروز حمیدرضا فولادگر با تاکید بر توجه به مشکلات فلات مرکزی و تالاب گاوخونی، گفت: مشکلات بسیاری برای زاینده رود و گاوخوبی با توجه به خشکسالی های چند سال اخیر وجود دارد، صنعت، کشاورزی و آب مورد نیاز برای آشامیدن شرایط خوبی ندارد؛ انتظار می رود که با توجه به نقش موثر تالاب گاوخونی در کاهش مشکلات محیط زیستی احیاء آن مورد توجه قرار گیرد.

هزینه های احیای دریاچه ارومیه باید شفاف سازی شود

در ادامه این جلسه حضرت پور نمانیده دیگر ارومیه نیز با بیان اینکه هیچ فردی منکر تلاش های دولت برای احیاء دریاچه ارومیه نیست، گفت: تصمیمات غیرقانونی ستاد احیاء دریاچه ارومیه برای مسدود کردن نهرهای فرعی و جلوگیری از ورود آب رودخانه ها به این نهرها مشکلاتی را برای مردم به وجود آورده است، برای رفع این مشکل باید فکر اساسی شود؛ ضمن اینکه در خصوص هزینه ها نیز شفاف سازی ضروری است.

مسئله دریاچه ارومیه به منافع ملی کشور گره خورده است

مصطفی کواکبیان نیز با حضور در جلسه، تاکید کرد: بحث دریاچه ارومیه به منافع ملی کشور گره خورده است، درخصوص انتقال آب دریاچه خزر به دشت کویر هم نباید تحت تاثیرفشارها قرار گرفت، از ۷۸ هزار میلیارد مترکعب آب دریای  خزر برای انتقال ۲۰۰ میلیون مترمکعب باید استفاده شود.

0
0
  

8 دیدگاه

  1. آریا می‌گوید:

    من بار ها گفتم که این دریاچه به طور کامل مرده و دیگر هرگز به ان حالت اول نخواهد رسید و حالا هم رئیس سازمان حفاظت محیط زیست این حرف را میزند و دلیلش هم بیست سال خشکسالی شدید و پیاپی است هرچند که اگر باز هم بارندگی ها به حالت اول باز گردد و دریاچه پر اب شود امکان ندارد آن سر زندگی و ارزش زیستی که سی سال پیش داشت ، الان هم داشته باشد. ستاد احیای دریاچه ارومیه بزرگترین بحرانی است که دریاچه در طول تاریخ با آن مواجه شده و اختصاص منابع مالی به این ستاد با این ریاست و این سیاست ها یک اشتباه بزرگ است و فقط پول کشور را هدر می دهد. اقدامات انجام گرفته توسط این ستاد در چند سال اخیر:۱_ سکوت در برابر انتقال آب زرینه رود به تبریز ۲_ اتصال دو تغذیه کننده بزرگ دریاچه ارومیه به هم( زرینه رود و سیمینه رود ) که این کار خودش یک اشتباه بزرگ بود زیرا سیمینه رود در انتهای مسیر و فقط چند کیلومتر مانده به دریاچه به داخل یک تالاب وارد میشد و از سمت دیگر تالاب خارج شده و به سمت دریاچه می رفت اما همین افرادی که در تصویر بالا می بینید با استدلال بر اینکه اب این رود در داخل تالاب هدر می رود و باید مستقیم به دریاچه وارد شود؛ مسیر طبیعی چند هزار ساله رود را منحرف کردند و باعث نابودی کامل یکی با ارزش ترین تالاب های شمالغرب کشور شدند در حالی که خودشان هم میدانستند به غیر از زرینه رود( جیغاتی ) هیچ رود دیگری در حوزه آبریز دریاچه ارومیه توانایی تامین آب این نگین آذربایجان را در تمام فصول سال ندارند مگر اینکه سیلابی بیاید. حال با این اقدام، مساحتی که در داخل دریاچه فقط توسط اب سیمینه رود پوشش می یافت کمتر از آن تالاب بود و با این کار نه تنها مشکلی حل نشد بلکه صد ها هکتار دیگر به کانون های بحرانی گرد و خاک تبدیل شد. اما منحرف کردن زرینه رود حتی عواقب بیشتری هم داشت این ابر رودخانه شمال غرب کشور در محل اتصال به دریاچه دلتایی به عرض ۱۰ کیلومتر و طولی بسیار بیشتر از این را ایجاد میکرد!!! حالا با انحراف مسیر این رود یکی شاهکار های نظام آفرینش به دست این آقایان نابود شد، دلتای بسیار وسیعی که بهشت پرندگان و سایر حیوانات بود و یکی زیبا ترین مناظر طبیعی را ایجاد می کرد رودخانه عظیم زرینه رود در داخل دلتا به صد ها آبراهه تبدیل میشد که به آرامی از لابه لای درختان آن منطقه که گویی به جنگل های بارانی تبدیل شده بود می گذشت و بخش عمده ای از نیاز دریاچه را به تنهایی تامین می کرد.۳_ رها سازی اب از پشت سد ها به سمت دریاچه؛ این کار به قدری مزخرف بوده و نهایت بی کفایتی است که حتی اعتراض نمایندگان مجلس آذربایجان غربی را هم به همراه داشته به گونه ای که آقایان همایون هاشمی نماینده شاهین دژ میاندواب و تکاب و جلال محمود زاده نماینده مهاباد با ارسال نامه به وزیر نیرو عواقب سیاسی و اجتماعی این اقدام را متوجه شخص وزیر دانسته اند. اما دلیل این مخالف چیست؟ حوزه آبریز دریاچه ارومیه محدوده وسیعی واقع در چهار استان را شامل می شود. اما وزیر نیرو و ابفای منطقه ای به هیچ استان و شهرستان دیگری به جز شهرستان های جنوب آذربایجان غربی زورشان نمی رسد و در هیچ منطقه دیگری از پشت سد ها اب رها سازی نمیشود و این نا عدالتی صدای مردم را در آورده به گونه ای که می گویند اگر تبریز یک لیتر آب به دریاچه رها کند ما یک میلیون لیتر رها سازی میکنیم. از طرف دیگر این یک کار بیهوده است و تمام کارشناسان محیط زیست هم بر این باور هستند که این اقدام یک مسکن مقطعی است و کار ساز نیست. چند صد میلیون متر مکعب اب رها شده به سمت دریاچه مطمعنا نیاز ۱۵ میلیارد متر مکعبی دریاچه برای رسیدن به تراز اکولوژیک را تامین نمیکند و اصلا مساحت چندانی از دریاچه را پوشش نمی دهد. و با این اوضاع بارش که اب پشت سد ها هم افت کرده این کار خیانت به کل مردم شمال غرب کشور است چون این اب شیرین و با ارزش پشت سد ها و جریان یافته داخل رودخانه ها محل زیست انواع ماهیان، آبزی ها، پرندگان و پستانداران زیادی است و این اب در طول مسیر خود اب لازم برای کشاورزی (که غذای میلیون ها نفر در کشور به کشاورزی این منطقه وابسته است) را تامین میکند اما با رهاسازی، این اب با ارزش و حیات بخش به گندابه شور و کف آلودی تبدیل می شود که حتی آرتمیا هم توانایی زیستن در آن را ندارد. اما این رها سازی ها چند دلیل دارد: ۱_ فریب دادن مردم؛ نشان بدهند که اگر آنها نبودند همین مقدار اب هم در دریاچه نبود و این چند سانت افزایش به خاطر اقدامات آنهاست ۲_ فریب دادن دولت؛ اینکه به دولت نشان دهند که صلاحیت این کار را دارند و با قدامات آنهاست که دریاچه بدتر از این نشده و اگر پول بیشتری دولت به انها بدهد آنها هم دریاچه را بیشتر احیا میکنند. درحالی که باید آنها بیایند و درباره هزاران میلیاردی که تا به حال گرفتند و هیچ اقدامی نکردند توضیح بدهند.

    پر طرفدار Thumb up 21 Thumb down 8

  2. جناب آریای عزیز، نظر شما نادرست است، زیرا بُن علمی ندارد. دریاچه را می توان نجات داد و چون گذشته ساخت. در جواب جناب محسن رزاقی در پای پست «لاشه یک پلنگ در شیروان کشف شد» نظری نوشتم که اینجا نیز می گذارم تا شاید بکار آید

    «محسن رزاقی عزیز و دلسوز میهن سلام بر شما
    من می دانم که شما از روی دلسوزی این فراز را بکار برده اید «نظیر دریاچه ارومیه خواهد داشت،» زیرا در این سال های تلاش برای حفظ طبیعت میهن به خلوص افرادی چون شما پی برده ام.
    ولی باور کنید که نه یک بارش باران و برف، بلکه دو ده بارش نیز دریاچه ی عزیز و بسیار مظلوم ارومیه را نجات نمی دهد. من در آینده در مقاله ی «دریاچه ی مظلوم ارومیه و چوکا ویرانگاهِ تالش زمین» خیلی از مسایلِ در پرده مانده را آشکار خواهم ساخت. اینجا اندکی از فاجعه را برای شما دوست گرامی ایران دوست خود بر می شمرم.
    به غیر از چاه های به اصطلاح مجاز، ده ها هزار چاه غیر مجاز در اطراف دریاچه زده شده. اخیرن در جایی خواندم که مسئولی گفته بود تعداد این چاه های غیر مجاز ۳۵ هزار حلقه است؛ امیدوارم اشتباه تایپی بوده باشد.
    زمین موجودی عظیم و زنده است و وقتی تعادل آن در جایی بر هم خورَد(چو عضوی بدرد آوَرَد روزگار، دِگر عضو ها را نماند قرار – سعدی جهان دیده، حکیم و بزرگ)، در نتیجه وضعیتی که امروز در دریاچه ی ارومیه می بینیم رخ می دهد و این طبیعی است؛ اگر رخ ندهد عجیب می نماید. این حلقه چاه های به اصطلاح مجاز و غیر مجاز از دریاچه ی ارومیه آبکشی درست کرده که آب ریختن در آن تقریبن بی فایده است. حال بمانَد موضوع سدّ سازی های بی رویه، و هم نپرداختن سهمیه ی دریاچه در روی زمین و مشکلات دیگر.
    عده ای که سود های کلان می برند، دارند تلاش می کنند تا بگویند خشکسالی باعث خشکی دریاچه شده است(و متأسفانه کسانی چون جناب آریا آن حرف ها را باور کرده اند). آن حرف نادرست و غیر علمی ست؛ زیرا تاریخ دریاچه عکس آن حرف ها را به اثبات رسانده. دریاچه در طول تاریخ بار ها و بار ها خشکسالی های بدتر از این را دیده، ولی هر خزان سرشار از امید گشته و پذیرای مهمانان زمستانی شده، که نقشی نو بر آن می بستند چو نقش نگار۱ بر دستان زنان قدیم ایران زمین.
    همین گریه فریاد فعلن بس است؛ باقی سخن بمانَد.

    ۱ – در قدیم زنان ایرانی شاخه ای سرو بر کف دست می نهادند و بر رویش حنا می بستند و بعد که دست را می شستند نقش شاخه ی سرو بر کف دست زیبا و دل نشین دیده می شد، که آن را نگار، نقشِ نگار یا نقش و نگار می نامیدند. پرنده های مهاجر در زمستان نقش نگار ارومیه بودند که ندانمکاری و سودجویان، بیرحمانه آن زیبایی را از ایرانیان ستاندند، و حالا داستان می سرایند برای فرار به جلو و فرافکنی!

    داغ Thumb up 9 Thumb down 17

    • آریا می‌گوید:

      من برای شما متاسف هستم که بدون داشتن اندکی آگاهی درباره دریاچه و حوزه آبریز اون درباره آن نظر میدهید و خواهش میکنم مطلبی که قرار است منتشر کنید درباره تالش باشد که محل زندگی خودتان هم هست و دریاچه ارومیه را بی خیال بشید. دوست عزیز اگر قدری این مطلب و مطالب قبلی من را مطالعه می کردید متوجه می شدید که من خشکسالی را تنها عامل خشک شدن دریاچه قلمداد نکرده ام و در کنار آن عواملی نظیر چاه های غیر مجاز ، انتقال اب به تبریز، شیوه کشاورزی نادرست و… را از دیگر عوامل خشک شدن دریاچه ذکر کرده ام . من هم با شما موافق هستم که دریاچه در طول تاریخ خشکسالی های فراوانی به خود دیده است اما این خشکسالی ها برای یکی دو سال میشد و بعدا دوباره برای چندین سال شرایط نرمال یا ترسالی برقرار می شد اما الان بیست سال خشکسالی شدید و پیاپی را دریاچه دارد تحمل میکند و این نهایت کوته فکری و نادانی است که بگوئیم خشکسالی هیچ تاثیری ندارد و چه خشکسالی باشد و چه نباشد همواره تراز دریاچه ثابت بوده. من یکبار هم خدمت شما عرض کردم و الان هم می گویم که شما بهتر است از استان خودتان خارج شده و به مناطق دیگر کشور هم سر بزنید چون شما در جایی هستید که پر بارش ترین استان کشور است و جز معدود استان هایی بوده که تراز بارندگی آن نسبت به سال گذشته مثبت بوده و خب معلوم هست که در این شرایط به طور کامل خشکسالی را انکار میکنید.در ضمن من الان هم میگویم که آنقدر منابع آبی فقط در استان آذربایجان‌غربی وجود دارد که می تواند در کنار منابع آبی آذربایجان‌شرقی ظرف چند سال دریاچه را به تراز اکولوژیک برساند اما باور کنید که با این وضع بارش پر اب کردن دریاچه غیر ممکن است و اگر بتوان آن را به تراز اکولوژیک رساند شاهکار کرده اند. اما مشکل اصلی همین جاست که آذربایجان‌شرقی نه تنها حق ابه دریاچه را پرداخت نمیکند بلکه منابع آبی آذربایجان‌غربی را هم میمکد. آن سود های کلانی که برخی ها از آن سود میبرند مربوط به ارگانی است که در نهایت کاوه مدنی را فراری داده اند و همان ارگان است که برای رسیدن به سود های میلیاردی قصد اجرای فاز دوم انتقال اب زرینه رود به تبریز را دارد پس این را بدانید که من هرگز حامی این ها نیستم و خیانت های آنها در کنار وزارت نیرو ، اب منطقه ای ، منابع طبیعی و بعضا سازمان حفاظت محیط زیست بر هیچ کس پوشیده نیست و آنها شرمنده تمام مردم ایران هستند.

      پر طرفدار Thumb up 16 Thumb down 7

  3. سلام دوباره
    جناب آریا!
    من بی آنکه بدانم کیستید(دارای اسم مستعار) شما را «جناب آریای عزیز» خطاب کرده ام.
    «و این نهایت کوته فکری و نادانی است که بگوئیم خشکسالی هیچ تاثیری ندارد»(از متن شما)
    من کی گفته ام خشکسالی هیچ تأثیری ندارد!؟ چرا حرف دهان آدم می گذارید؟! نوشته ام «… در هر خزان پر از امید می شد.» شما از کجا می دانید که من «بدون داشتن اندگی آگاهی» می نویسم!؟
    چرا پشت نامی مستعار نشسته این همه آسان هرچه می خواهید می گویید؟!
    این همه جرأت در قضاوت از کجا آمده؟! آیا دلیل بر بلند فکری و دانایی ست؟!
    جناب آریا، بعضی اطلاعات شما فرضی و کاملن نادرست است که در ادامه به غیر علمی بودن آن می پردازم.

    «من هم با شما موافق هستم که دریاچه در طول تاریخ خشکسالی های فراوانی به خود دیده است اما این خشکسالی ها برای یکی دو سال میشد و بعدا دوباره برای چندین سال شرایط نرمال یا ترسالی برقرار می شد»(از متن شما)

    من دفعه ی پیش برایتان توضیح نوشتم، دوستان گرداننده ی سایت تشخیص دادند منتشر نکنند. در این موارد عمومن اهل اعتراض نیستم، زیرا به تشخیص دیگران احترام می گذارم. اگر آن منگفت من منتشر می شد شاید حالا شما اینگونه “دلیر” تاخت و تاز و قضاوت و نمی کردید.
    چرا حرف مرا عوض می کنید؟! من هرگز نگفته ام خشکسالی هیچ تأثیری ندارد؛ سخنِ استوارِ من این است که دست بشر + خشکسالی، آن فاجعه ی عظیم را آفریده. باقی داستان ها اضافی ست.
    یعنی خشکسالی به تنهایی نمی توانست دریاچه را بخشکانَد. دریاچه در طول تاریخ بسیار خشکسالی های بلند و کوتاه دیده؛ این سخن علم است، زیرا این رسم تاریخ است در جغرافیای طبیعی. شما آن «یکی دو سال» را از کجا آورده اید؟! چه کسی آن اطلاعات دقیق را از تاریخ گذشته ی نزدیک و دور(که چنان آمار دقیقی وجود ندارد) به شما رسانده؟!

    شغل من تحقیق است؛ یعنی اگر در بابِ موضوعی اطلاعات کافی نداشته باشم، نظر نمی دهم.
    ایران میهن عزیز من است و من عاشقانه به همه ی نقاط آن می اندیشم و اگر در جایی بحرانی ایجاد شده آنجا بیشتر مرا نگران می کند. این است که سر نوشت جنگلِ مظلومِ شمال و بخصوص تالش و ارومیه را در این چند ده سال یگانه دیده ام؛ زیرا برایش دلایل فراوان دارم.
    متأسفانه زود قضاوت کردن + “فرهنگِ” پرخاش در سر زمین ما رواجی نامیمون یافته، و حیف است که ما ایرانیان تسلیم آن شویم. زیرا بعد از تسلیم شدن، آن نادرست را دیگر عین درست می بینیم(بی ژرف بینی سخن گفتن و خشونت نهادینه شده ی لفظی و عملی را پذیرفتن). ببینید چگونه با همین طرز فکر با تبر افتاده اند به جان محیط بان شریف و فداکار جنگل! محیط بان بلوت زارانی که اگر بیش از این نابود شوند، آب در ایران زمین سر نوشتی خیلی خیلی بدتر از این خواهد یافت. مباد چنان!

    لطفن یکبار دیگر نظر من و خودتان را اینبار صبورانه بخوانید.

    اَفشُره سخن من این است: اگر دست بشر نبود، خشکسالی به تنهایی دریاچه را نمی خشکاند؛ این را سال های بلند تحقیق، تاریخ زمین و جامعه ی بشری به من گفته استوار. یعنی سخنی کاملن علمی می باشد. باقی داستان ها اضافی ست و وقت کشی. یعنی حتی اگر اطلاعات درستی در نوشته ی شما باشد، که هست؛ اینجا بکار ناید، زیرا اصل موضوع این است: بشر بیرحم و سودجو به هر قیمتی + ندانمکاران صادق، دریاچه را به این روز انداختند. همین موضوع در بابِ ویرانی جنگل ها نیز مصداق دارد؛ یعنی بیهوده نیست که من آن دو را به هم گره زده ام.

    کوتاه: من محققم و خود را وجدان زمانه ی خود می دانم؛ پس فقط و فقط در پی حقیقت می باشم؛ یعنی کسی نیستم که بیهوده قضاوت کنم و یا موضوعات بی ربط را در کنار هم بگذارم؛ اگر موضوعاتی را در کنار هم نهادم، بدانید دلیل یا دلایل استوار خود دارم.
    حرف های دیگری را هم باید می نوشتم که بمانَد؛ زیرا توان شنیدن نیست.

    داغ Thumb up 5 Thumb down 15

    • آریا می‌گوید:

      دوست گرامی شما باید متن من و خودتان را یکبار دیگر مطالعه کنید چون در پیام خودتان به صراحت نوشته اید که خشکسالی حرف نادرست و غیر علمی است. در ضمن من در محقق بودن شما شک دارم چون یک محقق، پژوهشگر، وبلاگ نویس و یا هر لقب دیگری که به خودتان میدهید هرگز چنین عملی نمیکند یعنی بیاید و صد ها کیلومتر دورتر بنشیند و با استدلال خودش یک سری حرف ها را بزند و بعد بگوید که من تحقیق کرده ام. یک محقق واقعی در اولین قدم باید موضوعی که درباره آن تحقیق میکند را به چشم خود ببیند و تمام زوایای آن را بررسی کند و سپس مردم بومی هر منطقه با تجربیات و خاطرات خودشان بهترین راهنما برای یک محقق هستند. من گمان نمیکنم که در این اواخر و به صورت مکرر به حوزه آبریز دریاچه آمده باشید چون اگر اینگونه بود این مطالب را نمی نوشتید. با این حال من به عنوان فردی که در داخل حوزه آبریز دریاچه هستم و بزرگ ترین تغذیه کننده دریاچه از شهر ما میگذرد سعی داشتم طی این سال ها در اکثر مطالبی که در این سایت مربوط به دریاچه منتشر میشد نظرات خود را منتشر کنم تا دید جامعه را نسبت به تمام زوایای این مصیبتی که در آن قرار گرفته ایم باز کنم. شما هر موقع که وقت کرده اید به قسمت مربوط به دریاچه ارومیه که تمام مطالب پیرامون آن در آنجا گذاشته می شود مراجعه کنید و حداقل خبر های یک سال اخیر را که دیده بان تهیه و منتشر کرده باز کنید و نظرات من را در آنجا مطالعه کنید. شما اگرمطالب من را مطالعه کنید متوجه خواهید شد که من برخلاف شما حرف هایی که میزنم تماما با آمار دقیق تا آن تاریخ و حاصل دیده ها و تجربیات چندین ساله خود و یا خاطرات بزرگتر هاست. شما در هر مطلبی که پیرامون این دریاچه نوشته اید هیچ آماری منتشر نکرده اید و حتی در همین متن خودتان هم که در بالا منتشر شده تنها یک آمار داده اید که انهم غلط است(درمورد چاه های غیر مجاز ) و این جالب است که شما از صحت یک خبر و آمار مطمئن نشده آن را انتشار میدهید به گمان من، این مطالب شماست که هیچ گونه پایه و اساس علمی ندارد. باز هم از شما خواهش میکنم که به قسمت مربوط به دریاچه در این سایت سر بزنید و حداقل قسمت نظرات دو صفحه ای که مربوط به امسال و پارسال است را مطالعه کنید. با تشکر از وقتی که گذاشتید و مطالب من را مطالعه کرده اید و به آنها جواب میدهید که این بسیار برای من با ارزش است.

      پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 5

  4. مهرداد می‌گوید:

    با سلام، انگاری فقط مسئولین نیستند که همدیگر را رد میکنند، ماشالله خود مردم هم خیلی خوب بلدند همدیگر را بکوبند. روزی به یک عزیزی گفتم، ایکاش این شش کلاس سواد را هم نداشتم، شاید زندگی راحتتر میشد. من هم یکبار گفتم بهترین کار برای نجات این دریاچه، انتقال آب از خلیج فارس است. خط لوله گاز دوستی با حدود هزار کیلومتر طول، ظرف یک سال به مرز پاکستان رسید. افراد اهل فن میگویند این دو را میتوان با هم مقایسه کرد، از سایر مزایای دیگر این کار، حفظ استقلال و عدم وابستگی به همسایگان و یا درگیر شدن با آنها است. و تا آنجا که از اخبار پشرفت های ایران میتوان برداشت کرد، میشود تمامی کار را با همت و محصولات ایرانی بسرانجام رساند. کمبود آب، خشکی، تغییر آب و هوا و غیره فقط مختص ایران نیست، شاید بقول آقای کلانتری فقط مدیریت بد، مختص ایران باشد. برای اطلاع دوستان فردا بیست و یکم آپریل (اول اردیبهشت ماه) در بخش هائی از اطریش این کشور سردسیر، دمای بیست و نه درجه پیشبینی شده است. به امید نجات طبیعت.

    پر طرفدار Thumb up 17 Thumb down 1

  5. دوست عزیز شما دارید زور می گویید؛ لطفن به جملات من بیشتر دقت فرمایید.

    در منگفتی برایتان دربابِ بحثِ علمی و تحقیق و فرق آن با من بگو تو بگو مفصل نوشتم. براتون مثال آوردم؛ ولی دوستان باز تشخیص دادند منتشر نکنند. پس دوباره با حذف آن نکات منگفت جدیدی ارسال می کنم.
    و اما اصل سخن:
    بله آن برخورد کاملن غیر علمی است؛ زیرا خشکسالی دریاچه را نخشکانده؛ خشکسالی تشدید کننده ی بحران است. این تشدید کننده همیشه بوده ولی دریاچه خشک نشده؛ پس عمده کردن خشکسالی یا گمراهی و کمبود آگاهی ست و یا عمدن صورت می گیرد بخاطر رد گم کردن، یعنی صادقانه نیست.
    حرف های من دارای مفاهیم مشخص خود و بسیار روشن است – بشرِ بیرحم و سودجو به هر قیمتی + ندانمکاران صادق، دریاچه را خشکاندند و حالا برای گمراه ساختن مردم خشکسالی را عمده می کنند. این خشکسالی که امری طبیعی است، همیشه بوده؛ هم بلند مدت و هم کوتاه مدت آن بوده، ولی دریاچه خشک نشده. پس مطرح کردن آن نادرست و گمراه کننده است.

    شما می توانید در نزدیکی دریاچه زندگی کنید و اطلاعاتی داشته باشید با تحلیلی نادرست(البته اگر صاحب منافع نیستید و برای آن رد گم نمی کنید؛ چون من شما را نمی شناسم قضاوت نمی کنم.) لطفن به جملات من بیشتر توجه نمایید؛ بحث علمی بنیاد خود دارد؛ رهِ خود دارد؛ یعنی انشا نویسی، من بگو، تو بگو و چونه زدن نیست. همانطور که نوشتم تحلیل شما نادرست و غیر علمی ست.
    براتون مثال زده بودم و هم از کار های علمی تحقیقی خود نمونه آورده بودم؛ دوستان نپسندیدند و منتشر نکردند؛ من نیز به نوعی از آن ها ممنونم، زیرا از خود گفتن زشت است، گرچه برای روشنگری از زشتی آن کاسته می شود؛ ولی به هر حال زشت است.

    هیچ کسی تأثیر خشکسالی را منکر نشده.

    ولی فقط و فقط دست درازی بشر باعث خشکیدن دریاچه شده است. یعنی اگر دست درازی بشر نبود، خشکسالی به تنهایی دریاچه را نمی خشکاند؛ پس مطرح کردن آن امری اشتباه و غیر علمی و یا ناصادقانه است.
    یک مثالِ روشنگر: ارومیه در منطقه ای سرد سیر واقع است. بگذار از دل باد و خورشید و آتش برایتان بگویم تا شاید سخن و نظر علمی، تحقیقی مرا دریابید. معنی سیستان، یعنی استان سوخته و بیابانی(سیستَه استان). در همین استان سوخته دریاچه ی هامون در هزاره های تاریخ زیست؛ زیبا و پر نشاط چنان زیست، که آبگاه ها و نیزارانش پیوسته بوی زندگی می افشاند؛ پر از ماهی و پرنده ی «چُور» و بود؛۱ تا اینکه بشر به آب دستبرد زد؛ آب را از گلوی آن برید(داستانی بلند دارد)، و حالا بخش بزرگی از دریاچه جزیی از بیابانی وحشتناک شده است. گاو خونی را نیز با همین دستبرد به سیه روز انداختند. پس تشدید کننده(خشکسالی) را عمده کردن نادرست است؛ زیرا سخنی غیر علمی می باشد؛ هزاره های دیر و دور تاریخ و حضور پر شکوهِ ماندگارِ آن آبگاه ها گواهانند در این سخن علمی، منطقی، تاریخی و تجربی من.

    شما دوست عزیز، از آنهایی هستید که چون از پیش به نتایجی “قطعی” رسیده اید در پیش خود؛ پس گفتگو با شما کمی دشوار است. ولی به هر حال یکبار دیگر بسیار روشن روشنگری نمودم تا شاید بکار آید.

    داغ Thumb up 3 Thumb down 11

    • آریا می‌گوید:

      دوست گرامی این شما هستید که از قبل به نتیجه قطعی و دلخواه خود رسیده اید من دلیلش را هم در پیام قبلی خودم گفتم و باز هم تکرار میکنم شما از نزدیک حوزه آبریز دریاچه را ندیده اید ، یک آمار درست و حسابی در اختیار ندارید( آمار دقیق قبل از اینکه منتشر شوند از چند فیلتر میگذرند و تحریف می شوند پس اعداد و ارقام سایت ها زیاد معتر نیست چون میشود قضیه همون تعداد چاه های غیر مجاز شما که یک عدد اشتباه را گفتید. ) اما با این اوضاع باز هم میگویید که دست بشر این کار را کرد اصلا من کار ندارم که زیاده خواهی های بشر چقدر اثر گذاشته و یا چند درصد مشکل به خاطر خشکسالی است چون من ده ها پیامی که قبلا منتشر کردم و چند پیامی هم که در اینجا برای شخص شما نوشتم به طور کامل تاثیرات خشکسالی و عواقب آن بر روی دریاچه را توضیح داده ام حالا شما نمی خواهید که قبول کنید دیگر آن را نمیشود کاری کرد. اما من چند سوال از شما دارم خواهش میکنم هر موقع که پیام من را دیده اید به انها پاسخ دهید. شما که همش می گویید سو مدریت ، دست بشر ، انشان زورگو و … اصلا چقدر از سو مدریت در این حوزه آبریز خبر دارید ؟ چند حلقه چاه مجاز و غیر مجاز در تک تک استان های واقع در حوزه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد؟ چند سد در این مناطق هستند؟ از چه نوعی هستند؟ چه مقدار گنجایش اب دارند؟ هدف از احداث این سد ها چه بوده و آب پشت آنها برای چه مواردی مصرف می شود ( چون سد ها کارایی های متفاوت دارند و موارد مصرفی آنها با هم یکی نیست )؟ چند رودخانه و با چه دبی هایی به سمت دریاچه سرازیر می شوند ؟ این رودخانه از کجا منشا میگیرند؟ میانگین بارش در کل حوزه آبریز دریاچه چقدر است؟ میانگین بارش در حوزه های آبریز نزدیک دریاچه نظیر زاب،ارس و خزر چقدر است؟ میانگین بارش به تفکیک استان های حوزه آبریز چه مقدار است؟ وسعت کل زمین های کشاورزی چقدر بوده و چه مقدار از این ها آبی و چه مقدار دیم هستند؟ آبیاری تحت فشار چه مقدار از کل اراضی را شامل میشود؟ چه محصولاتی بیشتر کشت میشود ؟ آذربایجان‌غربی قطب تولید چه محصولات کشاورزی در کشور هست؟اصلا چیزی درباره پروژه انتقال اب به تبریز می دانید؟معایب وسیع این پروژه چیست ( بحث فقط انتقال اب و خشک شدن دریاچه نیست بلکه عواقب ان طیف وسیعی را شامل می شود )؟ شما فکر میکنید که من منکر سو مدریت و دخالت بشری هستم اما این کاملا اشتباه است. من به خاطر چند دلیل درباره سو مدریت صحبت نمیکنم یکی به خاطر اینکه شما ها زحمت این کار را میکشید و توضیحات لازمه را می دهید پس من صلاح میدانم که سایر علت های خشک شدن دریاچه که یکی از آنها خشکسالی است را توضیح بدهم چون هم خودم در حوزه آبریز دریاچه هستم و مقدار بارش ها را با آمار دقیق و همچنین مشاهدات خودم و مقایسه ان با سال های پیش را می توانم شرح بدهم و هم اینکه کمتر کسی درباره خشکسالی صحبت میکند. دلیل دوم هم این است که من اگر قرار باشد درباره سو مدریت صحبت کنم مثل شما و یا سایر دوستان حرف نمیزنم که کاملا به صورت کلی فقط از کلمات سو مدیریت و دست بشر و … استفاده میکنید من اگر قرار باشد درباره تاثیرات اقدامات انسان و اقدامات مخرب مسئولین پیام بنویسم تمام جزئیات را با آمار دقیق و به همراه ادله کافی می نویسم و اگر خیلی لطف کنم اسم ان شخص مسئول را نمیدهم هر چند که با توضیحات من هر کس که اهل استان آذربایجان‌غربی باشد منظور من را می فهمد و بعید می دانم که دیده بان پیام من را منتشر کند چون من از تمام زوایای پنهان این افراد پرده بر میدارم و بسیاری از واقعیت ها را میگویم .اگر دیده بان همین جا بگوید که پیام من را تحریف یا به طور کامل حذف نمیکند من حاظرم درباره ان توضیح بدهم و باید هم توضیح بدهم چون من دو عامل : خشکسالی وسو مدیریت را باعث خشک شدن دریاچه می دانم و وقتی که این همه درباره خشکسالی با تمام جزئیات پیام گذاشتم باید درباره سو مدریت هم حرف بزنم اما شاید حرف های من به گونه ای باشد که افراد این سایت از انتشار ان اجتناب کنند پس من هم سکوت میکنم . ممنون میشوم اگر به سوال ها پاسخ بدهید.

      پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 3

پاسخ دادن به لیثی حبیبی - م. تلنگر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>