پایگاه خبری دیده بان محیط زیست ایران (IEW): اخیرا سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفته است یوزهای در اسارت در پردیسان را در قالب طرحی نامفهوم به منظور تکثیر در شرایط نیمه اسارت به استانهای یزد و سمنان منتقل نماید.
دکتر ایمان معماریان، دامپزشک حیاتوحش، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره طرح تکثیر یوزپلنگ ایرانی در اسارت در استانهای سمنان و یزد گفت: به صورت کلی زمانی که تصمیم گرفته شد دلبر از توران و کوشکی از میاندشت به تهران بیایند، گزینههای مختلفی وجود داشت که کارشناسان داخلی و خارجی در جلسات مختلف آنها را بررسی کردند و در نهایت میان تهران، پارک ملی کویر، میاندشت، توران، خجیر و مناطق مختلف دیگر، «تهران» به دلایل بسیار انتخاب شد.
معماریان یادآور شد: از جمله دلایل این بود که وقتی تکثیر در اسارت مطرح میشود، هر چقدر امکان مانیتورینگ بیشتر باشد و مراقبت بیشتر باشد بهتر است؛ زیرا هر روز باید به حیوان دسترسی داشته باشید. همچنین امکانات خاص برای اتفاقات اورژانسی که ممکن است برای یوزها بیفتد، همواره در تهران بیشتر بوده است. بنابراین دلایل نهایتاً تصمیم گرفته شد که این دو یوز به تهران بیایند و گزینه تهران انتخاب شد.
وی تأکید کرد: هنوز همان دلایل پا برجا هستند و اتفاق تازهای نیفتاده است که تصمیم عوض شود و سایت تکثیر در یکی از زیستگاهها احداث شود.
راهاندازی سایت تازه برای تکثیر باعث میشود نیروی کار اضافهای نیاز باشد و از توجه محیطبانان که موظف به حفاظت از زیستگاه هستند، کم شود؛ یک سری از بودجهها را برای تکثیر هزینه کنند، زیستگاه ناامن شود و مشکلات دیگر به وجود بیایند. در واقع، سایت تکثیر مانند باغوحشی است که صرفاً ممکن است بازدیدکننده نداشته باشد و این که در زیستگاه باشد، منطقی نیست.
این دامپزشک حیاتوحش درباره شرایط تکثیر نیمه اسارت توضیح داد: تکثیر نیمه اسارت با تکثیرهای دیگر متفاوت است. تکثیر نیمه اسارت به صورت کلی، کاری است که فقط در آفریقای جنوبی انجام شده است به این صورت که فنسهایی بسیار بزرگ کشیدهاند و در این فنسهای بزرگ، حیوانات رهاسازی میشوند، به صورت طبیعی، شکار میکنند، طعمهها هم در آنجا به صورت طبیعی تکثیر میشوند، همدیگر را پیدا و جفتگیری میکنند و گونههایی که با هم تعارض دارند، کنترل میشوند. طبیعت آزاد آفریقای جنوبی به صورت کلی به شکلی در حال تمام شدن است؛ حتی پارکهای ملی و بیشتر جاهایی که حیات وحش دارند، کاملاً فنسکشی شدهاند و تقریباً تمامی مناطق آزاد به مناطق نیمه اسارت تبدیل شدهاند و به نوعی یک اسارت بزرگتر را شکل دادهاند.
وی درباره تکثیر نیمه اسارت یوزپلنگ در آفریقای جنوبی اظهار کرد: این روند در آنجا چند دلیل مشخص دارد. یکی اینکه آنها چندین هزار یوز دارند که سالیانه هزاران فرد آن را از طبیعت آزاد میگیرند و وارد سایتهای تکثیر در نیمه اسارت میکنند. به بیان دیگر، آنها با چند مجموعه چند هزار فردی روبرو هستند که قابلیت شارژ مجدد از طبیعت را دارد.
معماریان افزود: در شرایط نیمه اسارت نسبت به اسارت، مدیریت روی افراد، کنترل بیماریها، سلامتی و شرایط دیگر بسیار دشوارتر و در مواردی غیر ممکن میشود. یعنی نمیتوان به راحتی مدیریت درمانی، مدیریت سلامتی و کنترل بهداشتی داشت و معرفی آنها و نحوه کار کردن با آنها بسیار سختتر است. همچنین ریسک سلامتی در نیمه اسارت بسیار بیشتر است و میزان تلفات بر اثر این عوامل به نسبت شرایط اسارت بالاتر است. در شرایط کنونی ایران و وضعیتی که ما در ایران داریم، با توجه به این که فقط سه فرد (دو فرد بسیار مسن و یک فرد جوان) داریم، فکر اینکه مانند آفریقای جنوبی تکثیر در نیمه اسارت را که در شرایط کاملاً متفاوت آنجا و به دلایل مختلف انجام داده و میدهد در ایران اجرا کنیم، کار اشتباهی است.
این دامپزشک حیاتوحش در پاسخ به نقدهایی درباره تغذیه یوزها با مرغ هورمونی و از بینرفتن توان تولید مثل آنها توضیح داد: اصل داستان چیز دیگری است. پروژه تکثیر در اسارت یوزهای پردیسان تا جایی که پیش رفت، زیر نظر بهترین متخصصان دنیا انجام شد و طبق آخرین معاینات از دو فرد مسنتر در سال گذشته توسط همان متخصصان، کماکان این دو فرد به عنوان افرادی که هنوز قابلیت تولید مثل دارند شناخته میشوند؛ یعنی با اینکه با بالا رفتن سن، شانس کمتر میشود اما هنوز قابلیت تولید مثل را دارند.
معماریان درباره متخصصان و فعالیتهای موفق آنها در این زمینه گفت: یک بخش کار را با IZW انجام دادیم که بزرگترین نهاد اروپایی است که برای تکثیر گونههای حیاتوحش در تمامی دنیا کار میکند و بخش دیگر را با Geo Life که هر دوی این نهادها، رزومه کاملاً مشخص و موفقی دارند و در تکثیر گونههای حیاتوحش موفق هستند و حداقل در مورد یوزها اینطور است. همچنین در آسیا برای گونههای در خطر انقراض مثل کرگدن سوماترایی یا کرگدن سفید شمالی (که به شدت بر اثر انقراض است و آخرین فرد نر آن پارسال تلف شد) تلاش کردند. گزارش IZW درباره کرگدن سفید شمالی را حتماً دیدهاید که موفق شدند جنین این کرگدن را تولید کنند و موفقترین نهادهای دنیا هستند که در زمینه تکثیر گونههای حیاتوحش بالاخص گربهسانان کار میکنند.
وی در ادامه گفت: فکر میکردم نسل آدمهایی که فکر میکنند به مرغها هورمون میدهند، منقرض شده است. در واقع فقط مرغهای گوشتی از نظر ژنتیکی اصلاح نژاد شدهاند که در نتیجه آن در سن پایینتر به وزن بالا میرسند ولی برای این کار به هیچ عنوان از هورمون استفاده نمیشود که این هورمون بخواهد برای انسانها و حیوانها مشکل ایجاد کند. ضمن اینکه در شرایط اسارت، جیره غذایی کنترل و مدیریت شده با تنوع خاص در اختیار حیوانات قرار میگیرد. قرار نیست آن چیزی که در طبیعت میخورند، مثلاً آهوی وحشی به آنها بدهند. فقط زمانی که هدف رهاسازی است و میخواهند حیوانی را مجدداً به طبیعت برگردانند، شکارهای زنده در اختیار آنها قرار میدهند تا توانایی بازگشت به طبیعت را داشته باشند؛ وگرنه در هیچ جای دنیا چنین اتفاقی در شرایط اسارت نمیافتد.
این دامپزشک حیات وحش درباره شبهات سقط جنین یوز ماده با تأکید بر اینکه سقط جنین دلبر را خودم رسماً اعلام کردم گفت: زمانی که دلبر و کوشکی به تهران آمدند، برنامه زمانبندی شدهای با متخصصان بینالمللی تنظیم کردیم که مرحله به مرحله چه کارهایی انجام دهیم. به دلایل مختلفی مثل تغییر افراد و ارائه نظرات مختلف و…. اجرای برنامه زمانبندی ۶ ماهه به ۶ ساله کشید و اجازه داده نشد بخشهایی از کار در زمان خود انجام بشود و در نتیجه زمان از دست رفت و مشکلاتی ایجاد شد. برنامه هم این بود که با توجه به درصد شانسهایی که وجود دارد؛ مرحله اول تکثیر در اسارت بر پایه جفتگیری طبیعی باشد که با فراهم کردن ۶ جایگاه مختلف در پردیسان و جابجا کردن دلبر و کوشکی و کنترل کردن ۲۴ ساعته رفتارهایشان، این کار را شروع کردیم. آنها سه یا چهار ماه بعد از آمدن به تهران، جفتگیری طبیعی داشتند اما متأسفانه ۴۵ روز بعد از آن، علائمی از سقط جنین مثل خونریزی و … در یوزپلنگ ماده مشاهده شد.
معماریان ادامه داد: همانطور که گفتم سقط جنین دلبر را خودم تأیید و اعلام کردم و بعد از آن با تلاش بسیار اجازه بیهوشی و معاینه را گرفتیم که متوجه شدیم عفونت رحم هم دارد و بلافاصله درمانهای زیادی را آغاز کردیم. این اتفاق اگر در گربه اهلی میافتاد، حتماً توصیه میشد که رحم را خارج کنیم اما با توجه به اهمیتی که این گونه و این فرد دارد، با درمانهای طولانی مدت و با وجود مشکلات کلیوی شدید دلبر، توانستیم او را از نظر آزمایشهای بالینی کاملاً سالم نگهداریم. حتی تا زمستان سال پیش فکر میکردیم که ممکن است تحت تأثیر این مشکلات، توانایی تولید مثل در خطر افتاده باشد ولی در معاینات صورت گرفته متوجه شدیم که حتی از نظر تولید مثل همچنان میتواند مطرح باشد و مشکلی نیست.
وی افزود: بعد از جفتگیری طبیعی، مرحله لقاح مصنوعی غیر پرخاشگرانه و غیر تهاجمی و سپس لقاح تهاجمی بود که در این مراحل هم، یوزها به صورت ۲۴ ساعته رصد میشدند. مرحله بعد آموزش به آنها بود که به هم نزدیک شوند و روزانه از آنها نمونهگیری کنیم تا زمان اوج فحلی را برای معرفی به یکدیگر و انجام لقاح مصنوعی مشخص کنیم. در مراحل پایانی کارهای IVF و … را انجام دادیم. این مراحل پله پله هم برای دلبر و هم برای ایران وجود داشتند که البته گاهی به تعویق افتادند.
این دامپزشک حیاتوحش درباره این شبهه که مخالفت وی با جابجایی یوزها از پردیسان به دلیل تداوم منفعت مالیاش از آن مجموعه است، پاسخ داد: من اکنون دیگر آنجا کار نمیکنم و در تمام مدتی هم که آنجا بودم، قراردادی با سازمان نداشتم و هیچ دریافت مادی حتی یک هزار تومانی از آنجا نداشتم.
درمانهایی که انجام شدند و داروهایی که مصرف شدند و همه لوازم و شرایط را خودم فراهم کردم؛ چون برایم مهم بود که این اتفاق بیفتد. حتی در مورد تمامی کارهایی که کارشناسان خارجی انجام دادند، سازمان محیط زیست کوچکترین هزینهای نکرد و تمامی هزینهها را یا خودمان دادیم یا خود کارشناسان تقبل کردند که انجام دهند.
معماریان تصریح کرد: هزینههای بسیار گزافی برای کارهایی که من تعریف کردم صرف شد که هیچکدام از آنها حداقل به شخص بنده پرداخت نشد و حتی حقوقی دریافت نکردم و برای داروها و درمانها، رادیولوژی، سونوگرافی و حتی وسایل خودم هزینه کردم. در حال حاضر هم آنجا نیستم که این موضوع بخواهد برای من سودی داشته باشد.
با سلام
با توجه به مطالب فوق و بیماری دلبر فکر می کنم نباید دلبر را به خطر انداخت ولی به دلیل احتمال بالای بارداری یوزهاور فضای آزاد، کوشکی و ایران را می توان در یک جای محصور به مقدار کافی بزرگ و نزدیک تهران مثلا مناطق بکر جنوب ورامین (منطقه حفاظت شده کویر) رها کرد شاید زادآوری کنند. همچنین با توجه به حضور بیشتر یوزها در توران و دیده شدن یوزها در اطراف توران مثل چاه شیرین و اخیرا دیده شدن سه توله یوز حدفاصل دو منطقه حفاظت شده اطراف توران یعنی درونه و دشت لاغری (منبع پایان نظر) ضرورت تمرکز و حفاظت و ارتقا و ایمن سازی و خروج دام و سگها و مانند آن روی توران و مناطق مناسب اطراف را نشان می دهد. البته س ح م ز اقداماتی را در این راستا انجام داده یا در دست اقدام دارد مثلا ۲۵۰ هزار هکتار از توران از دام تخلیه شده و با توجه به تضعیف پوشش گیاهی در آن شخم و بذرپاشی و همچنین تکثیر جبیر در حال انجام است. همچنین نظر به وجود تعداد زیاد دام در جاهای دیگر توران که زیستگاه یوز و همچنین گونه نادر گور است و علاوه بر آسیب به یوزها باعث بیابان زایی و افزایش ریزگرد شده، دنبال این هستند که با هدایت بخشی از بودجه مقابله با ریزگردها با خروج دامها از توران هر دو هدف را تامیین کنند.
https://www.irna.ir/news/83613762/%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%DB%8C%D9%88%D8%B2%D9%BE%D9%84%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C-%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%B4%D8%AF
پر طرفدار 10 3
نتیجه اینهمه سال اسارت در پردیسان و تهران چه بود جز بیماری های مکرر دلبر که پنهان شد مدیریت ها و مثلا کارشناسی هایی که از بیخ و بن بر پایه پنهان کاری هستند… ایکاش دلبر و کوشکی و ایران به توران برگردند به همان سایت دلبر در توران و باقیمانده زندگیشان را در هوای زیستگاه خودشون بدون هر گونه دخالت و تصمیم گیری انسانی و مزاحمت کارشناسی سر کنند … ایکاش این رویا محقق شود . .
پر طرفدار 10 3
به طور قطع ویقین یزد و خراسان جنوبی برای تکثیر یوزپلنگ چه در اسارت وچه در نیمه اسارت بهتر از تهران پر استرس و آلوده هست به شرط آنکه متخصصین و امکانات لازم رو به مکان جدید منتقل کنن و به طور علمی پیگیر تکثیر باشن …فرصتی برای از دست دادن نمونده که خواسته باشیم از طریق خطا و آزمون برای تکثیر یوزپلنگ اقدام کنیم…
پر طرفدار 10 3
سپردن ریاست سازمان ح م ز به کسانی که فعالیت اونها در گذشته هیچ سنخیتی با محیط زیست نداشته به چنین اقداماتی منجر میشه
عملاً نه فقط یوز که حفاظت از محیط زیست از اولویتهای رییس نیست، کلانتری فقط حقوق بگیره سازمان هست و بس …..
پر طرفدار 6 3
با توجه به یوزهای باقیمانده واینکه همین یوزها هرساله بدلیل حوادث مختلف از بین می روند وکم می شوند برنامه رها سازی وتکثیر در محیط طبیعی دیگر جواب نمی دهد وموجب ازبین رفتن همین یوزهای باقیمانده وانقراض نسل آنها می شود.ما دیگر برای تکثی زمان نداریم و وقت مان بسرعت دارد تمام می شود وباید بدنبال برنامه ای ای باشیم که بسرغت جواب دهد.راههای باقیمانده برای ما تکثیر در وضعیت نیمه اسارت در یک محدوده طبیعی وسیع وفنس کشی شده است تا یوزها را از خطر حوادث دور کنیم همچنین موجب نزدیکی یوزها به همدیگر شویم وشانس لقاح را بیشتر کنیم.در خصوص دلبر با توجه به بیماری قبلی وپیر بودن باید لقاح مصنوعی وIVF
در موسسه رویان اصفهان انجام شود وزمان را هم نباید ازدست داد چون ممکن است با بالا رفتن سن دیگر زادآوری خود را از دست بدهد.
موافقم / مخالفم 1 1