زنده گیری یک جبیر با پای قطع شده در منطقه حفاظت شده کویر

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: روز شنبه ۹۲/۱۲/۱۷ نیروهای یگان محیط زیست منطقه حفاظت شده کویر حین گشت زنی یک جبیر آسیب دیده را مشاهده نمودند که یک پای حیوان قطع شده بود و به سختی حرکت میکرد.

مسئول منطقه حفاظت شده کویر در این باره گفت: حوالی ظهر روز شنبه حین گشت جبیری را مشاهده نمودیم که از ناحیه هردو پا به شدت آسیب دیده بود. ماده جبیر حدودا دو ساله را که بسیار ضعیف شده بود براحتی گرفتیه و به پاسگاه مبارکیه نمودیم.

محمود رضا خسروی افزود: پای راست این جبیر بر اثر حمله یک گوشتخوار به تازگی از ناحیه زیر زانو قطع شده و روی پای چپ آن در ناحیه ران و ساق پا اثرات دندان گوشتخوار به وضوح مشخص بود.

خسروی گفت: بر اساس اثر دندان های حیوان مهاجم بر روی پای چپ، به احتمال بسیار زیاد جبیر مورد حمله یک کاراکال قرار گرفته و بر اثر درگیری و تقلای جبیر برای فرار یک پای حیوان قطع شده است.

خسروی گفت: پیش از این چندین بار از کاراکال در این نقطه از منطقه حفاظت شده کویر تصویربرداری و یک نوبت نیز کاراکال پس از آنکه یک جبیر را شکار کرده بود، مشاهده شده است.

حیوان پس خوردن مقداری آب و یونجه در پاسگاه مبارکیه کمی سرحال شد و پس از آن جبیر را از کویر به کلینیک دامپزشکی در ورامین منتقل نمودیم.

مسئول منطقه حفاظت شده کویر گفت: با تلاش آقای دکتر کاشانی صبح یکشنبه جبیر از ناحیه پای قطع شده و شب گذشته از ناحیه پای چپ مورد عمل جراحی قرار گرفت و هم اکنون تحت نظر دامپزشک شرایط عمومی مناسبی دارد.

جبیر نوعی غزال ایرانی است که شباهت بسیار زیادی به آهو دارد. جبیر چثه کوچکتری نسبت آهو داشته و در این گونه بر خلاف آهو، هر دو جنس نر و ماده دارای شاخ می باشند.

جبیر در گذشته جزو گونه های با پراکندگی مناسب در اکثر عرصه های بیابانی کشور بوده که متاسفانه بدلیل شکار غیرمجاز و تغییر کاربری عرصه های دشتی و بیابانی در چند سال گذشته از طبیعت بیشتر مناطق حذف گردیده و نسل این گونه زیبا در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.

+157
-74
  

142 دیدگاه

  1. اسماعیل می‌گوید:

    دلم واسه جبیر بیچاره سوخت
    امیدوارم مسوولین به خودشون بیان چون با این شرایط تا چند سال دیگه فقط خاطره داریم و اثری از حیات وحش نیست

    پر طرفدار Thumb up 76 Thumb down 17

  2. Bereta می‌گوید:

    ابتدا که عکسها را دیدم فکر کردم که باز دارم یه خبر از شکار غیر مجاز میخونم ولی چه میشه کرد این کار چرخه طبیعت است و بهتر بود این جبیر باین روز نمیفتاد.
    زندگی زجرآوری را تحمل میکند. الهی شکر که اینبار دست شکارچی تو کار نبود وگرنه دوستان ما باید شاهد برخوردهای خشن و لحنهای تند بودند.

    پر طرفدار Thumb up 49 Thumb down 5

  3. کوشان مهران می‌گوید:

    واقعا چه باید کرد؟

    اینجاست که اخلاق و اقتصاد محیط زیستی رو در روی هم قرار می گیرند. از یک سو جان این ماده جبیر بیش از همه برای خودش محترم می باشد و باید حق حیات برای او را به دیده احترام نگریست و از سوی دیگر از دیدگاه اقتصادی آیا هزینه کرد زمان و بودجه برای جانوری که دیگر به چرخه حیات در دامان طبیعت بازنخواهد گشت و شاید از آن نتوان برای زادآوری در اسارت استفاده نمود به صرفه می باشد؟

    پرسش سختی است هنگامی که چشم در چشمان درشت جبیر دوخته اید و باید همچون قاضی حکمی حیاتی برای این خوش خرام بیابان گرفت.

    من نمی دانم
    بسیار دشوار است.

    آیا با خوابانیدن او و رها نمودن لاشه جانوران دیگری را سیر نمود و یا تا حد امکان برای بهبود او همت گماشت؟

    و چه دشوار است در بیابان و دشت جبیر را، چه نر و چه ماده، بر لول تفنگ سوار نمودن و قراول گرفتن.

    قصد دفاع و یا رد فلسفه شکار را ندارم ولی هستند افرادی که به کرات پرندگانی همچون کبک و کبوتر را با خ.ونسردی شکار نموده ولی تحمل نگاه چشمان قوج و پازن و بویژه آهویی زخمی را به هنگام بریدن سر ندارند.

    هر دو عمل گرفتن جان جانداری است ولی شاید ارتباط میان انسان و پستانداران قوی تر از پرندگان باشد(شاید)

    پر طرفدار Thumb up 27 Thumb down 9

    • مجید می‌گوید:

      آقای مهران شما پیش ازین رای خود را در صندوق انداختید!
      نظرات شما پیرامون “دفاع از شکارگاههای خصوصی” نوع نگاهتان را آشکار ساخت. شما که در ایده هایتان نشانی از “اخلاق مداری” نبوده. وضعیت ایران را با کشورهای دیگر یک کاسه میکنید و سخن می رانید.
      دامان حافظ و سعدی را میان میکشید تا برای “دفاع از شکار” اعتبار بیابید. وقتی که از شکار حیوانات درون فنس سخن میگویید چرا با این شخصیت لطیف برخورد نمیکنیم! آن زمان به یاد چشمان آهوبره ها نمی افتید!
      شما به عنوان مدافع طرح شکست خورده ی “حیوان کشی در فنس” پرچمدار انحرافات مدیریتی در مقوله حیات وحش هستید.

      پر طرفدار Thumb up 36 Thumb down 25

      • کوشان مهران می‌گوید:

        آقای مهران شما پیش ازین رای خود را در صندوق انداختید!

        جناب اقای مجید

        والله که هنوز مردد و دو دلم که این جبیر را خلاص کنم و یا آن را مداوا نمایم. اگر هم خلاص کنم این گرگ درون من به من فشار می اورد که… اوهوووی! روده و شکمبه اش را با دنده و گردن برای شغال و روباه بریز و با راسته اش به تنهایی ضیافتی برپای نما(تنها خوری) که ناگاه گریزلی درونم خروش بر می دارد که فلانی چشمانت را درویش کن.

        اخلاق مداری” نبوده

        من و اخلاق مداری؟!
        این حکایت موانست پنبه و آتش است، اطرافیانم می دانند که به شدت موجود ترسو و بزدلی می باشم.

        وضعیت ایران را با کشورهای دیگر یک کاسه میکنید و سخن می رانید.

        ما ایرانیان تافته ای جدا بافته از دیگر آدمیان نیستیم و طبیعت و زیستبوم ما نیز مرتبط با دیگر اکوسیستم ها می باشد. کشورهای اروپایی در قرون گذشته به دلیل دیدگاه مدیریت بهره بردارانه خود از طبیعت نسل گوشتخواران بزرگ را بر انداخت و اکنون با هزینه و صرف زمان و احیای زیستگاه و افزایش جمعیت طعمه و درگیری مدام با روستاییان و لابی های قدرتمند گله داران به احیای جمعیت گوشتخواران خویش می پردازند.

        گذشته چراغ راه آینده است!

        ما نباید تجربه تلخ انها را تکرار نماییم. ولی باید از نکات کاربردی همچون مدیریت زیستگاه در کشورهایی همچون پاکستان و هند با جمعیتی زیاد و منابع مالی کم و اجرای پر قدرت قانون همچون احیای جمعیت سایگا، ببر آمور و بیزون در شوروی درس ها بیاموزیم.

        شما به عنوان مدافع طرح شکست خورده ی “حیوان کشی در فنس” پرچمدار انحرافات مدیریتی در مقوله حیات وحش هستید.

        ایکاش شما از بازی های پشت پرده خبر داشتید، طی تماس با یکی از سرمایه گذاران در امر ایجاد قرق های خصوصی ایشان با صدای خشم آلودی مدعی بودند یکی از بزرگان محیط زیست ایران که دستی نیز در نگاشتن دارند با واسطه به وی خبر داده اند که تنها با دریافت مبلغ ناچیز سیصد میلیون تومان از ابرابز مخالفت با پیش کشیدن بحث شکارگاه های خصوصی دست خواهند کشید.

        ما با این افراد طرف هستیم.

        آیا فراموش کرده اید که با داغ شدن بحث حمایت مالی فلان شرکت خودرو ساز از آهوی ایرانی به ناگاه یک شبه در این کشور همه آهو دوست و آهو پرور شده بودند؟

        دیدی که چه کرد اشرف خر او مظلمه برد و دیگری زر

        دوست می داشتم شما تنها با نام آن افرادی آشنا می شدید که پروپوزال های عجیب و غریب شکارگاه خصوصی نگاشته و با مشاهده آنها چهره حقیقی این افراد بر همگان اشکار می گردید که چگونه در پی تیشه بر ریشه زدن این بازمانده زیگونگی این دیار می باشند.

        ظاهرش با باطنش گشته به جنگ * * * باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ

        پرچمدار انحرافات مدیریتی…

        خوشبختانه حضراتی که واگذار کنندگان بخش هایی از مناطقی با چند دهه سابقه حفاظتی همچون بمو و کلاه قاضی به بهانه از دست دادن ارزش زیستی بوده اند زحمت بیرقدار بودن را از دوش من برداشته اند.

        جناب آقای مجید

        من بر سر حرفم هستم.

        جز با مدیریت و جایگزین نمودن بهره برداری دراز مدت بجای بهره کشی کوتاه مدت و زیانبار نمی توان زیستبوم طبیعی ایران را با این تعداد مامور و ضعف قانون و ناآگاهی گسترده در کل جامعه ، چه مدیران و تصمیم گیرندگان و چه شهروندان عادی، پاسداشت.

        با غمزه و عشوه و کرشمه راه بجایی نخواهیم برد.

        شیادان هفت رنگ و هزار چهره و کهنه منطقه فروشان از احساسات پاک شما برای موج سواری و رسیدن به مطامع خویش سو استفاده می نمایند.

        بهوش باشد!

        پر طرفدار Thumb up 26 Thumb down 13

      • میثم می‌گوید:

        اقای مجید متاسم برای شما که هنوز نمیدنید معنای شکارگاه خصوصی چه هست و در موردش صحبت میکنید…… ادم یاد همون کارشناس میندارید که با کلی ادعا میگفت ببر ایران ۴۰ سال پیش منقرض شده..
        مقاله های اقای مهران رو بادقت بخونید تا بفهمید بخش زیادی از مشکل حیات وحش و شکار در ایران چه هست

        برای من جالب هست فردی مثل شما با این شدت پرخاش میکنید در مورد مردن یکه حیوان به هر نحوی ، ولی با خوردن گوشت لذیذ گاو گوسفند ،مرغ ماهی مشکلی ندارید، این حیوانات در اسارت هستن که در فنس کشته میشن، نه حیواناتی که با ازادی کامل در شکارگاه خصوصی در میان طبیعت و کوه کمر زندگی میکنند و در پایان مرگ بسیار راحت تری دارن….
        برای من جالب هست که افرادی چون شما از محیط زیست فقط به مرگ حیوانات حساسیت به خرج میدین ولی به مرگ جنگل های زاگرس که مرگ چندین نوع حیوان در پی ان خواهد بود اهمیتی نمیدین..
        خبر قبلی در مورد قط ۱۸ میلیون درخت جنگل های زاگرس رو بخونید ببینید چند دیدگاه براش هست؟
        کمتر از ۲۰تا!!!!!!، در صورتی برای هیچ طبیعت دوست یا فردی که اندک اطلاعی در مورد طبیعت داشته باشد اهمیت این موضوع پوشیده نیست
        فردی مثل شما بااحساسی سطحی و زود گذر ابراز علاقه به محیط زیست میکند
        اقای مهران به مراتب از من و شما طبیعت ایران رو بهتر میشناسند و بهتر میتونن مشکلات رو درک کنن البته بدون رفتار های احساسی و اهانت که از افرادی مثل شما دیده میشه…

        وقتی شما به شکارگاه خصوصی میگین شکار در فنس ، باید هم یک ادم دیگه پیدا بشه به عنوان کارشناس شکار رو با فحشا و فساد یکی بدونه…
        شما حتی تحقیقات IUCN رو هم قبول ندارید

        پر طرفدار Thumb up 31 Thumb down 15

        • میثم می‌گوید:

          فقط لطف کنید این طرح شکست خورده شکارگاه خصوصی رو برای من توضیح بدین و بگید که چطور شد این طرح شکست خورده؟؟؟؟؟؟؟؟؟

          پر طرفدار Thumb up 20 Thumb down 13

          • اوهام می‌گوید:

            من از دوستانی که طرفدار طرح شکارکاه های خصوصی اند یک سوال داشتم!
            آیا وقتی که شما در محوطه ای که سازمان محیط زیست یا هر ارگان مسئول دیگری به شما واگذار میکند و شما شروع به حفاظت و تکثیر یک گونه ای فرضا قوچ میش یا کل بز یا آهو یا گوزن یا هر موجود دیگری میکنید حاضر هستید در بلند مدت حضور یک رغیب همچون پلنگ یا گرگ یا خرس را در کنار خود تحمل کنید یا آنها در کنار منفعت طلبی آدم ها محکوم به مرگ اند!!؟
            ممنون میشوم جواب سوالم را بدهید.

            پر طرفدار Thumb up 21 Thumb down 14

          • شکاربان می‌گوید:

            آقای اوهام (اسم جالبی دارید!!) شما یک سوال پرسیدی و منم جواب سوال شما رو میدم ولی منم یک سوال دارم! شما که این سوال رو پرسیدی رفتی محض رضای خدا یک سرچ کوچیک تو اینترنت راجع به شکارگاه خصوصی بکنی ببینی چجوریه شرایطش چجوریه و چطور اداره میشه بعدش بیایی این سوال رو بپرسی؟! متاسفانه (قبلا هم گفتم ما آب در هوان میکوبیم) شما با شکار مشکل دارید چه مجاز، چه غیرمجاز و چه در شکارگاه خصوصی و چه منطقه حفاظت شده ! نظرتون هم محترم (ولی محترم در همین حد!) اجازه توهین و اظهار نظر در مورد مطلبی رو که هیچگونه اطلاع درست و حسابی راجه بهش ندارید رو ندارید! شکارگاه خصوصی یعنی یک منطقه که حدود و صغورش مشخصه و اونجا فنس کشی و حفاظت میشه و در اون فقط بقول شما قوچ، میش، کل، بز یا حتی پرندگان مثل کبک تکثیر و رها سازی میشه و بعد به تعداد متقاضیان و هزینه نگهداری و تکثیر به ازاء هر شکار پول گرفته میشه و این پول هم یک مقدارش صرف نگهداری و هزینه های جاری شکارگاه میشه و یک مقدارش هم سود صاحب قرق هست! در مورد پلنگ و گرگ اگر وارد منطقه قرق شوند به هر طریق چون تحت حفاظت بخش خصوصی هست و مثل محیط بانها متاسفانه بی تجهیزات نخواهند بود کمین، سر طعمه گرفته شده، داروی بیهوشی توسط تفنگ بیهوشی و سرانجام تحویل محیط زیست و گرفتن خسارت اون یک گونه کشته شده که من پرورش دادم تا بفروشم، بهمین راحتی نه کشتن میخواد نه سر بریدن! ولی همین گونه های پرورشی من امکان داره از منطقه من حالا هرجور در برن و برن تو منطقه غیر قرق، دست من هم بهشون نمیرسه ولی خوب این تعداد هم مالیات به طبیعت و ازدیاد گونه، بشرطی که مامورهای محیط زیست ازش درست حفاظت کنن با روشهایی که کلی راجع بهش بحث شد! چیزی که در همه قرق های دنیا هست البته اگر وقت مبارک رو بگذارید و بخونید و تعصب بی جا رو کنار بگذارید! که بعید میدونم! ما راهکار داریم تا دلتون بخواد و عملیم هست! شما چی؟! فحش میدید و فکر میکنید بجای هر فحش یک جوجه یا بره متولد میشه! کسی هم که حرف حساب بزنه مخالف نظر شما باشه میکوبید! بی دلیل، در مناظره معروف که حرفیم ازش به میان نمیارید، مردم منطق شما رو دیدن و نتیجه نظر سنجی sms نظر غالب مردم رو در مورد دلیل و منطق در مقابل توهین و حرفهای احساسی رو نشون داد ولی متاسفانه نمیبینید چون نمیخواهید ببینید و یا شاید منافعی دارید که خوب…….هیچ ماست فروشی نمیگه ماست من ترشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

            پر طرفدار Thumb up 22 Thumb down 12

          • مجید می‌گوید:

            تشت رسوایی شکارگاه های خصوصی که امروز برای آن سینه می زنید دیر زمانی است که بر زمین افتاده.
            زمانی که دیگ چینی (معاون جورج بوش) در یک شکارگاه خصوصی ده ها قرقاول را در یک روز شکار کرد.

            زمانی که در شکارگاههای خصوصی اسلحه هایی بکار گرفته می شود که از درون خانه با کنترل از راه دور، حیوان را می کشند و کسی نمی تواند بر آنها نظارت کند. (این شکار یک ورزش است؟! یا شهوت کشتن و خونریزی)
            هیچگاه در شکارگاه خصوصی کسی دست خالی برنمیگردد. میدانستی؟!
            میدانستی در این مناطق حیوان در نهایت کشته خواهد شد. یا تولید مثل میکند تا موالیدش کشته شوند.
            در ایالت داکوتای شمالی ۵ سال پیش مردم طومار امضا کردند و خواستار برچیدن این مظالم علیه حیوانات شدند
            ballotpedia.org/North_Dakota_Captive_Hunting_Petition_%282008%29
            میدانستی اکثر این حیوانات خوی وحشی خود را از دست داده اند و اهلی هستند.

            داغ Thumb up 16 Thumb down 16

          • مجید می‌گوید:

            دوستان حامی حیوانات در این صفحه یک فیلم کوتاه پیرامون شکارگاههای خصوصی هست مشاهده فرمایید
            care2.com/causes/tell-your-legislators-no-to-captive-hunting.html

            داغ Thumb up 13 Thumb down 12

          • اوهام می‌گوید:

            سلام به آقای شکاربان
            دوست عزیز اولا آیا تا به حال شما یا دوستانتان از من در این سایت فحش و یا ناسزائی یا توهین شنیده اید که این گونه با من سخن میگوئید!!!؟
            آیا شما اصلا از نظر من آگاهی کامل دارید که اینگونه با من به تندی سخن میگوئید!!!؟
            در ثانی من یک دانشجو هستم و هیچ سود و منافعی شامل حال من نمیشود و اما انگار از شکارگاه های خصوصی سودها شامل حال شما میشود!!!!! اینطور نیست!؟
            اما من به نظرم میپردازم تا شما را آگاه کنم؛
            ابتدا که من هم مخالف هرگونه شکار و کشت و کشتار هستم اما هر کس اگر از مقوله شکار لذت میبرد خوب او هم حق دارد خواسته هایش را ارضا کند و این به وجدان او باز میگردد! من به نوبه ی خود مخالف لغو پروانه شکار برای ۵ سال هستم چرا که مشکل ما با شکارچیان مجاز نیست با غیر مجاز ها است و اگر این ممنوعیت ایجاد شود تنها باعث میشود که شکارچیان مجاز هم به سوی کار غیر مجاز روانه شوند من عقیده دارم افراد هرچه بزرگتر میشوند سخت تر اصلاح میشوند اما اصلاح میشوند برای مثال در همان منظره ذکر شد که آن شهروند کرد ، شکارچی سابق فقط به خاطر درخواست و قسم دادن های دختر ده ساله اش تفنگش را شکست! پس این به این معنی است که به مرور در نسل های آتی مقوله ی شکار دارد کم رنگتر کم رنگتر میشود و به احتمال زیاد در آینده ای نه چندان دور کلا نسل های بعد این کار را انجام نخواهند داد اما اگر امروزه شکار هنوز طرفدار دارد و درخواست ، باشد شما شکار مجاز انجام دهید و در هر سال حدود ۴۰۰ پروانه صادر میشود و ۴۰۰ حیوان کشته میشود باشد این کشتن به وجدان و روحیات طرف باز میگردد متاسفانه خود من حاضرم این کشتار صورت گیرد تا بقا برای بقیه محیا شود!
            اما حق با شما است من در مورد این موضوع شاید اطلاعات کمی دارم اما با پوزش یک سوال دیگر دارم شما میخواهید این قرق ها را کجا ایجاد کنید!!؟
            اگر اول جواب سوال من را با منطق و بدون پرخاشگری بدهید بازهم ما با هم بحث میکنیم تا به نتیجه ای برسیم یا اگر هم نرسیدیم تبادل نظر کرده ایم!

            پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 8

          • مجید می‌گوید:

            در جواب شکاربان
            داستان زیبایی است وقتی که یک پلنگ یا گرگ را بیهوش و به خارج مناطق میفرستند. حداقل آقای مهران به دلیل عقبه علمی اش می دانست که این کار حرف بیهوده ای بیش نیست و سکوت کرد.
            پلنگ و گرگ را میخواهید کمین بزنید و با اسلحه بیهوش کنید. مزاح میفرمایید گویا.
            اگر از فاصله یک کیلومتری پلنگی را دیدید به ما هم بگید! گرگ و بقیه هم از ترس انسانهای این دیار همچون شبحی می آیند و کسی آنها را نمی بینه!
            پلنگ را ببرید و دودستی به اداره تحویل دهید!عجب!
            از آقای مهران بپرسید “نیچ” یا “آشیان اکولوژیک” یعنی چه. برایتان میگوید که وهم شما را برداشته نه آقای اوهام را.

            داغ Thumb up 5 Thumb down 11

          • میثم می‌گوید:

            مجید می‌گوید:

            ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ در t ۳:۵۴ ب.ظ

            در جواب شکاربان
            ………. پلنگ و گرگ را میخواهید کمین بزنید و با اسلحه بیهوش کنید. مزاح میفرمایید گویا.
            اگر از فاصله یک کیلومتری پلنگی را دیدید به ما هم بگید! گرگ و بقیه هم از ترس انسانهای این دیار همچون شبحی می آیند و کسی آنها را نمی بینه!
            ……….
            ———————————————————————-
            جناب مجید در صحبت های شما تناقض بسیار هست…
            شما چون توان دیدن یک پلنگ و یا گرگ و… ندارید و دانش این کار ندارید دیگه بقیه افراد هم نباید داشته باشند، وقتی میگم شما فقط از روی احساس صحبت میکنید قبول کنید..
            گرگ پلنگ و خرس و هر حیوانی دیگر رو میشه در فاصله چند ده متری هم دید ، نیازی به دیدن از فاصله یک کیلومتری نیست. میپرسید چطور من جوابتون رو فعلن نمیدم ، خودتون یکم در این مورد فکر کنید،ببینم میتونید به نتیجه ای برسید

            اما تفنگی که در منزل کنترل میشه و از راه درو بدون نیاز به حضور شکار چی در شکارگاه شکار رو انجام میده!!!!!!!!!!
            حدسم درست بود شما به هیچ عنوان با شکار و شکارچی اشنایی ندارید، به هیچ عنوان تاکید میکنم، فقط از روی احساس حرف میزنید،یک شلیک موفق و دقیق و کشتن سریع حیوان با کمترین درد بوسیله گلوله های گران قیمت مخصوص شکار تنها شاید کمتر از ۳۰ درصد شکار باشد، اصلی ترین و بیشترین بخش در شکار که مهارت شکارچیان رو به بوته ازمایش میزاره رد زنی و پیدا کردن شکار تروفی در شکارگاه ، و همچنین نزدیک شدن به شکار تا فاصله استاندار برای تیراندازی که معمولن ۲۰۰متر هست.
            لطف کنید اسم و مشخصات این تفنگ رو بفرمایید ، در کل ایران و حتی شکارچیان خارج از ایران ، وحتی تمامی کمپانی های تولید کننده سلاح شکاری هنوز همچین تفنگی دیده نشده ، ،
            و اگر ، اگر، اگر فرض کنیم همچین تفنگ شکاری هم و جود داشته باشه ، کل اصل شکار بی معنی میشه، چرا ؟؟؟شما فرض کن رفتی مسابقات رالی فرمول ۱ ماشین روگذاشتی رو اتومات(فرض بر این که همچین امانی باشه) و قهرمان رالی شدی
            این دیگه کجاش ماسبقه هست اصلن نقش شما این وسط چی هست؟؟؟
            بعد این تفنگ چطور میخواد بفهمه این رد رو زمین یا پشکل،.. تاز هست یا نه از کدوم طرف رفتن ، جهت باد رو چطور میخواد تشخیص بده، و…..
            دانش شما در مورد شکار خیلی پایین هست، اگه هم قصد دارید به هر نحوی منطقی یا غیر منطقی با شکار مخالفت کنید ابتدا در این مورد شناخت پیدا کنید که باعث نشه صحبت های به دور از واقعیت رو بگید…
            البته شاید اسم این تفنگ حسن کوسا…. ببخشید حسن موسی باشه!!!!!
            به نظر میاد شما علاقه خاصی به فیلم های جیمز باند دارید:)
            تعداد ۱۱ قرقاول باع
            برای تمام صحبت های شما جواب و دلیل دارم که چگونه میشه با شکار و مدیریت صحیح توسط شکارچیان ،محیط بانان و سازمان محیط زیست ،و همچنین تحقیقاتی که سازمان IUCN در زمینه دفاع از شکار پایدارکه توسط افرادی به مراتب از من و شما داناتر در زمینه انجام دادن، به طبیعت زخم خورده از دست بشر شهر نیشن چند میلیاردی کمک کرد.
            اما گویا مرغ شما یک پا که هیچ اصلن پای ندارد…

            پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 1

          • شکاربان می‌گوید:

            سلام به اوهام عزیز
            ببخشید دیر جواب میدم، مطالب رو امروز دیدم، بنده قصد بقول شما پرخاشگری به شخص شما رو نداشتم، منظورم سایر به اصطلاح دوستداران طبیعت بود که شما ادبیات و منطق اونها رو در کامنتهای همین صفحه بسیار میبینید، ولی اگر از نوشته من ناراحت شدید عذر میخوام ازتون، در مورد سود شکارگاه خصوصی برای بنده، متاسفانه بنیه مالی و دوست و آشنا کافی برای احداثش ندارم ولی اگر در ایران باشه، بله، خوشحال میشم برم اونجا بجای سایر مناطق، و بدور از این هیاهوها شکار کنم،(این منفعت من) ، در مورد مکانش این همه اراضی ملی برای معدن و پالایشگاه و شهرک وووو واگذار میشه، یک مقدارش هم برای شکارگاه خصوصی واگذار بشه، تازه نه آسیبی به زمین هست نه برداشتی، تکثیر وحوش و شکار هست فقط!در مورد بحث من هم حاضرم در کمال احترام و بطور منطقی و بدور از اصرار برای قبولوندن خط فکری برای راهکارهای حفاظت حیات وحش با هم بحث کنیم، منتظر نظرات خوب شما هستم
            اما در مورد آقا مجید
            بحثهای شما و نوشته های شما رو خوندم، جواب شما رو خیلی واضح و روشن، آقایان میثم، منصوری و امیر علی دادن ولی شما از اون گروههایی هستی ظاهرا که نمیخوایی قبول کنی حالا هرچقدر دلیل مستدل برات بیارن و برای شما مرغ یک پا داره، پس دلیلی بر اتلاف وقت برای بحث بی نتیجه با شما نمی بینم ولی جواب چنتا از فورانات شما:
            “تشت رسوایی شکارگاه های خصوصی که امروز برای آن سینه می زنید دیر زمانی است که بر زمین افتاده.”
            ممکن است زمان و مکان افتادن این تشت رو اعلام کنید ما هم بدونیم؟! فعلن که در بیشتر کشورها دایر هست و سود خوبی هم از این مسیر نصیبشون میشه، تبلیغاتش در اینترنت که بوفور یافت میشه! میتونید مراجعه کنید و ببینید.
            “زمانی که دیگ چینی (معاون جورج بوش) در یک شکارگاه خصوصی ده ها قرقاول را در یک روز شکار کرد.”
            شما انتظار داشتی آقای چینی در شکارگاه خصوصی قرقاول رها سازی کنند؟؟؟!!!! پولش رو دادند و شکارگاه هم امکان این تعداد شکار رو داشته و بهشون داده و اصلا شکارگاه اسمش روش هست! و مطمئن باشید اگر تعداد کافی موجود نبود به ایشون تعداد کمتری پروانه داده میشد، مطمئنا ایشون مجانی این کار رو نکرده!
            “زمانی که در شکارگاههای خصوصی اسلحه هایی بکار گرفته می شود که از درون خانه با کنترل از راه دور، حیوان را می کشند و کسی نمی تواند بر آنها نظارت کند. ”
            بقول دوستان شما مثل اینکه زیاد فیلم تماشا میکنید! اون خونه هایی که شما داری میگی اتاقکهای چوبی کوچیک در داخل شکارگاه و برای شکارچیهای پیر و پولداری هست که بخاطر عدم توانایی در راهپیمایی پول بیشتری میدن و راهنما اونها رو برای شکار راحت میبره کمین داخل اون اتاقکها تا بتونن یک شکار بزنن و فقط عکس بگیرن و بگن من زدم! در همین حد وگرنه لذت شکار برای یک شکارچی تعقیب و گریز و نزدیک شدن به شکار هست که اقا میثم توضیح داد، این اسلحه های کنترل از راه دور که شما میگی فکر نکنم تکتیراندازهای مجهز ارتش آمریکا هم داشته باشن چون احتملا یه ۲۰ کیلویی وزنش باید باشه و حملش تو طبیعت نیاز به یک قاطر داره! اگرم کسی از تو خونه یک شکار در یک شکارگاه خصوصی زد ( با فرض فیلمهای هالیوودی) باید بیاد پولش رو بده وگرنه شکایت و تعقیب قانونی دنبالش خواهد بود!
            “هیچگاه در شکارگاه خصوصی کسی دست خالی برنمیگردد. میدانستی؟!”
            شما انتظار داشتی دست خالی برگرده کسی؟؟؟!!! پول دادن که بزنن طرف پول شکار رو بگیره ولی هیچی نزده برگرده؟؟؟؟!!! شما میری لباس بخری پول میدی و بدون لباس از مغازه میایی بیرون؟!
            “در ایالت داکوتای شمالی ۵ سال پیش مردم طومار امضا کردند و خواستار برچیدن این مظالم علیه حیوانات شدند”
            بله متاسفانه یا خوشبختانه افراد با منطقی مثل شما در دنیا کم نیستند (درست مثل علاقه مندان شکار در کل دنیا) ولی تفاوت اونها با شما این هست که هیچ کاری نکنن در کنار این اعتراضاتشون هراز چند گاهی جمع میشن و مثلا یک نقطه از طبیعت رو از زباله پاک میکنن یا درخت میکارن یا گونه ای رو در طبیعت رها سازی میکنن برخلاف شما که پشت کامپوتر فقط توهین میکنید و کار دیگه ای ازتون بر نمیاد!
            “داستان زیبایی است وقتی که یک پلنگ یا گرگ را بیهوش و به خارج مناطق میفرستند. حداقل آقای مهران به دلیل عقبه علمی اش می دانست که این کار حرف بیهوده ای بیش نیست و سکوت کرد.
            پلنگ و گرگ را میخواهید کمین بزنید و با اسلحه بیهوش کنید. مزاح میفرمایید گویا.
            اگر از فاصله یک کیلومتری پلنگی را دیدید به ما هم بگید! گرگ و بقیه هم از ترس انسانهای این دیار همچون شبحی می آیند و کسی آنها را نمی بینه!”
            جواب شما رو آقا میثم داد، اینکه شما تو عمرت فقط کلاغ و گربه دیدی دلیل نمیشه کس دیگه ای پلنگ یا گرگ رو از نزدیک ندیده باشه! بله تا ده متری گرگ یا پلنگم میشه رفت اگه رفتارشون رو بدونی، بیهوشی و خارج کردن از منطقه هم کاری هست که در تمام دنیا میکنن، ظاهرا به آمریکا خیلی علاقه دارید که همه آمارهاتون رو به اونجا ارجاع میدید، اونجا در بعضی ایالتهای شمالیش خرسهای سیاه گاهی در داخل شهر هاش هم دیده میشن و باعث مزاحمت واسه اهالی میشن، اونجا چیکار میکنن؟! میکشن؟! نه عزیز، با داروی بیهوشی بیهوش میکنن و میبرن در یک منطقه دوردست از شهر رها سازی میکنن، شما یک حرف رو میخوایی بزنی اول یک تحقیق کوچیک بکن که جولو این همه آدم نگی ماست سیاه هست و رو نظرتم پافشاری کنی!
            “تفاوت جنابعالی و بنده با ببر تاسمانی و بایسن و . . . هیچ نیست. همه احساس داریم و حق حیات.”
            بله احساسات شما بسیار به ببر تاسمانی شبیه است بنظر من!
            “گیاهخوار نیستم
            اما حیوان آزاد در طبیعت نیز غذای من نیست”
            بله مرغی که ۱۰۰۰تا ۱۰۰۰تا سرشون رو میبرن، چون تبدیل به جوجه زعفرانی میشه و لذیذ هست مشکلی نداره یا اینکه گاو یا گوسفندی که دست و پاشو میبندن با چشم میبینه که قصاب با کاردش داره تا بعد از بریدن سر بغل دستیش سر اون رو هم ببره و جز دست و پا زدن کار دیگه ای از دستش بر نمیاد چون میشه شیشلیگ و چلو ماهیچه که به به چقدر لذیذ هست ایرادی نداره ولی حیوونی مثل کل که بجای اینکه در داخل یک سالن پرورش داده بشه در داخل یک محوطه باز پرورش داده میشه و با یک گلوله در کسری از ثانیه بدون اینکه بفهمه چی شد کشته میشه، اصلا بده، جیزه، گناه داره، چون گوشتش دست ما نمیرسه که کبابشو بخوریم!!!!!!!!!!!!!!!!
            “شما چه
            آیا گوشت جبیر و قوچ و کل به کامتان شیرین آمده؟ صادقانه بگویید”
            همونقدر که شما بیزحمت و بدون دوندگی خوردن جوجه زعفرانی و شیشلیگ و چنجه برایتان لذت بخش است، برای شکارچی هم بعد از تعقیب و گریز شکار گوشت آنها لذت بخش است، تفاوتی نمیبینم در این لذتها که شما در موردش سوال مطرح میکنی؟!
            “میدانید طبق آمار حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد حیوان را زخمی میکنید و زجر می کشد و جایی دور از دسترس شما جان می دهد.”
            این آمار شما متعلق به آمریکاست باز هم؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! کی آمار گرفته؟ این تعداد رو؟!شکارچی که ماهر باشه شکار رو زخمی نمیکنه و سعیش بر مرگ سریع حیوان هست که دردی نکشه و اگر هم زخمیش کرد تا پیداش نکنه دست بر نمیداره، ولی کسانی که بعد از قهر کردن از …..رفتن و تفنگ خریدن و به هر جنبنده ای شلیک میکنن رو بحثی در موردشون نمیکنم چون شکارچی نمیدونمشون! شما هم با این منطق که شکارچی رو از منطقه حذف کنیم تا شکارکش بیاد راحت جولون بده به آمار این آمار بی منبعتون میتونید اضافه کنید حیوانات زخمی رو!
            “با ایجاد شکارگاه خصوصی چه چیزی را میخواهی حل کنی که مدام به طبل شکارگاه میکوبی!”
            میخواهیم فشار بر روی مناطقی که تحت دست اندازی افرادی هست که هیچ بویی از شکارچیگری نبردن و اخبارش هم متاسفانه هر روز داره توسط همین سایت داده میشه رو به حداقل برسونیم، چون شکارگاه خصوصی جایی هست که صاحب داره و حفاظت میشه و چون تکثیر در کنار شکار هست گونه ای در خطر انقراض قرار نمیگیره، در صورت وجود این شکارگاه ها دادن پروانه برای مناطقی که در اونجا تکثیر صورت نمیگیره و در واقع وحشی هست دیگه هیچ توجیه نخواهد داشت و ورود به اون مناطق به هر نحو قابلیت برخورد و جرایم سنگین رو خواهد داشت چون دیگه تعداد کسایی که وارد اون مناطق میشن خیلی کمتر خواهد شد، گونه های غیرقابل شکار مثل گوشتخواران با توجه به اینکه شکار در محدوده قرق خصوصی هست دارای طعمه کافی از وحوش خواهند بود و به مناطق محل سکونت انسان نزدیک نمیشن، آموزش درباره استفاده از اسلحه و شکار با توجه به اینکه هزینه گرفته میشه امکان پذیر هست و دیگه این بی فرهنگی در استفاده از اسلحه رو شاهد نیستیم ووووو…….
            ولی یک سوال، شما با این توهینها و مخالفتهای بدون دلیل فقط بخاطر نظر شخصی چیو میخوایی حل کنی؟! که بر طبل ممنوعیت شکار مجاز برای کنترل شکار غیر مجاز میکوبی؟؟؟؟!!!!!!!

            پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 2

        • reza می‌گوید:

          اگر باعث زیاد شدن نسل حیات وحش بشه چه ایرادی داره به شرطه اینکه از طبیعت نگیرن و به شرطه اسارت شگار کنن.
          چرا چند تا بگیرن زیاد کنن شکار کنن تو طبیعتم بد رها کنن.

          پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 2

        • AHOO می‌گوید:

          به به به
          اسم IUCN اومد
          یادت هست زمانی که بنده حرف از IUCN و سایتس زدم شما و دوستانتون فرمودید علم فقط توی طبیعت هست و اینا که علم نیست؟؟
          اتفاقا جناب شفیع زاده در اون مناظره قصد داشتن برداشت خودشون رو از IUCN القا کنن
          نتایج تحقیقات و بررسی های ۴۰ نفر از برجسته ترین دانشمندان اکولوژی دنیا از ۳۰ کشور در قالب کتاب مدیریت زیست محیطی کوهستان در باب شکار میگوید:
          شکار گونه های بومی باید در مناطق حفاظت شده ممنوع گردد جز در مواردی که مردم کوه نشین ساکن بطور سنتی دارای حق شکار باشند که در این موارد باید تحت نظارت پیوسته و با مجوز صورت گیرد تا سطح برداشت پایدار باقی بماند
          در موارد محدودی که گونه ها پرداتورهای طبیعی خود را از دست داده باشند شکار کنترل شده برای جلوگیری از وارد شدن صدمه به زیستگاهها نیز مجاز است
          شما اشاره ای به مجاز شمردن شکار تروفه میبینید؟؟؟؟

          پر طرفدار Thumb up 13 Thumb down 8

          • AHOO می‌گوید:

            یادم رفت
            این کتاب منتشر شده توسط IUCN است و ترجمه جناب هنریک مجنونیان

            پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 0

          • میثم می‌گوید:

            پس به نظر شما بره شیر خواره رو شکار میکنن، یا ماده ابستن رو ؟؟؟؟؟!!!!
            لطف کنید اون جایی که من IUCN رو رد کردم به من لینک بدین
            تقریبن تمام این افرادی که به عنوان محقق در تحقیقات این سازمان شرکت کردن در طبیعت بودن و با طبیعت زندگی کردن از نزدیک لمس کردن ، تحقیق کردن و ثبت کردن و نوشتن..
            نه مثل بسیاری در پردیسان، که چندتا صفحه یا کتاب رو نگاه میکنن و بعد میگن ما کاملن متوجه شدیم:
            شکار =نه ، تمام جای هیچ بحثی نیست ….
            سردی و گرمی هوا رو نمیشه فقط از رو کتاب و نوشته فهمید باید احساسش کرد

            پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 5

          • AHOO می‌گوید:

            جناب میثم
            در این سند IUCN گفته اگر جوامع محلی حق تاریخی شکار داشتن با مجوز برداشت کنن، IUCN تایید نمیکنه آدمای پولدار بیان از جای دیگه، تروفه بزنن و به ریش بومی ها بخندن، وقتی این اتفاق افتاد اون محلی حقش رو بدون مجوز و چند برابر برداشت میکنه
            در ضمن این تایید شکار در این شرایط توسط IUCN نه در تایید شکار بلکه به منظور عدم ایجاد اصطکاک این جوامع با مقوله حفاظت و در نتیجه بی نتیجه ماندن اقدامات حفاظتی است
            در ضمن این جوامع محلی که اینجا از آنها نامبرده شد به عنوان حق تاریخی شکار، جوامعی هستن که گذران حیاتشان مستقیما با شکار رابطه دارد مانند ماسایی های بومی ماسایی مارا، بومیان آمازون و جنگل های بارانی آفریقا و امثال اینها است

            داغ Thumb up 10 Thumb down 8

      • مجید می‌گوید:

        ایشان صراحتا اعلام کردند که “موافق شکار هستم” نه یک کلمه بیشتر نه کمتر
        یک بام و دو هوا که نمیشود. فردی که از کشتن حیات وحش به عنوان راهکار درآمدزایی نام می برد، صحبتش از چشمان جبیر بیشتر به یک جک شبیه است. البته امیدوارم مهر وی به حیوانات روزی جلوی تفکراتش را سد کند.
        علاقمندان به اظهارات آقای مهران که فقط منویات ایشان را قرقره می کنند. مطالعه کنند:
        humanesociety.org/issues/captive_hunts/facts/captive_hunt_fact_sheet.html
        en.wikipedia.org/wiki/Canned_hunt
        idausa.org/campaigns/wild-free2/habitats-campaign/anti-hunting

        داغ Thumb up 19 Thumb down 18

        • مجید می‌گوید:

          شما که در مناظره رادیویی به عنوان موافق شکار شرکت میکنید خود را در کسوت مدافع قرار دادید. اگر تخلفی روی داده و درخواست رشوه ای در کار بوده، فاش کنید. انعکاس دهید. حرفای بی پایه و منبع تا کی؟! انگار شما هنوز در قهوه خانه دایی جان ناپلئون چرت می زنید. حرفی را که باور دارم میگویم. شکارگاههای خصوصی قابل دفاع نیستند. بیشتر شکارچیان ما غیرمجاز هستند (به تعداد مجوزها نظر کنید) این افراد حاضر به هزینه کردن برای دسترسی به وحوش ندارند. شکارگران طبیعی کجای معادلات قرار دارند؟!
          کفتار راه راه، پلنگ ایرانی، یوز آسیایی، کاراکال، گرگ خاکستری، شغال طلایی و . . .
          بی شک در شکارگاه خصوصی جایی ندارند.
          اینجا ایران است با قوانین اکوسیستمی یکسان لیکن با فرهنگی متفاوت
          با رانت خواری و اعمال نفوذ. اینجاست که یکی از حضرات متمول شکارگاه خصوصی برپا میکند و اطرافیانش متنعم می شوند.
          اگر کسی بر این عقیده بنده موج سواری می کند و رشوه میگیرد. مرا از گفتن واقعیات باز نمی دارد. من با توهم جنابعالی متوهم نخواهم شد. بلعکس این شما هستید که با نوشته هایتان در اینجا و آنجا آب یه آسیاب منطقه فروشان و خریداران قرق های خصوصی میریزید. چشمانتان را باز کنید. به اندازه چشمان درشت جبیر!

          داغ Thumb up 15 Thumb down 18

          • کوشان مهران می‌گوید:

            … قهوه خانه دایی جان ناپلئون چرت می زنید

            دایی جان ناپلئون و قهوه خانه دو مکتب فکری کامل متضاد می باشند. عموما از قهوه خانه قنبر به عنوان محلی برای تنبلی یاد می شود و دایی جان ایسم هم نمونه ای است از فرهنگ انداخت بار تمامی گناهان بر دیگران و ایجاد دشمنی بزرگ به عنوان مترسک برای لاپوشانی ایرادات داخلی.

            این افراد حاضر به هزینه کردن برای دسترسی به وحوش ندارند.

            با ممنوعیت کامل هر چیزی انسان بنابر طبع و باطن درونی خویش برای بدست اوردن آن حریص تر می گردد. با ایجاد قرق های خصوصی و ایجاد امکانات کمپینگ و خدمات رسانی بخش خصوصی بسیاری از کسانی که دزدانه و با صرف هزینه و پرداخت انواع حق و حساب به شکار قاچاق می پرداختند با مشاهده جایی که با پرداخت هزینه خدماتی مناسب را ارایه می نماید از فشار بر زیستگاه های طبیعی دست می جویند(البته در همه جای دنیا مردمان قانون شکن وجود دارند و بویژه در ایران ولی در مدیریت بخش خصوصی که گاهی برای ممانعت از اتلاف وقت به کارگران اجازه حمل گوشی همراه در محیط کار را نمی دهند برخورد با قانون شکن به مراتب قوی تر از بخش دولتی می باشد، داستان کشتار آهوان موته و بحث متهمان آن).

            …شکارگران طبیعی کجای معادلات قرار دارند؟!

            در بسیاری از موارد قرقگاه های خصوصی کوچک و محصور در میان مزارع بوده و برای زیست جمعیت پایداری از گوشتخواران بزرگ تا ان اندازه گسترده نمی باشند البته همواره در قرق ها بحث رقابت بر سر انسان و گوشتخوار وجود دارد ولی در زیستگاه های بزرگ با مدیریت بخش خصوصی در کنار گونه های از دید انسان و گوشتخوار شکاری، درندگان هم فضای مناسب برای زیستن و تغذیه در اختیار دارند.
            …چشمانتان را باز کنید. به اندازه چشمان درشت جبیر!

            هرچند تمامی جانوران از ارج و احترام برخوردار می باشند ولی در ته دل چندان ارادتی به جبیر و چینکارا و غزال کوهی و دورکاس ندارم. اگر لطف بفرمایید خصوصیات فیزیکی مرا با دوستانی همچون خرس گریزلی، ببر هیرکانی و شیر بربری و مرال کوهستان کارپاتی مقایسه بفرمایید بسیار سپاسگذار خواهم گردید.
            آب یه آسیاب منطقه فروشان و خریداران قرق های خصوصی میریزید

            شاید نباید متعجب گردید که چرا هیچگاه کسی چوب حراج زنندگان بر کلاه قاضی و بمو را معرفی نمی نماید. این حضرات از جای دوری نیامده اند.

            جناب آقای مجید

            مدیریت نخجیرگاه توسط بخش خصوصی امری زمانبر و مستلزم بکارگیری نیروهای کارا و سرمایه گذاری است. شاید جالب باشد بدانید که حضراتی پیدا شده اند که از هم اکنون برای پارک های ملی به عنوان برچیدن شکار تروفی برای فرنگی های چشم آبی با هزار و یک بهانه محکمه پسند برنامه ریزی کرده اند.

            من از بیگانگان هرگز ننالم
            که با من هرچه کرد آن آشنا کرد

            پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 3

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود به مجید.مجید جان من نظرات شما رو خوندم و به این نتیجه رسیدم که شما کلا مخالف شکار هستید حتی شکار مجاز.نظر شما بسیار عالی و قابل احترام میباشد، خود من سالیان درازی شکارچی بودم ولی تصمیم گرفته ام که دیگر شکار نکنم، بارها در فضای مجازی و حقیقی از دوستان شکارچی خواهش کردم که با توجه به وضعیت شکننده حیات وحش فعلی سلاحها را زمین بگذارند، ولی در اینجا اقرار میکنم که عامل کاهش جمعیت حیات وحش کشور ما شکارچیان مجاز نبوده اند، در پارک ملیها و پناهگاههای حیات وحش که هیچگونه مجوز شکاری تا بحال برایشان صادر نشده ، کاهش جمعیت شدید حیات وحش دیده میشود که عامل اصلی آن شکار غیر مجاز میباشد.در یکی از کامنت ها نوشتم که شکار اشتباهه حتی مجاز و گرفتن پروانه هم فقط برای توجیه و قانع شدن خودمون از کار اشتباهه، که دوستان قانونمند از این حرف ناراحت شدند و وقتی که من به گفته ام فکر کردم، از گفته ام پشیمان شدم و فهمیدم که حرفم از روی احساسات و بدور از منطق بوده است.مجید جان همه ما باید بدور از احساسات به مقوله شکار بنگریم، من در طول عمرم با شکارچیان زیادی نشست و برخواست داشته ام ،هم مجاز هم غیر مجاز.به جرات میگویم شکارچیان مجاز از دوستداران واقعی طبیعت هستند که به تمام وجود به آفریده های طبیعی مانند بوته و سنگ و درخت و خاک و چشمه و..عشق میورزند و ارزش آنان را به خوبی میشناسند، در صورتی که متخلفین اینگونه نبوده و به حیوانات فقط به چشم گوشت مینگرند و زیباییهای خلقت را نمیبینند.شکارچیان مجاز دشمن اصلی شکارچیان غیر مجاز هستند و هر گونه تعرض به طبیعت و شکار بی رویه را محکوم میکنند.در مناظره روز جمعه هم دیدیم که اساتید محترم دانشگاه به این امر واقف بودند، دکتر کیخا ریاست محترم محیط طبیعی سازمان مخالفتی با شکار مجاز و ایجاد قرقهای اختصاصی نداشتند، سازمان محیط زیست این موضوع را به خوبی میداند که شکارچیان مجاز نابودگر طبیعت نیستند و عدم وجودشان در طبیعت، زمینه را برای متخلفین مساعد خواهد کرد.شکارچی مجاز و محیطبان باید در کنار هم قرار گیرند و با تعامل سازنده در جهت حفظ منابع خدادادی گام بردارند.دوستان در محیط زیست لطف کردند امسال یک پروانه شکار پرنده برایم اخذ کردند، ولی به مقدسات سوگند ،که حتی یک تیر هم شلیک نکردم و مدام هم در طبیعت بودم.دیشب هم از دیدن خراب کردن ویلا در سرخه حصار از طرفی خوشحال شدم و از طرفی ناراحت که درختان را نابود کرده بودند.من واقعا عاشق طبیعت ایران هستم و قلبم به عشق طبیعت کشورم میتپد و حاظرم جانم را در راهش فدا کنم.از شما دوست عزیز طبیعت دوست نیز خواهش میکنم که حساب شکارچی مجاز و غیر مجاز را از یکدیگر جدا فرمایید .همه ما باید از تجربه و عشق شکارچیان مجاز به طبیعت نهایت استفاده را در جهت برخورد با متخلفین و حراست از عرصه های طبیعی راببریم.به امید روزی که دیگر هیچ شکارچی غیر مجازی نداشته باشیم.

            پر طرفدار Thumb up 25 Thumb down 0

          • میثم می‌گوید:

            اقای مجید خان
            پارک ملی گلستان نه شکارگاه خصوصی هست ، نه مجوز شکاری در این پارک صادر شده .
            بسم الله شما بگو چطور جلوی این کاهش جمعیت و قطع درختان رو بگیریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

            بماند که دراین پارک۱۴ تا پلنگ کشته شده ثبت شده که ۱۱ تاش براثر تصادف از بین رفتن ،
            سازمان محیط زیست که نتوانسته،شاید کلید گم شده این قفل در دست شما باشد!!!!

            برای هر شکارگاه خصوصی مایه افتخار بسیار هست که در شکارگاهش گونه های جانوری گوشت خوار در راس هرم رو داشته باشه ، این خود گواه بر سلامت این شکارگاه هست، تا مادامی که روش زنده گیری و جابه جای به مناطق دیگر هست راه دیگه ای غیر از کشتن هم وجود داره در صورت نیاز…

            در مورد شکارگاه های افریقا خصوصی افریقا یکم تحقیق کنید از قرار شما که با زبان مشکلی ندارید،
            گرونترین و با ارزش ترین گونه ای شکار در این شکارگاه ها مجوز شکار حیواناتی مثل شیر و پلنگ گوشت خوار هست.

            البته من هم میدونم که جمعیت حیوانات گوشت خوار ما کم هست، قبل از صدور مجوز برای شکار برآوردی از جمعیت حیات وحش صورت میگیره و در صورتی که کارشناسان جمعیت رو مناسب بدونند مجوز ها صادر میشه…

            واما افرادی که شما میگی حاضر به هزینه کردن برای وحوش حاضر نیستند پول بدن…
            کسی که تفنگ ۲۰ میلیونی و ماشین۵۰ میلیونی شکار سوار میشه میتونه ۳-۴ میلیون هم برای شکار یک پازن در شکاگاه خصوصی پرداخت کنه
            این رو شما نمیتونی در ک کنی چون شکارچی نیستی، ببخشید.
            یک شکارچی برای عشقش خیلی بیشتر از این ها که شما فکر میکنی حاضر هست خرج کنه، کم نیستند افرادی که برای خرید تفنگ شکاری با وجود نداشتن پول کافی، وام چند میلیونی گرفتن، همین افراد هم برای شکار پول خرج میکنن، میتونید به امار متقاضیان مجوز شکار سازمان محیط زیست مراجعه کنید تا ببینید چقدر افراد در صف انتظار هستند.

            چطور هست که در امریکا گردش مالی ۲۰۰ میلیارد دلاری در سال برای شکار وجو داره ولی در یران نمیشه ریالی از شکار درامد داشت؟؟؟ ما تقریبن سالی۶۰میلیارد نفت میفروختیم و از ثروت کلانش دم میزدیم

            محلی های که در نزدیکی شکارگاه زندگی میکنن چی اونا که پولی ندارن؟؟؟
            این افراد نیازی نیست پولی بدهند اتفاقن باید پولی هم بگیرند و از این راه دارمد داشته باشن…
            اتفاقن بیشترن لطمه به حیات وحش رو همین افراد و دامدارهای مسلح میزنن، که بنده چند سالی رو از نزدیک با قشر دامدار در ارتباط بودم که هفته ای هفت روز ۲۴ ساعته با تفنگ به مدت چند ماه از سال در یک منطقه زندگی میکردن و هر حیوان گوشت خواری رو به چشم افت و زیان میدیدن، در کشتنشون هم دریغ نمیکردن بزرگ وکوچیک هم نداشت، گوششان هم در این مورد کاملن ناشوا هست.

            این مردم محلی پتانسیل تبدیل شدن به بهترین محیطبانان در منطقه رو دارن به نحوی که میشه گفت هیچ فردی این توانایی رو نداره ، به خاطر اشنایی بسیار بالایی که با منطقه دارن، فقط باید آموزش های لازم رو ببینن ، و قتی که این افراد دارن میبین به جای چند کیلو گوشت شکار غیر مجاز، از طریق نگهداری و جذب توریست شکارچی به دارمد های خوبی با بیمه ،بازشستگی و بدون ترس و فرار از قانون میرسند ،دیگه دست به شکار غیر مجاز نمیزنند
            فراموش نشه که تمام این فعلیت های شکارگاه خصوصی زیر نظر سازمان محیط زیست انجام میشه
            کم نیستن مناطقی از ایران که دیگه در اون مناطق حیوانی زندگی نمیکنه مناطق خالی از پازن، قوچ ،اهو،جبیر..و حیواناتی که زندگیشون به زنده بودن این حیوانات وابسته بود ، چرا به کمک بخش خصوصی این مناطق رو احیا نکنیم؟؟؟؟؟

            مقاله اقای مهران در مورد کل مار خور و چگونگی نجات اون از انقراض در پاکستان اونم در اخرین لحظات به خوبی تمام در این زمینه توضیح داده…
            تا قبل ازاین راهکار که منتهی به نجات این گونه نادر و در حال انقراض از جمعیت ۲۰۰ راسی به چند هزار راسی شد فقط سیاست مخالفت با شکار وجود داشت ونتیجه این مخالفت کاهش شدید جمعیت شده بود
            ولی با مشارکت مردم محلی و همان های که شما میگویید پول نمیدهند ، نجات پیدا کردند
            این افار مخالف با خصوصی سازی فقط من رو یاد شوروی سابقو دیدگاه های کمنیستس میندازه که با خصوصی سازی به هر نحوی مخالف بودن، دیدگاهی که حتی چین کمونیست هم به نتیجه رسیده که اشتباه هست، و باید از بخش خصوصی واقعی نه شبه دولتی کمک گرفت
            ……. ……. …. ..

            پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 5

          • مجید می‌گوید:

            . . . هرچند تمامی جانوران از ارج و احترام برخوردار می باشند ولی در ته دل چندان ارادتی به جبیر و چینکارا و غزال کوهی و دورکاس ندارم . . .
            اصالت اندیشه ات را فاش کردی. خود را تافته جدا بافته میدانید؟! آقای مهران، صاحب کره زمین انسان دوپا نیست.
            تفاوت جنابعالی و بنده با ببر تاسمانی و بایسن و . . . هیچ نیست. همه احساس داریم و حق حیات. اگر هم خرد داریم باید بیشتر به این باور برسیم که تابحال بطور افسارگسیخته ای طبیعت را به نابودی کشانده ایم.
            غره از چه هستی؟
            مولانا هم عصر جنابعالی نیست ولی فرسنگها از شما جلوتر است:
            گفت من آن آهوام کز ناف من
            ریخت آن صیاد خون صاف من
            ای من پیلی که زخم پیل بان
            ریخت خونم از برای استخوان
            ای من آن روبه (روباه) صحرا کز کمین
            سر بریدندم برای پوستین
            آنکه کشتستم پی مادون من
            می نداند که نخسپد خون من
            مولانا جلال الدین رومی بلخی

            داغ Thumb up 10 Thumb down 9

        • کوشان مهران می‌گوید:

          درود بر جناب آقای مجید

          در کشورهایی با چرخه آزادانه اطلاعات هر دو طرف، شکارچی و مخالف شکار، مجاز به ابراز و بیان دیدگاه ها و عقاید خویش می باشند.
          در برابر این سه آدرس من نوعی نیز می توانم سه آدرس مبتنی بر تایید مدیریت شکار بیاورم.

          مخالفت با شکار جانوران هم معنی و مترادف با ابراز خشونت در برابر انسان ها نمی باشد:
          حمایت از جانوران در رایش بزرگ آلمان
          fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AD%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA_%D8%AF%D8%B1_%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86
          و
          http://www.1nafar.ir/?p=1667

          …صحبتش از چشمان جبیر بیشتر به یک جک شبیه است.

          انسان روبات نبوده و بسته به شرایط عملکرد متفاوتی دارد برای نمونه در یکی از مانورهای نیروی دریایی بریتانیا به فرمان دریاسالار از شلیک یکی از توپ ها خود داری نمودند زیرا پرنده ای در لوله توپ آشیان نموده بود ولی به هنگام نبرد همین دریاسالار از شلیک آتشبار و نابودی دشمن کوتاهی نمی نمود.

          …فقط منویات ایشان را قرقره می کنند

          امیدوارم کسانی که نوشتار نگارنده را می خوانند پیش از هر چیز نخست موارد ذکر شده را با عقل سلیم خویش سبک و سنگین نمایند و از بت سازی بپرهیزند.

          یکی از بزرگترین گرفتاری های محیط زیست ایران همین هایی می باشند که در باطن بر سر منافع همه با یکدیگر به شدت دشمن بوده و به بیماری لاعلاج نوچه پروری گرفتار می باشند.

          پر طرفدار Thumb up 20 Thumb down 9

        • میثم می‌گوید:

          جهت اطلاع شما عرض کنم تقریبن تمام مقالات آقای مهران رو خوندم و دارم در مورد ایشون صحبت میکنم، آشنایی من با مقالات ایشون مدت ها پیش توسط دوست خوبم آقای شکاری بوده…
          من هم کاملن با شکار پایدار و مجاز موافقم و با تمام وجود ازش دفاع میکنم

          راه نجات حیات وحش فعلی ایران همین شکار پایدار و ایجاد شکارگاه خصوصی هست ،
          با این روش میتونیم از مناطق چهارگانه بهتر حفاظت کنیم در برابر شکار غیر مجاز و گوشت فروش ها، شکارکش ها…. همچنین سازمان محیط زیست هم با این بودجه کم تمام انرژی خودش رو در این مناطق صرف میکنه….
          از صحبت های شما مشخص هست که هنوز دارید سیاه و سفید به این مشکل نگاه میکنید ،
          دقیقن مشکل کاهش حیات وحش ایران همین نگرش سیاه سفید و عدم مدیریت در این زمینه هست که شما مدافعش هستی

          من هنوز جواب سوالم رو نگرفتم ، لطف کنید توضیح بدید که چطور شکارگاه خصوصی یک طرح شکست خورده هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

          پر طرفدار Thumb up 20 Thumb down 13

          • hesam می‌گوید:

            درود بر میثم و مهران طبیعت دوستان عزیز
            تنها راه نجات طییعت ایران تدبیر است نه احساسی برخورد کردن
            شکارگاه خصوصی و مهمتر بالا بردن فرهنگ برخورد باحیوانات یکی از راهکارهای عقلانیست
            تجربه نشان داده بافقط برخورد کار پیش نرفته
            با فرهنگ سازی با هزینه کمتر و نتیجه بیشتر جلو کشتار شکار کشها گرفته خواهد شد

            پر طرفدار Thumb up 13 Thumb down 3

          • میثم می‌گوید:

            با جناب hesam موافقم
            در کنار شکارگاه خصوصی ما به فرهنگ سازی آموزش ، و اجرای تمام و کمال قانون در برخورد با متخلفین رو باید انجام بدیم..

            بحث آموزش میتونه خیلی از مشکلات رو حل کنه خیلی زیاد
            آموزشی که سازمان محیط زیست میتونه با گرفتن مبالغی از خود افرادی که دارای سلاح شکار ی هستند انجام بده

            ((اصلی ترین مشکل نبود مدیریت کارامد هست))

            پر طرفدار Thumb up 13 Thumb down 6

          • مجید می‌گوید:

            “راه نجات حیات وحش فعلی ایران همین شکار پایدار و ایجاد شکارگاه خصوصی هست”
            آقای محترم مهمترین تهدید تخریب زیستگاه است.
            کشاورزی بی حد و حصر، دامپروری سنتی،معدن، جاده و . . . مهمترین عوامل هستند.
            با ایجاد شکارگاه خصوصی چه چیزی را میخواهی حل کنی که مدام به طبل شکارگاه میکوبی!
            اگر ما با شکارگاه مخالفیم نیازی نیست افراط کنی و حل المسایل حیات وحش کشور را در این امر ببینی.

            داغ Thumb up 13 Thumb down 14

        • شکاربان می‌گوید:

          ایشان صراحتا اعلام کردند که “موافق شکار هستم” نه یک کلمه بیشتر نه کمتر
          خوب آقا مجید؟؟!!! گفتن که گفتن، نظر ایشونه، شما میگی مخالف شکاری مگه کسی بهت میپره، نظر شخصی ایشون هست، بنده که مثل اقای مهران نیستم از همون اولم گفتم موافق شکارم و شکار هم میکنم! در مورد من که یک بام و دو هوا نیست؟ بارها گفتم شکارچی طبق اصولش به هر حیوونی تیراندازی نمیکنه! ماده، بره وووووووو…. دلمون میسوزه یا هر دلیل دیگه ای داریم بخودمون مربوطه ولی نمیکنیم، آقای مهران هم نظرشو گفته، مگه اینکه ادعای شما مبنی بر حق بحث ازاد در این سایت در حد شعار باشه، بجای ایراد گرفتن از دیگران حداقل یک راه حل عملی برای حفاظت و افزایش تعداد گونه ها بدید! نکردید و نمیدونید دیگران که راهکار میدند رو محکوم نکنید!

          پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 10

          • میثم می‌گوید:

            اقای مجید یه سوال دارم امیدوارم که صادقانه جواب بدین؟؟؟

            شما گیاهخوار هستین؟

            پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 8

          • مجید می‌گوید:

            گیاهخوار نیستم
            اما حیوان آزاد در طبیعت نیز غذای من نیست
            شما چه
            آیا گوشت جبیر و قوچ و کل به کامتان شیرین آمده؟ صادقانه بگویید
            میدانید طبق آمار حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد حیوان را زخمی میکنید و زجر می کشد و جایی دور از دسترس شما جان می دهد.
            یا عشق تروفه دارید و دوست دارید بر دیوارهای منزلتان سرهای بیجان کل و مرال و شوکا را به نشانه قدرت و مردانگی بیاویزید.
            دفاع از شکار نه از عهده شما بر می آید نه از پرچمدارانتان

            داغ Thumb up 15 Thumb down 13

          • امیرعلی ( اون یکی ) می‌گوید:

            با دوستان ( جناب مهران ، شکاربان و میثم عزیز و همچنین جناب حسام ) کاملا موافقم …
            فقط یک نکته برای من خیلی عجیبه !!!
            دوستان مخالف شکار میان و نظر میدن ، ما هم محترمانه نظر میدیم ، علت اینکه بعدش توهین و متلک و اتهام و غیره از جانب مخالفان شکار ارسال میشه چیه ؟؟؟
            مخالفان شکاری که به ما می گن بی فرهنگ و وحشی و غیره !!! چرا ادبیاتشون از این حالت … خارج نمیشه ؟؟؟
            مگه از طرف ما به شما توهینی شده ؟؟؟
            لطفا اول فرهنگ مباحثه داشته باشین بعد ادای روشن فکرارو در بیارین …
            ما هر جا در هر رابطه ای کامنت گذاشتیم ، از طرف یکی از مخالفان شکار با فرهنگ !!! و متمدن !!! یه توهین و متلکی ارسال شد …
            خواهشا قبل از کامنت گذاشتن یک نفس عمیق بکشین و یک لیوان آب خنک میل کنین بعد شروع به تایپ بفرمایید …

            پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 3

          • امیرعلی ( اون یکی ) می‌گوید:

            جناب مجید ، اینکه چه حسی در شکار به یک شکارچی ( مجاز ) دست میده یک مسئله ی کاملا شخصی هست ..
            شما در بالاتر در مورد حیوان کشی در فنس صحبت کردین و نکته جالب اینه که گیاه خوار هم نیستین !!!
            و چون کشتار گاو و گوسفند و شتر رو در فنس و اینجور مکانها ندیدین پس با خیال راحت میتونین از انواع گوشت و مرغ و ماهی لذت ببرین !!!
            اصلا هم رفتارتون یک بام و دو هوا نیست !!!
            مگه گاودارا ( که شما هم از گوشت پرورشیشون بی نصیب نیستین ) توی فنس به جز در آمد به چیز دیگه ای هم فکر می کنن ؟؟؟ مگه به فکر اینهمه گرگ و پلنگ گرسنه هستن ؟؟؟
            چه ایرادی داره وقتی شما از گوشت گاوی که توی فنس ( حالا شما بگو گاوداری ) کشته میشه لذت ببرین ، که یکی دیگه زحمت ذبحشو کشیده ، و من و ۴ تا شکارچی دیگه توی فنس ( شما بگو شکارگاه قرق ) به جای گاو ، یک جاندار پرورشی دیگه ( که مشقت بیشتری نسبت به گاو داره ) رو شکار کنیم ؟
            جفتشون هم پرورشی هستن …
            رطب خورده که منع رطب نمی کنه عزیز …

            پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 5

        • مجید می‌گوید:

          آمار صحیح بدهیم
          بی شک شکار سهم بسزایی در اقتصاد کشورها دارد . در آمریکا ۲۰ میلیارد دلار (نه بگفته ی آقای میثم ۲۰۰ میلیارد دلار) گردش مالی دارد. که طبق آمار هر روز کمتر و کمتر می شود.
          هدف وسیله را توجیه می کند؟!
          به بهانه درآمدزایی و اشتغال چطور است خشخاش در دیمزارها بکاریم و صادر کنیم؟! درآمدزا و اشتغال زاست! مگر چه ایرادی دارد که گربه های ولگرد تهران را با گواهینامه سلامت برای مصرف غذایی به چین صادر کنیم؟! درآمدزاست!
          مشکل چیست؟!
          اعوجاج در سخنان طرفداران شکار موج میزند. یکبار میگویند شکارگاه خصوصی چاره کار است (که گویی حامیان حیوانات گفته اند شکار مشکل اصلی است) یکبار هم میگویند جاده و معدن. یکبار هم به رژیم غذایی ایراد میگیرند (تکنیک حمله به جای پاسخ).
          به سبک مهران! تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!
          مشکل اینجاست که ما حیوانات را دارای حق نمی بینیم. فردی که اسلحه بر حیوان میکشد نمادی است از عدم کرنش به حقوق جانداران. نه اینکه او به تنهایی مخرب است
          نه. او نماد است. فردی است که حق را جز برای خود و هم نوع انسانیش نمی داند.
          چرا شکارچی به یاد خطر انقراض خرس قطبی و لمورها نمی افتد و چاره اندیشی (حتی در حد فکر) در ذهنش نمی آید. او ابدا در تفکر تنوع زیستی نیست. به غنای گونه ای نمی اندیشد. شکار کردن از انسانی برمی آید که هر چه باشد . حامی غنای گونه ای نیست.
          حامیان واقعی تنوع زیستی (نه آنها که برای ماهی قرمز و سگ ها سینه چاک میکنند) هر جنبده و حشره ای را محق حیات می بینند و در هر مقام و منصبی باشند به موضوعیت حیات بها می دهند. از این سو یک شکارچی خود را به قضاوت حیات و ممات جاندار می نشاند و حکم میراند. او مبلغ دخالت در طبیعت و تضییع حقوق حیوانات است.
          بخشی از راه حل:
          دوستان متفکر راه حل رونق گرفتن اقتصاد جوامع بومی، ترویج اکوتوریسم است. اکوتوریسم با شاخه های پرنده نگری، عکاسی و . . . همراه با مدیریت صحیح چاره ساز خواهد بود. به عقیده این حقیر این نوع اقتصاد خداپسندانه تر از اقتصاد خون آلود شکار است. بقول آقای مهران بسط شکارگاههای خصوصی زمانبر است و البته من هم میگویم که توسعه اکوتوریسم نیز.

          داغ Thumb up 11 Thumb down 12

          • میثم می‌گوید:

            *مجید:
            به بهانه درآمدزایی و اشتغال چطور است خشخاش در دیمزارها بکاریم و صادر کنیم؟! درآمدزا و اشتغال زاست! مگر چه ایرادی دارد که گربه های ولگرد تهران را با گواهینامه سلامت برای مصرف غذایی به چین صادر کنیم؟! درآمدزاست…
            ————————————————-
            نظرتون چیه که شکار با انحرافات جنسی هم مقایسه کنید؟؟؟ اینجوری بیشتر میتونید توهین و جلب توجه کنید
            لطف کنید برای من توضیح بدهید که پرورش و رها سازی حیوانات در مناطقی که دیگه حیوانی در انجا زندگی نمیکنه چه شباهتی به کاشت خشخاش، داره؟؟؟
            شمابا خوردن حیونی که کمتر از یک سال بهش حق حیات میدی و در یک زندان به اسم دامپروی زندانیش میکنی ، و با کارد سرش رو میبرید ، و هر چه جوانتر بهتر ، گوشتش نرمتر و خوش خوراک تر ، نر و ماده هم ندارد، بماند که در عقبه این تولید گوشت کلی از منابع ابی و برقی ، انرژی و الودگی دیگه هم به محیط زیست وارد میشه…مخالفتی ندارید !!!!!
            ولی با پرورش حیوانی در یک محیط باز، پویا، و دارای حق چندین سال زندگی و زادولد، زندگی تا سال های پایانی عمر ، در نهایت یک مرگ سریع با گلوله نه سر بریدن با کارد، وهمچنین ریختن پشکل، پهن که کود هست، پراکنش بذر گیاهان ، کمترین مصرف انرژِی که معمولن فسیلی هست (که باعث گرمایش زمین و مرگ خرس های قطبی به خاطر از بین رفتن یخ ها و عدم توانایی این حیوان در شکار میشه ) …. مخالفت میکنید؟؟؟؟
            جالب اینجاست شما دم از دفاع حقوق حیوانات و تمامی جاندارن میزنید!!!!!!!!!
            بخدیم یا گریه کنیم!!، شما تکلیفت با خودتون هم مشخص نیست ،
            شما دامپروی یا قصابی میری دست خالی برمیگردی؟؟؟!!!!!
            شکار ۱۱ قرقاول تشت رسوایی شد،اگه ۱۰تاشکار میشد دیگ رسوایی میشد؟؟؟ یعنی چی اخه!!!!!!!!!!
            نه جناب شکار ۱۱ قرقاول در یک شکار گاه کاملن معملی هست و شاید هم کم… کانال های شکار ترکیه و فرانسه ، ایتالیا رو نگاه کنید…یا یک سرچ ساده در اینترنت…
            تناقض تا چه حد؟؟؟؟!!!!!!
            برای تمام گفته های شما جواب دارم، نه حرف پوچ ، مطمعن باشید اگر امار ارئه میدم منبعی هم برای اون امار دارم…
            معمولن خیلی دوست دارم با دوستان مخالف شکار به صورت زنده صحبت کنم ، چون هم نوشته ها نمیتونه منظور و بیان ادمی رو به درستی انتقال بده و باعث سو تفاهم بشه و هم بنده به مخالفین شکار به چشم دشمن نگاه نمیکنم، موافقین شکار فقط در بحث شکار با این دوستان عزیز اختلاف دارند و در سایر مشکلات زیست محیطی با این دوستان کاملن هم عقیده هستن..

            ولی…. ولی ترجیح میدم به جای صحبت با شخص شما چند لیتر اب را در هاون بکوبم حداقل ورزشی انجام شده و کالری سوخته می شود…

            شاد پیروز باشد

            پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 0

    • mohsen می‌گوید:

      بنظر من باوجودی که این جانور با پای بریده دیگه امکان بازگشت به طبیعت رو نداره ولی محیط بانها انتخاب انسانی و درستی رو انجام دادن. کاربرد عبارت (( حق حیات برای حیوانات)) ، در متن شما تحسین برانگیزه.

      پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 4

    • شکاربان می‌گوید:

      آقای مهران این آقا مجید راست میگه! شما داری تشویش اذهان میکنی، چرا شکارچی دل بریدن سر آهو رو نداره؟ الان در مورد همین عکس، بنظر من پای این حیوون رو یک شکارچی بیرحم (انسان نما) در حالی که حیوون زنده بوده جویده، این جای دندان انسان هست نه کاراکال!
      جبیر هم چنتا لگد زده و در رفته به همین سادگی! چی میگی شما؟! حالا در ادامه سایر دوستان دوستدار محیط زیست میان و بعد از تکمیل کارشناسی من حسابی از خجالت این افراد خونخوار در میان! شما هم دیگه از طرفداری حیات وحش ننویس! شکارچی کل ایران رو ویرانه کردن قطع کردن پای یک جبیر که سهله برادر من!

      پر طرفدار Thumb up 20 Thumb down 14

      • AHOO می‌گوید:

        جناب شکاربان
        نقش شکارچی درایجاد وضعیت کنونی حیات وحش ایران غیر قابل انکار هست و با این لطیفه گویی ها پنهان کردنی نیست و خواهشا نگید شکارچی و شکارکش،که تفاوت یک برگه کاغذ است
        در صحبت آقا مجید نکته قابل توجهی دیدم،کدام شکارچی محلی متخلفی که دنبال گوشت مفت است به شکارگاه خصوصی میره،این شکارگاه ها چه تقاضایی رو از دوش مناطق بر میدارن؟؟؟

        پر طرفدار Thumb up 21 Thumb down 16

        • میثم می‌گوید:

          اون شکارکش محلی با آموزش میتونه به عنوان محیطبان و حافظ اون شکارگاه استخدام بشه…

          پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 3

          • مجید می‌گوید:

            نکنه انتظار دارید تمام نقاط ایران شکارگاه خصوصی بشه که چند ده هزار نفر را به محافظت از آن شکارگاهها بگمارید.

            داغ Thumb up 11 Thumb down 11

          • AHOO می‌گوید:

            بعد کی باید مواظب اون باشه
            گله رو بسپریم به گرگ؟؟؟؟

            داغ Thumb up 10 Thumb down 11

          • میثم می‌گوید:

            یعنی الان کل ایران پر از شکار هست و در تمام مناطق شکار وجو داره و همه هم متخلف هستن؟؟؟؟؟!!!!!!!
            وضعیت حیات وحش ایران اینقدر خوبه؟؟؟؟ پس چرا همش خبر های بد تو رسانه ها میگن؟؟؟؟؟؟

            بهترین مناطق طبیعی ما در دور افتاده ترین نقاط و با فاصله از شهر ها هستند شهر های که روی زیستگاه حیوانات ساخته شده.. و در این مناطق جمعیت افراد به مراتب کمتر هست خیلی کمتر، میشه تمام مناطقی رو که دیگه حیوانات بزرگش از بین رفتن و بسیاری از همین مردم شهر نشین سرمایه دار دندون تیز کردن برای تصرف و زدن معادن، تبدیل به زمین کشاورزی، ساخت ساز… با نگهداری و رها سازی تبدیل به شکارگاه های ارزشمند با گونه های جانوری زیاد کرد.
            و دیگه کسی نمیتونه بگه ارزشی از نظر زیست محیطی ندارن.

            چندین سال هست که شکار مخالفت شده، نتیجه چی شد؟؟؟؟؟؟
            ۱۱۶ محیطبان و نزدیک به ۳۰۰ شکارچی کشته، و گاهش جمعیت حیات وحش و تخریب زیستگاه ها

            پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 2

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود به جناب ahoo . پنج شش بار گورها را دیده ام. بار اول از جلوی ماشین در نزدیکی کلوتها دویدند و فرار کردند حدود پانزده بیست راس بودند. یکبار دیگر بیست و پنج راس از فاصله حدود پانصد متری شمردم. یکبار دیگر هم دو راس دیدم که تا آن منطقه حدود یک فرسخ فاصله داشتند. یکبار دیگر هم از دور آنها را دیدیم و متوجه ما شدند و فرار کردند که جمعیتی بالای پنجاه راس بودند. در موارد دیگری نیز آنها را دیده بودم. دو قلاده خرس سیاه هم در منطقه خارو کوی لحوردی دیدیم. یوز پلنگ هم دو قلاده و سه قلاده در منطقه یخاب و خارو زیاد دیده ام. جبیر نیز به همین شکل.

            پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 0

        • امین منصوری می‌گوید:

          با درود به جناب ahoo.میخواستم بدانم در مورد حضور شترهای وحشی در ریگ جن اطلاعاتی دارید یا خیر؟ با تشکر

          پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

          • AHOO می‌گوید:

            سلام جناب منصوری
            ببخشید، نبودم نتونستم پاسخ بدم
            نه متاسفانه اطلاع دقیقی ندارم
            جناب منصوری در مورد مشاهده گور نیاز به اطلاعات شما دارم

            پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 0

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود به جناب آهو
            بارها یوز و گور و جبیر را در همان منطقه دور افتاده کویری کوههای دم دیده ام. آنجا منطقه بکری است و یقین دارم که تاکنون پای هیچ محیطبانی به آنجا نرسیده است و سازمان محیط زیست از وجود این حیوانات بی اطلاع است. محلیهای حاشیه کویر هم آنجا را بلد نیستند، بلدی آن منطقه هم فقط مرحوم حاج خیرالله ساربان معروف شترهای کویر بود، که متاسفانه پارسال فوت کرد و به هیچ وجه حاضر نبود این منطقه بهشت گمشده حیوانات را به کسی نشان دهد و همیشه میگفت اگر کسی اینجا را یاد بگیرد، زندگی این حیوانات به خطر می افتد. او به خوبی ارزش گونه های نادر را میدانست. در کل کویر ایران از سمنان و دامغان و کاشان و یزد و..تمامی ساربانها و اکثر محیطبانها به خصوص پارک ملی کویر ایشان را میشناختند. از حضور شترهای وحشی در ریگ جن نیز ایشان اطلاع داشتند و داستان کاکا سیاه را که باعث فرار شترهای اهلی به ریگ جن و وحشی شدن آنها شده بود، بارها برایم بازگو کرده بود.
            روحش شاد یادش گرامی

            پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 0

          • کوشان مهران می‌گوید:

            آقای امین منصوری

            شما قول قرار خودتان را شکستید

            شما اکنون مرا صید آن دانش بی همتای خود کرده اید

            برادر دریاب

            kooshan2002@hotmail.com

            سخت در انتظار دریافت میلی از سوی شما می باشم.

            پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 0

          • AHOO می‌گوید:

            جناب منصوری بنده دورادور ایشان را میشناختم،خدا رحمتشان کند،قضیه خرس های سیاه رنگ رو هم از یکی از ساربان های آنجا شنیده ام که اسمش یادم نیست
            اما حداقل میشه بفرمایید تعداد گورها چن تا بوده و چن بار و در چه فاصله ای دیدید؟؟
            جناب کوشان
            در مورد جمعیت آهو در گرمسار پرسیدید
            این جمعیت کم تر از ۱۰۰راس و در سه جمعیت مجزا است

            پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 0

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود به جناب مهران
            متاسفانه زیاد با تکنولوژی کامپیوتر و ارسال ایمیل آشنایی ندارم. در اولین فرصت با کمک یکی از دوستان بهتون ایمیل خواهم زد.

            موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

          • امین منصوری می‌گوید:

            ببخشید جناب ahoo کامنت شما گزینه پاسخ دادن نداشت جوابتان را پاسخ به میثم بالاتر گذاشتم.

            موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

          • AHOO می‌گوید:

            درود جناب منصوری
            در مورد منطقه دم اطلاعاتی دارم و سوالاتی چطور میتونم اونها رو خصوصی تر با شما در میان بذارم؟؟؟؟؟
            به اطلاعات شما بسیار نیاز دارم
            ممنونتون میشم

            موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 0

          • اوهام می‌گوید:

            با سلام و درود به امین منصوری عزیز
            من از شما که خود در طبیعت گردی ایران برای خود کسی هستید سوالی داشتم!
            مگر ایران در کویر هایش و در منطقه ریگجن شتر وحشی دارد!؟؟؟
            من شخصه عاشق کویر گردی ام و کویر های ایران رابه جنگل هایش ترجیح میدهم البته لازم به ذکر است که هر کدام لذت خاص خودش را دارد اما من کویر را دوست دارم به خصوص منطقه ریگ جن را با تمام خرافاتش!!!!
            اما اگر از شتر وحشی در آن منطقه و این قضیه وجود خرس سیاه در آن منطقه (همان خرس سیاه آسیائی است یا خرس های سوری است که تنها رنگشان تیره تر است) اطلاعی دارید لطف کنید این لطف را از من هم دریغ ننمائید و من را هم از این علم آگاه کنید.
            سپاس گزارتان میشوم

            پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

          • امین منصوری می‌گوید:

            با درود به اوهام عزیز۴
            کاملا با شما موافقم کوه و جنگل و دریا و… همه زیباییهای خودشان را دارند ولی خدا وکیلی دشت کویر ایران یک چیز دیگه هست و زیباییهایش وصف ناپذیر میباشد و من عاشق کویر هستم.
            در مورد ریگ جن همانطور که مطلع هستید به دلیل وجود شنهای روان غیر قابل دسترسی میباشد و طبق گفته های یکی از دوستان نزدیکم که ساربان بود و عمرش را در کویر گذرانده بود و به صحت گفته هایش حتی یک در صد هم شک ندارم، بله شترهای وحشی در ریگ جن وجود دارند. خرسهای سیاه را نیز در منطقه خارو اصفهان به اتفاق همین دوستم که متاسفانه پارسال مرحوم شد دیدم. تفاوت بین خرس سیاه و سوری را نیز به خوبی میدانم، تا کنون خرسهای قهوه ای فراوانی را در اکثر مناطق کشور دیده ام، همچنین خرس سیاه نیز قبلا در سراوان زاهدان دیده ام. دفعات زیادی به کویر رفته ام ولی فقط همان یکبار دو قلاده خرس درشت جثه را دیدم و بسیار تعجب هم کردم، حالا دیگر نمیدانم آنها بومی بودند یا از جنوب یا جنوب شرق کشور به آنجا آمده بودند، ولی بعید میدانم خرس چنین مسافتی را مهاجرت کند ولی من خودم حدس میزنم که آنها بومی هستند و به علت دور افتاده بودن این منطقه کسی از زیستگاهشان اطلاعی ندارد.

            پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

          • کوشان مهران می‌گوید:

            منطقه شکار ممنوع خارو، اردستان
            irandeserts.com/content/article/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86.htm

            پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 0

          • امین منصوری می‌گوید:

            جناب مهران منطقه خارو جدیدا شکار ممنوع شده است تا دو سه سال پیش منطقه آزاد بود
            اون حیوانات کمیاب هم خارج از این منطقه قرار دارند، در منطقه ای که هنوزم آزاده و کسی تا حالا اونجا نرفته است.

            پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

          • Asef می‌گوید:

            با سلام به امین منصوری
            با توجه به این که این صفحه قدیمی شده است امیدوارم این کامنت را بخوانید!
            بنا به در خواست شما و برحسب احترام به شخص شما از این پس با نام خودم در سایت می آیم.
            کاش میشد که افتخار طبیعت گردی باشما را نیز داشتم.

            با درود اوهام سابق!!!!

            پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 0

        • شکاربان می‌گوید:

          جناب آهو کسی نخواست وضعیت کنونی حیات وحش رو انکار کنه! ما با هم بحث کردیم قبلا! شاهد همین آقای منصوری! حالا با توجه به دلایل علمی و تخیلی این آقا مجید شما هم تفاوت شکارچی و شکارکش رو در یک برگه کاغذ میدونید؟! نظرات شما در مورد بحثهایی که کردیم هست هنوز! بنظر شما کسانی که شکار را با فحشا و یا کشت خشخاش مقایسه میکنند و درآمد زایی اون رو با صادرات گوشت گربه به چین( که البته فکر جالبیه، چینیها که میخورن و چیزی هم که در شهرها و روستاهای ایران زیاده گربه ولگرد، مطمئنا میتونه در صادرات غیر نفتی ما نقش بسزایی داشته باشه با جمعیت یکمیلیاردی چین و علاقه اونها به گوشت گربه!!!!!)مقایسه میکنن راهکار دارن برای حفاظت؟! شما اگر راهکار دیدید ازشون به ما هم بگید! اینجا یک فضای عمومی هست و نظرات رو خیلیها میخونن! حرفی که منطقی باشه مطمئنا مورد قبول اکثریت قرار میگیره، مانند نظر سنجی SMS که ظاهرا نادیدش میگیرید!
          “در صحبت آقا مجید نکته قابل توجهی دیدم،کدام شکارچی محلی متخلفی که دنبال گوشت مفت است به شکارگاه خصوصی میره،این شکارگاه ها چه تقاضایی رو از دوش مناطق بر میدارن؟؟؟”
          کدام نکته قابل توجه؟! ظاهرا شما همه محلیهای ایران زمین را خونخوار و قاتل و مفت خور میدونید!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر کنم میزان فرهنگ مردم ما حتی کسانی که در دورترین نقطه زندگی میکنند از خیلی از کسانی که در کشورهای دور و بر ما هستند(قصد توهین ندارم به هیچ کشور و قومیتی)بالاتر باشه، اونها چیکار میکنند که میشه ولی در مملکت ما نمیشه!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شما بدبین هستی دلیل بر عدم امکانش نیست، اینجوری بود خیلی از پیشرفتهای بشر ممکن نبود، شما بگذارید راه بیوفته، شاید ایراداتی هم داشته باشه در اول ولی بعد از مثلا ۵سال بییاید قضاوت کنید که خوب بوده یا نه، شما میگید مجوز شکار ندید با محلیها هم که کاری نمیشه کرد، خوب…..نتیجه، نتیجه افکار شما و همفکران شما در این چند سال کمبود و در معرض خطر انقراض قرار گرفتن انواع گونه ها حتی در پارکهای ملی هست که در اونجا شکار ممنوعه و اصلا پروانه هم واسه اونجا نمیدن! بعد من رو محکوم میکنید که لطیفه مینویسم! حکایت طرز فکر شما و همفکران شما در مورد حفاظت از طبیعت برای ما بسیار تلختر از این مطالبی هست که من مینویسم و شما بعنوان لطیفه تعبیر میکنید! شما محیط بانید به هزار و یک دلیل نتونستید حفاظت کنید که وضع به این شرایط رسیده! بعد میندازید گردن همه جز خودتون؟! هرکی هم که راه حل میده جز ممنوعیت شکار، بده! دشمنه! همین الانشم ممنوع بود و جرم داشت، شده این! حالا همین تعداد مجوز رو هم ندید ببینیم چه گلی به سر این حیات وحش میزنید! راهی رو که همفکران شما رفتند و شما دنبالشو میگیرید داره منجر میشه به نابودی حیات وحش! فکر کنم بقدر کافی طی این سالها همفکران شما وقت داشتند و شاهدش کشته شدن اینهمه محیط بان و شکارچی هست! و نتیجش هم جلوی چشم همه هست، جای اینکه تو خبرهای این سایت بگردید تا آتو بگیرید و شکار مجاز و شکارگاه خصوصی رو محکوم کنید، یک مقدار راجع به طرز فکر و راهی که تا حالا رفتید و نتیجه نداده فکر کنید شاید به نتیجه ای برسید، هرچند چون نمیخواهید قبول کنید فکر نکنم فایده ای داشته باشه، پس خواهشا جای تایپ مطالب تکراری اینجا در حفاظت منطقه تحت حفاظتتون بکوشید تا مثل موته، پارک گلستان و ۱۰۰۰جای دیگه در این مملکت نسل حیوانات رو از بین نبرن! هرچند بعید میدنم ازتون بر بیاد، چون اگه بر می اومد وضعیت الان به این صورت نبود

          داغ Thumb up 6 Thumb down 6

          • زهره می‌گوید:

            آقای شکاربان خواهش می کنم همانطور که دیگران به عقاید شما احترام می گذارند شما هم به عقاید دیگران احترام بگذارید. بنده هم با کشتن و بیجان کردن هر موجود زنده ای کاملا مخالفم و گیاهخوار هم هستم. ولی به شکارچیان مجاز نه تنها اهانت نمی کنم احترام هم می گذارم. گاهی اوقات هم سری به صفحه های قبل می زنم تا اگر جایی نوشته هایم نقصی داشت و دوستی به آن اشاره کرد آن را اصلاح کنم و گاهی هم نظرات جدید دوستان را مرور می کنم تا مطلب جدیدی از دیگران بیاموزم. چون به قول ابوریحان بیرونی بدانیم و بمیریم بهتر است تا ندانسته بمیریم. دوست گرامی من نظر کلی راجع به کامنت شما ندارم ولی اشاره شما به گربه های ایرانی و فرستادن آنها به چین واقعا برایم بسیار سنگین است. سگ و گربه حیوانات اهلی هستند که تقدیر الهی آنان را در جوار انسان قرار داده است. آنها مونس انسان در تنهایی اند. گربه حیوانی است که رسول گرامی اسلام و سایر بزرگان دین نسبت به محبت به آن بسیار تاکید فرمودند. روایات بسیار زیادی از ایشان در این مورد موجود است. گذشته از آن خود بنده حداقل ۲ مورد فرد بیمار صعب العلاج را می شناسم که وجود گربه در منزل سبب ارتقای وضعیت رفتاری و خلق و خوی این افراد شده که البته به توصیه دکتر روانشناس از وجود گربه بهره گرفتند. خانم دکتر دندانپزشکی را می شناختم که دو فرزندش او را ترک نموده و در آمریکا زندگی می کنند. ایشان دچار افسردگی های شدید روحی شده بودند و تحت نظر متخصص اعصاب و روان دارو مصرف می کرد. بنا به توصیه دکتر روانشناس با آوردن یک گربه در منزل سریعا بهبود پیدا کرده و کل داروهای مصرفیش را قطع نمود. افراد افسرده سالمند و تنها با آوردن گربه به منزل از سلامت روانی و روحی برخوردار می شوند. این حرف من نیست. این نتیجه تحقیقات چندین ساله محققان و پژوهشگرانی است که تاثیر بسیار مثبت همجواری سگها و گربه ها با انسان را به اثبات رسانده اند. گربه حیوان مقدسی است. در فرهنگ ایرانی و اسلامی جان این حیوان بسیار مغتنم شمرده می شود. و بدانید که مراجع عظام ۳ سال پیش با صادرات گربه به چین بشدت مخالفت نمودند. تازه ما باید به نام انسانیت با این جنایت وحشتناک چینی ها مبارزه کنیم. اصلا انگیزه اصلی بنده از آمدن به این سایت ارزشمند دفاع از حق حیات و آرامش این موجودات معصوم و دوست داشتنی است. و برای احقاق حق این حیوانات معصوم حاضرم جانم را هم فدا کنم.

            داغ Thumb up 6 Thumb down 6

          • AHOO می‌گوید:

            ذره ای انصاف

            موافقم / مخالفم Thumb up 3 Thumb down 2

          • شکاربان می‌گوید:

            خانم زهره، ابتدا عیدتون مبارک و سال خوبی داشته باشید، بقول شما من هم نوشته های قدیمی رو یک نگاهی بهش میندازم، اما در مورد احترام به عقاید در کمال احترام به شما من احترامی به عقایدم حداقل در این صفحه نمیبینم خواهشا مطالب دوستان که همفکر شما هستند رو دوباره بخونید ولی میتونم ادعا کنم من به نظر کسانی که منطقی و با چشم باز حتی مخالف من هستند احترام گذاشتم، در مورد صادرات گوشت گربه! من اینو بطنز در مورد مقایسه همفکران شما در مورد درآمد شکار و درآمد فحشا نوشتم!!!! که شما جدی اون رو به عنوان پیشنهاد من گرفتین؟؟؟؟!!!!!!!!! خواهشا نوشته های دوستانتونو یک بار دیگه بخونید اونوقت شاید نظرتون در مورد اینکه کی به عقیده کی احترام میذاره و کی نمیذاره عوض شد!!!
            در جواب آهو عزیز
            با شما کاملا موافقم! ذره ای انصاف!!!!!!!!!!!

            موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 2

          • شکاربان می‌گوید:

            جهت اطلاع خانم زهره
            مجید گفته است در همین صفحه!!!!
            “آمار صحیح بدهیم
            بی شک شکار سهم بسزایی در اقتصاد کشورها دارد . در آمریکا ۲۰ میلیارد دلار (نه بگفته ی آقای میثم ۲۰۰ میلیارد دلار) گردش مالی دارد. که طبق آمار هر روز کمتر و کمتر می شود.
            هدف وسیله را توجیه می کند؟!
            به بهانه درآمدزایی و اشتغال چطور است خشخاش در دیمزارها بکاریم و صادر کنیم؟! درآمدزا و اشتغال زاست! مگر چه ایرادی دارد که گربه های ولگرد تهران را با گواهینامه سلامت برای مصرف غذایی به چین صادر کنیم؟! درآمدزاست!”
            قضاوت با شما!!!!!!!!

            موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 2

    • mahdi می‌گوید:

      چرا یک کاراکال نمیتونه از جبیر تغذیه کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!

      پر طرفدار Thumb up 3 Thumb down 0

  4. اهورا می‌گوید:

    باز خدا رو سپاس که کار انسان نبود.
    امیدوارم بهبودیش رو هرچه زودتر بدست بیاره
    و سپاس از محیط بانان گرامی.

    پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 1

    • مهسا می‌گوید:

      من هم نظر شمارا دارم و موافقم

      پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 0

      • امیرعلی ( اون یکی ) می‌گوید:

        بله جناب اهورا …
        انشالله هر چه سریعتر یک پای جدید در میاره !!!

        پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 2

        • AHOO می‌گوید:

          جناب کوشان وقتی شکار موجب آیش حیات وحش و موجب بقای گونه ها است پس اگر پای جدید در بیاره هم عجیب نیست،نه؟؟؟؟؟؟

          داغ Thumb up 7 Thumb down 5

          • AHOO می‌گوید:

            ببخشید در جواب جناب اون یکی بود اشتباه گفتم کوشان
            میبخشید

            پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 0

          • امیرعلی ( اون یکی ) می‌گوید:

            متاسفانه مطالعات شما فقط در حد همین موضوعاتی هست که عنوان می کنی …
            کاش شمارو میبردن آمریکا یا کانادا تا جلوی قرق هارو بگیرین …
            آخه توی ایران ما خیلی قانونمندیم و به طرز خیلی فجیعی طرفدار حیوانات ، اونا خارجین نمی فهمن ، کاش شما میرفتی به اونا یاد میدادی که إیش در شکار عواقبش چیه !!!؟؟؟
            مرد مومن ، تعداد شکارو در اون کشور ها ببین ، تعداد حیات وحششونو ببین بعد اینجور نظرات رو بده …
            توی همه ی دنیا اینکارو کردن جواب داده ، فقط توی ایران مسخرست این مسائل نه ؟؟؟

            پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 3

          • AHOO می‌گوید:

            جناب اون یکی
            من از قبل هم گفتم با ایجاد شکارگاههای خصوصی در صورتی که در احداث اونها شروط و اهدافشان تامین شود مشکلی ندارم ولی برداشت از زیستگاههای طبیعی عمومی را دهن کجی به اهداف حفاظت میدانم
            دوم:یعنی شما میخوای بگی جمعیت مناسب حیات وحش در این کشورها نتیجه و مرهون وجود پدیده شکار هست؟؟؟؟؟
            در ضمن بر فرض که اینطور باشه،آیا این کشورها که نام بردید کاملا در حفاظت از حیات وحششون موفق بودن و جمعیت تمام گونه هاشون رویایی هست،برای اطلاع جنابعالی گونه های گرگ،پوما،طوطی کارولینا،کندر کالیفرنیا و از هم سرشناس تر بایسون آمریکایی
            شما فرمودید
            توی همه ی دنیا اینکارو کردن جواب داده ، فقط توی ایران مسخرست این مسائل نه ؟؟؟؟
            توی همه دنیا؟؟؟
            این همه دنیا که موفق بوده کجاست؟؟؟؟
            برای نمونه،علفخواران بزرگ شمال آفریقا
            گور اسب آفریقا equs africanus وضعیت بحرانی جمعیت کم تر از ۱۰۰۰راس
            اوریکس شمال آفریقا oryx dammah منقرض در طبیعت
            آداکس adax nasomaculatus بحرانی کم تر از۳۰۰راس
            غزال داما gazella dama بحرانی کم تر از ۵۰۰راس
            لچوی نیل،غزال کوایر،قوچ بربری به ترتیب در خطر انقراض،بحرانی و آسیب پدیر
            از چهار گوشه دنیا مثال ها فراوان است و از حوصله خارج
            چه کشورهایی مقصد شکارچیان خارجی هستن؟؟؟پاکستان،قرقیزستان
            وضعیت حیات وحش آنها چگونه است؟؟؟پاکستان که تاسف آور باک سیاه در این کشور منقرض شده در حالی که در هند تبدیل به آفت مزارع شده،جبیر بسیار کم و نامشخص در هند بیش از ۱۰۰۰۰۰راس،کل مارخور در خطر انقراض
            میشه گفت این قرق ها بسیار سود آور هستن اما فقط ذر همین حد میتونید ازشون دفاع کنید

            داغ Thumb up 8 Thumb down 6

          • میثم می‌گوید:

            اقای کوشا مهران یک مقاله در مورد کل مارخور داشتن و به خوبی توضیح دادن که چطور جمعیت ۲۰۰ راسی کل مارخور در پاکستان با مدیریت و شکار پایدار جمعیتش به چند هزار تا رسید .. چند بتر هست که این ر تکرار میکنم

            جناب اهو
            یعین الان استاندارد زیست محیطی کانادا، امریکا، اسپانیا.. از ما پایین تر هست که شکارگاه خصوصی دارن؟؟؟!
            اگه میخوای به اون شرایط ایده ال و رویایی حیات وحش برگردیم، تقریبن غیر ممکن هست، البته با کاهش جمعیت چند میالیارد کره زمین به زیر شاید یک میلیارد نفر بشه امیدوار بود
            فقط سود اور هستن؟؟؟
            خطر انقراض یک جمعیت ۲۰۰ راسی کل مارخور رو بیشتر تهدید میکنه یا جمعیت نزدیک به۵-۶ هزار راس رو بیشتر تهدید میکنه؟؟؟؟

            پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 0

          • امیرعلی ( اون یکی ) می‌گوید:

            آهو جان ، شما یک نگاه به زمان منقرض شدن یا در معرض انقراض قرار گرفتن گونه هایی که نام بردی بنداز لطفا …
            زمان تهدید شدن نسلشون یا منقرض شدنشون مربوط به چندین دهه حتی سده قبل هست …
            صد البته در تمام موارد مدیریتی از ما جلوتر هستن …
            من میدونم شما هم مثل من وطن پرست هستی ولی کمی واقع بین باش عزیز جان …
            توی مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی ما دیگه به بوته ها و درختان هم رحم نمی کنن ، چه برسه به مناطق آزاد ، توی اون کشور ها در حال حاضر همچین وضعی حاکمه ؟

            پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 1

  5. اوهام می‌گوید:

    در چنین مورد هائی یک سوال مطرح میشود؛
    آیا این خود دست بردن در چرخه طبیعت نیست!!؟
    من قصد ندارم کار محیط بانان عزیز و زحمتکش را زیر علامت سوال ببرم و نخواهمم برد اما اگر این جبیر بر اثر چرخه ی یک اکوسیستم به این روز در آمده است نباید زنده گیری میشد! اگر گربه سانی همچون کاراکال این بلا را سر او آورده است انتخاب طبیعت است و در طبیعت گونه های مغلوب حق حیات کم تری دارند و اکثرا محکوم به فنا هستند تا ذخایر ژنتیکی نسل های بعد بهتر و بهتر شود!
    باید یاد گرفت که وقتی به طبیعت میرویم چیزی با خود باز نگردانیم جز عکس!!!
    درست است که این جبیر و نسلش در حال تهدید است اما این تهدید به اندازه ای که سایه اش را روی یوز انداخته هنوز شامل این گونه نمیشود، اگر این خبر در مورد زنده گیری گونه ای همچون یوز بود آن وقت زنده گیری اش کار درستی بود چرا که با در نظر گرفتن شرایط این گونه یک یوز از صدها بشکه نفت ارزشمند تر است اما با در نظر گرفتن طعمه بودن جاندار، انتخاب طبیعت، قطع پای این حیوان، مخارجی که برای نگهداری آن شده و قرار است بشود و مهم تر از همه با شرایطی که این حیوان باید با زجر و سختی در آینده زندگی کند، گرفتن آن از طبیعت کار درستی فکر نمیکنم بوده باشد و اگر به حال خودش رها میشد قطعا شام امشب همان کاراکال یا گوشتخواری دیگر میشد هر چند که این قضاوت همراه با دشواری است و احساس چیز دیگری میگوید اما این چرخه طبیعت است، این دندان یک شکارچی بوده که حقش خوردن و دریدن است و این طبیعت آن است نه سرب داغ که از لوله تفنگ یک شکارچی بیرون می آید که بر روی دوپا راه میرود و از روی تفریح یا بهانه های دیگر دست به کشتن میزند!

    پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 5

    • امین منصوری می‌گوید:

      درود و صد درود به اوهام و مهران و میثم و شکاربان

      پر طرفدار Thumb up 13 Thumb down 4

    • میثم می‌گوید:

      مرگ هر حیوانی ادامه حیات حیوان دیگه ای هست… این جبیر غذای حیوان شکارچی و شاید هم بچه هاش بوده این کاملن درست هست و باید توسط همون حیوان شکارچی با همون خوی وحشی کشته و خورده میشد..

      محیطبانان بهترین کاری که میتونستن انجام بدن و شاید هم انجام دادن گرفتن نمونه برای ازمایش و تحقیقات هست.

      حتی کشتن(مرگ راحت) و برگرداندن این حیوان به محل زندگیش هم اشتباه هست این کشتن و ظیفه حیوان شکارچی و جزی از زندگیش هست، از نسل قبل از خودش یاد گرفته و باید به نسل بعد از خودش یاد بده…

      پر طرفدار Thumb up 15 Thumb down 3

  6. مرتضی می‌گوید:

    وضع پای قطع شده اش خیلی دردناکه
    ولی ظاهرا به قیافه اش میخوره تروفه باشه …

    داغ Thumb up 1 Thumb down 11

  7. مجید (حیوانات نگینهای آفرینشند) می‌گوید:

    دلم ریش شد
    بیچاره چه دردی کشیده

    پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 2

  8. سولماز می‌گوید:

    کوچولوی زیبا . چقدر درد کشیدی . متاسفانه طبیعت کار خودش رو میکنه . اینبار بر خلاف همیشه دخالت ما انسانها به نفع این کوچولو و در جهت کم کردن درد اوست

    پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 1

  9. احسان می‌گوید:

    بابا تو کار طبیعت که دیگه نباید دخالت کرد .حالا مثلا می خوان باهاش چیکار کنن پا مصنوعی واسش دست کنن؟

    پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 6

    • زهره می‌گوید:

      دوست عزیز اگر در آن موقعیت قرار می گرفتید خودتان هم همان کار را می کردید چون انسان هستید و انسان واقعی فریادرس هر مظلوم و دردمندی است. انسان واقعی نمی تواند درد و رنج موجودی را ببیند و بی تفاوت از کنارش بگذرد.

      پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 7

      • امین منصوری می‌گوید:

        با درود.خانم زهره از لحاظ عواطف انسانی کاملا حق با شماست ولی از نظر قانون طبیعت اینگونه نیست.این جبیر اگه زنده گیری نمیشد دیر یا زود خوراک حیوانات گوشتخوار میشد و به چرخه طبیعت باز میگشت و کمتر درد و زجر میکشید.به خدا قسم مرگ برای حیوان وحشی خیلی بهتر از زندگی در فنس و حصاره.ای کاش مدیریت اموزش سازمان این مسایل را به محیطبانان آموزش دهند که در چنین مواردی حیوان را به حال خود بگذارند و از دستی کردن حیوانات وحشی بپرهیزند.

        پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 4

        • زهره می‌گوید:

          جناب منصوری عزیز درود بر شما که منطق و احساسات را به زیبایی در هم می آمیزید و کامنت هایی پر بار و آموزنده در معرض دید ما قرار می دهید. ولی در چنین مواقعی محیط بانان در واقع برای یافتن علت و بررسی کارشناسانه وارد عمل می شوند و ناخواسته گرفتار تبعاتش هم می شوند. آقای شکارچی ۶:۵۶ در همین صفحه به مطالب خوبی اشاره نموده اند که احتمالا شما بزرگوار هم تایید می فرمایید.

          پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 1

  10. زهره می‌گوید:

    تنها پیامی که از این حادثه غم انگیز دریافت نمودم این بود که این حیوان برای دفاع از جانش سرسختانه مقاومت می کند چون جانش عزیزترین نعمتی است که خالقش به او بخشیده و اراده الهی بر آن بود که انسانهایی او را در این وضعیت دلخراش بیابند و به تیمارش بپردازند. حیوان زیبا! انسان واقعی فقط تو را برای زیبایی ات می خواهد و درد و رنج تو برایش قابل تحمل نیست. این حیوان معصوم سمبلی از مقاومت در برابر کشته شدن است حتی در طبیعت. از آن طرف هم ببینیم که حیوانات وحشی هم به راحتی طعمه ای بدست نمی آورند که جدال برای زندگی بسی سخت است چون طعمه هم به خودی خود برایشان کم است. پس بیاییم دست یاغیان طبیعت را با قوانین سخت گیرانه ای از دستبرد به آن قطع کنیم.

    پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 3

  11. شهروحش می‌گوید:

    بادرود
    کار درست این بود که این حیوان را درطبیعت به حال خود رها میکردند ، برداشتن اینگونه از طبیعت کار درستی نیست ، گونه هایی مانند کفتار باید از این شرایط استفاده کنند . طبیعت را آنگونه هست باید حفظ کرد

    پر طرفدار Thumb up 11 Thumb down 3

  12. شکارچی می‌گوید:

    قلب انسان جریحه دار میشه وقتی میبینه پای این حیوون زنده زنده قطع شد. اما این موقعیت خوبیست برای:
    - تیم دامپزشکی تا توانایی های خود را محک بزند و تجربه ای جدید کسب کند برای نجات حیواناتی که شرایط مشابه دارند.
    - محیط بانها تا تعهد خود را به طبیعت نشان دهند.
    - کارشناسان محیط زیست تا بدانند برخی از شکارها مربوط به چرخه طبیعت هست ودر نظرات کارشناسی این موارد را نیز لحاظ کنند.
    - پژوهشگران تا تحقیق کنند که چه بر سر یک شکار رهیده از دست شکارچی طبیعی خواهد آمد
    -….
    از این زیبای مظلوم که این موقعیت ها را در اختیار ما گذاشته ممنونیم. امیدوارم حالش زودتر خوب شود. حیوانات معلول هم حق حیات دارند. خلاص کردن آخرین راه است.

    پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 3

  13. زهره می‌گوید:

    همه نظرات سنجیده است ولی جدای قضیه احساسی مساله اساسی این است که به هر حال باید این حیوان با آن شرایط مورد بررسی دامپزشک قرار می گرفت تا دلیلش مشخص شود. آیا کار انسان بوده که اگر بوده تحقیقات بعدی انجام می شد. از طرفی گذاشتن آن حیوان در آن وضعیت پس از گرفتنش سنگدلی است. حیوان با آن وضعیت و تحمل درد حتی علف هم خورده پس روحیه خوبی دارد.

    موافقم / مخالفم Thumb up 3 Thumb down 2

  14. ایان می‌گوید:

    اگر بتوانند زنده بمانده و زجر نکشد باید ازش نگهداری کرد تاحالش بهتر شود و به زندگیش ادامه دهد
    با وضعیت حیات وحش ما همین حببیر زخمی هم ارزشمند و آن را بایدحفظ کنیم

    پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 2

  15. علی م می‌گوید:

    دیده بان من ازت دلگیرم پیام من چه ایرادی داشت؟
    با زهره خانم موافقم

    داغ Thumb up 5 Thumb down 3

  16. کوشان مهران می‌گوید:

    من از دوستانی که طرفدار طرح شکارکاه های خصوصی اند یک سوال داشتم

    جناب آقای اوهام
    پاسخ به پرسش شما بسیار دشوار است. نوشتار پیوست نمونه ای است از برخورد و تضاد منافع میان حفاظت گرایان و دیدگاه قرقبانی صرف:

    چرا شکارچیان قرقاول بریتانیا انتقال پرندگان شکاری را پیشنهاد دادند؟/
    سارگپه چهارصد هزار پوندی!
    isdle.ir/news/index.php?news=8410

    در بیشتر موارد نخجیرگاه های خصوصی کوچک، محصور و یا در اراضی کشاورزی قرار داشته و زیستگاهی با اندازه بزرگ برای بقای جمعیت گوشتخواران بزرگ نمی باشند و در بیشتر موارد گوشتخواران از این نواحی به عنوان محلی برای بدست آوردن طعمه آسان استفاده می نمایند.

    در دوران صدرات عظمای بیسمارک یکی از نمایندگان سوسیالیست رایشتاک همواره با تصمیمات دولت مخالف بود ولی به هنگامی که به عنوان یک وزیر وارد کابینه شد کنش و منش او دگرگون گردید و در پاسخ به اعتراض همفکران گفت:
    تا هنگامی که بر این مسند تکیه ننموده بودم به عمق مشکلات و کارها پی نبرده بودم.

    من نوعی نمی دانم اگر روزگاری مدیر یک قرق خصوصی شدم با پلنگی که مرال پانزده خال شکارچی پسندی را کشته باشد چه رفتاری در پیش بگیرم، آیا همچون قرقبانان قدیم برای جلوگیری از پراکنده شدن شکارها با دیدگاه درآمدزایی پلنگ را از میان بردارم و یا با در نظر گرفتن حق حیات پلنگ در چرخه حیات شکستن مرال تروفی را امری به حق از سوی او در نظر بگیرم.

    پاسخ به این پرسش برای من دشوار می باشد.

    پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 3

    • مجید می‌گوید:

      آفرین آقای مهران
      پس روی کاغذ نمی توان به تاسیس شکارگاههای خصوصی رای داد!

      داغ Thumb up 6 Thumb down 9

    • اوهام می‌گوید:

      با سلام به آقای کوشان
      سپاس گزارم که اینقدر با منطق و از روی انصاف پاسخم را دادید نه مثل دوست عزیز شکاربان که کل افکار من را در یک کامنت از برداشت خودشان خلاصه کردن و نمیدانم از کجا بوی توهین هم حس کردن!!!!
      باز هم از انصاف شما سپاس گزارم که شفاف سازی میکنید تا جو را متشنج کنید هر چند که دیدگاه هایمان متفاوت است.

      پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 4

      • امین منصوری می‌گوید:

        اوهام عزیز واقعا جواب به سوالت سخت بود.
        من به شخصه تاکنون از شما هیچگونه بی احترامی ندیده ام و تمام کامنتهای شما در کمال ادب و محترمانه بوده است. وجود شما باعث افتخار است و من به خانواده محترمتان تبریک میگویم که چنین فرزند گرانقدری را تربیت نموده اند. در مورد احداث شکارگاه خصوصی هم میگویم که به این آسانیها نیست که فقط در حرف بگنجد و با این تورمی که در کشور داریم بعید میدانم که کسی در این بخش سرمایه گذاری کند و این مقوله مشکلات خاص خودش ره دارد. ای کاش دوستان عزیز شکارچی به یاری حیات وحش میشناختند. موسسین سازمان شکاربانی نیز شکارچی بودند و دوست داشتند که از شکار لذت ببرند ولی پاسداری از حیات وحش را به شکار مقدم شمردند و خود حافظان حیات وحش شدند. اوهام عزیز میشه خواهش کنم از این به بعد با اسم واقعی خودت بیای تو سایت، این اسم در شان شما نیست. با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما.

        پر طرفدار Thumb up 5 Thumb down 1

      • شکاربان می‌گوید:

        اوهام عزیز جواب شما رو در بالا نوشتم، و توضیح دادم، بازهم اگر ناراحت شدید عذر میخواهم
        اما جناب مهران عزیز!
        هدف در اینجا ارائه راهکار است، درسته؟ اگر همه رو رد کنیم چی میشه! من ادعای مطالعه راجع به شکارگاه خصوصی رو ندارم ولی چیزی هست که در تمام دنیا داره استفاده میشه! قرق میتونه در دست بخش خصوصی باشه یا دولتی(خود سازمان) همه هدف ما ارائه راهکار برای بهتر کردن وضع موجود هست و مطمئنا همه راهکارها بی عیب نیست ولی مطمئنا این راهکار هرچند تغییراتی درش داده بشه خیلی جامع و کاربردی تر از حذف شکار مجاز که نظر برخی دوستان هست می باشد، نظر شخصی منه و دوستان نظر دیگری دارند محترم ولی ارائه راهکار عملی وگرنه با رویه دوستان تغییری ایجاد نخواهد شد.

        پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 1

        • Asef می‌گوید:

          با سلام به شکاربان
          بنده با کشتن مخالفم اما باز هم میگویم روز به روز شکار در این کشور و در کل در دنیا هم کم رنگتر و کم رنگ تر میشود اما فعلا مقوله ی شکار طرفدارانی دارد، باشد آن ها هم حقی دارند اما حقی با در نظر گرفتن حقی هم برای حیوان!
          با قول آقای منصوری این بحث های ما که به گوش سازمان و تصمیم گیرندگان نمیرسد و فعلا هم کسی برای این پروژه ها سرمایه ای نمی آورد اما باز هم با هم به گفت وگو مینشینیم تا خود را آگاه کنیم و دیگران را در اطرافمان، شخص من با شکارگاه های خصوصی برای شکارچیان مشکل ندارم به شرطی که؛
          ۱. در این شکارگاه ها حلقه های بالای زنجیره ی غذائی مثل پلنگ، گرگ و… حق حیات داشته باشند.
          ۲. این قرق ها و مکانشان در جاهائی بنا شود که حیات وحش آن منطقه روندی نزولی داشته یا از بین رفته است.
          ۳. این قرق ها و خصوصی سازی ها هیچگاه حق تعدی به مناطق چهارگانه را ندارند و نمیتوانند مناطق چهارگانه را جز قرق های شکارگاه های خصوصی قلم داد کنند.
          ( ای کاش این حرف من به گوش سازمان میرسید یا اصلا منو به عنوان مشاور برمیگزیدند، خخخخخخخخ!!!!!!!)

          پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 4

          • شکاربان می‌گوید:

            جناب عاصف نظر شما در مخالفت با شکار برای من محترمه، حالا علاقه به شکار در کل دنیا در آینده کمرنگ میشه یا نه خوب باید منتظر موند تا در آینده چی میشه ولی خوب همونطور که موافقید فعلا هست و باید براش فکری کرد،در خصوص نظرات شما برای مکان شکارگاه هم بحثی نیست، و موافقم، در اینکه به گوش سازمان نمیرسه مطالب ما شک دارم که نرسه ولی اینکه مد نظر قرارش نمیدن هم بحثی نیست!

            پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 1

          • کوشان مهران می‌گوید:

            تازیان را غم احوال گران باران نیست

            پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

            ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون

            همره کوکبه ((آصف دوران)) بروم

            جناب جلات مآب، آصف دوران

            فرمودید: … اما باز هم میگویم روز به روز شکار در این کشور و در کل در دنیا هم کم رنگتر و کم رنگ تر میشود.

            تعجب می کنم!
            برای نمونه در اسکاندیناوی شکار هرساله گوزن الک(موس) و شوکا و گوزن سرخ سوئدی حجم بسیار قابل توجهی گوشت روانه بازار مصرف می نماید. در سوئد پس از افزایش تدریجی گرگ به دلیل ممنوعیت شکار اواخر دهه ۱۹۷۰ همواره دو دیدگاه متضاد درباره این جانور باهوش و چالاک وجود دارد:

            بوم شناسان و طبیعت دوستان به حق مدعی می باشند که وجود گرگ نقش بسیار مهمی در چرخه حیات ایفا می نماید اما از سوی دیگر دامداران و برخی شکارچیان (دامدارانی که غرامت ناشی از تغذیه گرگ از دام های خویش را به سرعت دریافت می نمایند) مدعی می باشند که افزایش جمعیت گرگ منافع انها را به خطر می افکند و با وجود مخالفت شدید بوم شناسان گاهی دولت مجوز شکار گرگ توسط شکارچیان معتمد و یا ماموران دولتی را صادر می نماید که همواره با مخالفت و تظاهرات روبرو می باشد.

            فرمودید…. در این شکارگاه ها حلقه های بالای زنجیره ی غذائی مثل پلنگ، گرگ و… حق حیات داشته باشند.

            در صورتی که مساحت شکارگاه بزرگ باشد وجود گوشتخواران بزرگ بسیار مفید می باشد(ارزش زیستی و نه شکار تروفی). ولی در شکارگاه های کوچک همچون باغ ها و مزارع گوشتخواران بزرگ بیشتر از این مناطق به عنوان مکانی امن برای تغذیه استفاده می نمایند.

            در کشوری چون چک و یا المان تعداد گوشتخواران به تازگی در حال احیا می باشد ولی در ایران این امر با اما و اگر همراه خواهد بود و تا در میدان عمل نباشیم نمی توان یک نسخه برای تمامی موارد پیچید(در این مورد من حقیقت را گفتم و لطفا از من انتظار دروغ پردازی نداشته باشید).

            فرمودید…. این قرق ها و مکانشان در جاهائی بنا شود که حیات وحش آن منطقه روندی نزولی داشته یا از بین رفته است.

            عزیزم!
            همه جای ایران سرای من است!!!۱

            با این شرط شما در تمام کشور می توان قرق ایجاد نمود.

            گر ملک این است بدین روزگار
            زین ده ویران دهمت صد هزار

            فرمودید(و انصافا که به حق فرمودید)… این قرق ها و خصوصی سازی ها هیچگاه حق تعدی به مناطق چهارگانه را ندارند و نمیتوانند مناطق چهارگانه را جز قرق های شکارگاه های خصوصی قلم داد کنند.

            دقیقا حق با شماست.

            رنودی پیدا شده اند که می خواهند به عنوان بحث مدیریت نخجیرداری برای فرنگیان چشم آبی مجوز شکار در پارک های ملی را به بهانه هایی همچون افزایش جمعیت افزون بر برد زیستگاه صادر نمایند و در این میان کهنه منطقه فروش های دانشگاهی نیز دخیل و عمله ظلم می باشند.

            فرمودید…یا اصلا منو به عنوان مشاور برمیگزیدند

            اصلا به شما پیشنهاد نمی کنم.

            همین بلایی بود که سر آن ببرهای لعنتی بر سر من آمد و پس از کشیدن اطلاعات از من و از دست دادن موقعیت کاری و ضربه شدید روحی و مالی غیر مستقیم به من پیغام دادند که فلانی بدرد اینکار نمی خورد. تعجب می کنم که وقت دریافت اطلاعات تا این اندازه در باغ سبز نشان می دادند.

            به شما توصیه می کنم اگر شخص شیاد و دروغگو و مهم تر از همه آقا زاده نیستید به هیچ روی گرد این افکار نگردید.

            پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 1

    • رضا شکاری می‌گوید:

      درود بر جناب مهران
      بگمان حقیر بیشتر سفره غذایی پلنگ بایستی جانوران کم سن و سال و نحیف باشد.
      تا چه حد در پی تروفی می باشند را نمی دانم!
      جایی خواندم در بر خی نخجیرگاههای کانادا شکارچی مجاز به بیرون بردن تنها یک پنجم گوشت تروفی می باشد.و عمده آن در همانجا باقی می ماند. ولی بگمانم همین باعث ضعیف شدن گوشتخواران گردد.
      یک سوال دیگر و آن اگر شکارگاهی خالی از شکارگرانی چون پلنگ گردد و تنها شکارچی انسان باشد آیا آن جانداران خوی خود را از دست نخواهند داد؟
      سپاسگذارم.

      پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 2

      • کوشان مهران می‌گوید:

        جناب آقای شکاری

        نوشتار پیوست شاید پاسخی به پرسش سرکار درباره وضعیت خوی جانوران طعمه و عکس العمل آنها در برابر شواهدی از طعمه خواران باشد:

        غریزه نهفته
        isdle.ir/news/index.php?news=7866

        گمان دارم برای از دست دادن ویژگی های هشدار دهنده نیاز به میلیون ها سال جدایی طعمه از طعمه خواران خویش و زیستن در جمعیتی ایزوله مانند جزیره می باشد که در این میان دودوی ساکن جزیره موریس می تواند نمونه خوبی در نظر گرفته شود.

        به طعمه پلنگ اشاره نمودید ولی گمان دارم ک گوشتخواران فرصت طلب درپی طعمه هایی هستند که راحت تر از نمونه های سالم بدست می آیند بنابراین نمونه های ضعیف، بیمار، بی تجربه و پیر و فرتوت گزینه های بهتر و از دست تری از افراد سالم و چالاک می باشند.

        در فصل گاوبانگ مرال، ورزا (مرال نر) از شدت مستی و سلطه جویی آن تیزهوشی معمول را از دست داده و راحت تر در معرض دید شکارچیان و شاید پلنگ و در روزگاران پیشین ببر قرار می گیرد. در باره مستی پازن و قوچ شما بهتر می توانید توضیح دهید ولی درباره بوی بد پازن در فصل مستی بسیار شنیده ام که حتی با دباغی نیز از میان نمی رود.

        …جایی خواندم در بر خی نخجیرگاههای کانادا شکارچی مجاز به بیرون بردن تنها یک پنجم گوشت تروفی می باشد و عمده آن در همانجا باقی می ماند.

        در این مورد شک دارم چون جز ارزش تروفی شاخ و جمجمه گوشت نیز ارزشمند می باشد و گویا مورد بازرسی شکاربانان و محیط بانان قرار می گیرد.

        البته دل و روده پس از تخلیه خوراک خوبی برای طعمه خواران خواهد بود.

        پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 1

    • میثم می‌گوید:

      اقای مهران خود همین پلنگ یا گرگ هم جزی از همین شکارگاه هست و رقم بالای صدور مجوز برای این گونه ها نصبت به گونه ای مثل قوچ و پازن زیان را جبران میکند، و از افتخارات یک شکاگاه هست که همچین گونه ای رو برای شکار در شکارگاه داشته باشه(در شرایط ایده ال با جمعیت مناسب برای شکار)…
      در کانادا شکارچیانی که در اول فصل برای گرفتن مجوز شکا رگوزن میرن میتونن از مجوز های محدود شکار گوزن ماده هم استفاده کنند برای جلوگیری از افزایش جمعیت انفجاری و بوجود امدن سایر مشکلات…
      (در اهر سال برآورد جمعیت صورت میگیرد)
      هر مشکلی یک راهکاری هست که متاسفانه بیشتر ما به خاطر عقب موندن از جهان نوین دارای دیدگاه های سنتی هستیم و حتی حاضر به قبول تجربیات سایر پیش گامان در این زمینه که دارای استاندارد های زیست محیط فوق العاده بالایی هستند نیستیم
      رو زگاری در این سرزمین دوچرخه را خر شیطان میگفتند … !!!!!

      پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 2

  17. محمد می‌گوید:

    بنظر من با توجه به وضعیت حیوون بهتر بود اون رو منتقل نمیکردن و میذاشتن در همون محل بمونه

    پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 3

  18. علی می‌گوید:

    چقدر مقاومت گرده که تونسته زنده بمونه
    باید حفظ بشه این گونه ارزشمند

    داغ Thumb up 4 Thumb down 2

  19. احمد و سارا می‌گوید:

    با تشکر از محیط بانان
    واقعا ناراحت کننده است باید این یکی را سپرد به چرخه طبیعت و رفت دنبال آن ۱۲۰ آهوی دشت موته که ای کاش از این جمع ۲۰ تا حداقل گیر گرگها و کفتارها و شغالهای منطقه می افتد .

    داغ Thumb up 5 Thumb down 3

  20. کوشان مهران می‌گوید:

    هجوم شکارچیان غیرمجاز به کوهستان
    mountainwatch.persianblog.ir/post/2257

    پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 1

  21. سهیلا می‌گوید:

    بیخودی درباره ی جان یک جاندار نظر کارشناسی ندهین .

    پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 6

  22. Bereta می‌گوید:

    سلام جناب منصوری من از کل کل کردن دوستان واقعا گیج شدم ولی شما حق مطلب را خوب ادا کردید و لازم نمیبینم مطلب دیگری جز تایید فرمایشات جناب عالی بیان کنم.پاینده باشید.

    پر طرفدار Thumb up 7 Thumb down 2

    • امین منصوری می‌گوید:

      با درود به برتای عزیز
      از لطف شما صمیمانه سپاسگذارم. این کل کل کردن دوستان هیچ تاثیری در تصمیم گیری شورای عالی محیط زیست و مقامات ارشد سازمان در مقوله شکار نخواهد داشت. متاسفانه همه ما داریم نتایج تصمیمات غلط قبلی و مدیریت ضعیف سازمان محیط زیست را میبینیم. حالا من نمیدانم چرا دیگر دوستان با احداث شکارگاه خصوصی مخالفت میکنند. میثم که حرف بدی نزده، میگه در جاهایی شکارگاه خصوصی احداث کنیم که حیواناتش منقرض شده اند، نه پارک ملی و… چرا دیگر کشورها در زمینه قرقهای اختصاصی موفق بوده اند؟ چرا در پاکستان قیمت شکار یک کل مارخور به پانصد و پنجاه هزار دلار رسیده است؟ پانصد و پنجاه هزار دلار معادل یک میلیارد و هفتصد میلیون تومان مبلغ بسیار قابل توجهی برای یک کل نیست؟ چرا ما نباید از طریق شکارگاه خصوصی درآمد زایی و جذب توریسم شکارچی اسپرت خارجی داشته باشیم و جوامع محلی و محیطبانها را در این درآمدها سهیم نکنیم؟ چرا ما باید چوب حراج به حیات وحش بزنیم و کل و قوچ های خاص ایران را دوازده هزار دلار بفروشیم؟ در مناظره دیدیم که جناب شفیع زاده فرمودند که از راه جذب توریست شکارچی میتوانند در آمد ارزی سالیانه پنج میلیارد دلاری برای دولت کسب کنند، حالا اگر این درآمدزایی در قرقهای اختصاصی صورت بگیرد چند برابر خواهد شد. امیدوارم که مقامات محیط زیست در مورد شکار با بررسی تمام جوانب و بدور از احساسات شخصی و با استفاده از نظرات محیطبانان کارآزموده تصمیم گیری نمایند و درستترین راه را برگزینند. خانم ابتکار و جناب کیخا در این مورد حتما از محیطبانان مشاوره بگیرید.

      پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 1

      • میثم می‌گوید:

        میدنید چرا با شکارگاه خصوصی در مناطقی که دیگه حیونی توش نیست مخالفت میکنند؟
        ۱- خیلی ها از روی احساس اشتباه(همین احساس که دلمون واسه جبیر سوخت باید نجاتش بدیم، نمیگن این غذای یک حیوان شکارچی هست)، و عدم اگاهی در این مورد.
        که این افراد :
        ان کس که بداند ونداند که بداند
        اگاه نمایید که بس خوفته نماند
        ۲- این قشر که اصلی ترین مشکل محیط زیست ایران هستند، افراد سود جوی طبیعت، در پوشش دوستداران محیط زیست با طرح شکارگاه ها مخالفت میکنن چرا؟؟؟
        چون با بازگشت کل و بز، قوچ و میش، آهو، جبیر، پلنگ، یوز، شوکا… به این مناطق خالی از حیوانات دوباره ارزش زیست محیطی این مناطق برگشته و جز مناطق ارزشمند هستند، دیگه نمیشه در این مناطق ساخت ساز یا معدن ، یا زمین کشاورزی و… خیلی کار های دیگه انجام داد،
        بله دوستان اینان دشمنان واقعی طبیعت و محیط زیست ایران زمین هستند، کاسبان طبیعت و سود جویان مخالف با احیا مناطق خالی از حیوانات ارزشمند…
        افرادی که خود را در پوشش حامیان محیط زیست و مخالفین چند اتیشه شکار نشان میدهند، ولی با جاده کشی بریدن درختان ، تخریب زیستگاه… از خود مخالفتی رو نشون نمیدن،
        هنوز هشدار های آقای ا… در مورد جاده کشی به پارک گلستان در برنامه صبحگاهی صدا و سیما به خوبی یادم هست…. جاده ای که باعث مرگ ۱۱ پلنگ ثبت شده، بسیاری هم به ثبت نمیرسند.

        به این تصویر نگاه کنید، سالانه ۱۰۰ هزار هکتار از جنگل های ایران تخریب میشود

        uploaddd.com/uploads/13_14139468873896291.jpg
        این پاک تراشی توسط چه کسانی انجم میشه، سودش رو کی میبره؟؟؟؟؟؟

        یک شکارگاه خصوصی خوب کمتر از ۴۰ هزار هکتار زمین نیاز دارد، اگر همین جنگل های که قطع میشوند به شکارگاه خصوصی جنگلی تبدیل بشن ، کسی دیگه شاهد قطع این درختان که زیستگاه بسیاری از حیوانات این شکارگاه هست نخواهد بود، لازمه شکارگاه جنگلی وجود همین درختان هست.

        باید افرادی هم پیدا بشن که با کشتن حیوانات جوان که دارای گوشتی خوش خوراک تر هستند در دامپروری ها ، مرغ داری ها … محیطی که حیوان در آنجا با آهن بتون سیمان باید زندگی کنه مکانی که بیشتر شبیح زندان هست ، زندانی که حتی ماده ها ،هم محکوم به مرگ هستن و در پایان با کارد سر بریده شودمخالفتی نداشته باشند.
        ولی با این محیط (شکارگاه خصوصی) که حیوان بعد از تولد در میان کوه ، جنگل ، درختان ، دشت… تا چندین سال اجازه زندگی و زاد ولد داشته و درسال های پایانی عمر طبیعی مرگی سریع و با کمترین درد رو داشته باشه مخالفت داشته باشند اونم هم خیلی شدید!!!!!!!

        یک بام دو هوا…

        این همه سال مخالفت کردید به کجا رسیدید؟ چه نتیجه مطلوبی حاصل شد؟؟؟

        پر طرفدار Thumb up 11 Thumb down 2

        • امیرعلی ( اون یکی ) می‌گوید:

          ممنونم میثم جان …
          علت اون منفی که زیر این ارسال خورده و هیچ کامنتی هم در ارتباط با اون نیست چیه ؟؟؟
          واقعا متاسفم …

          پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 1

        • رضا شکاری می‌گوید:

          درود میثم خان
          متاسفانه همین هجمه ها و مخالفت های بدور از منطق در واقع دارد سند قتل آخرین گونه های بومی را امضا می کند.شکارگاه خصوصی اگر هم ایراداتی داشته باشد لااقل موجب ایجاد فضای امن و ازدیاد جانداران خواهد شد.مشکل اصلی ما در زاگرس عدم امنیت است.
          من که جز افسوس خوردن با نگاه به طبیعت خالی از وحوش چیزی عایدم نمی شود.چرا نتوانیم این پهنه بیکران غنی را دوباره پر از وحوش کنیم؟ تا هم دست سودجویان کوتاه شود و هم درآمد و افتخار برای ساکنینش بیاوریم؟

          جمیع پارسایان گو بدانند
          که سعدی توبه کرد از پارسایی

          چنان از خمر و زمر و نای و ناقوس
          نمی‌ترسم که از زهد ریایی

          پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 1

  23. kooshan می‌گوید:

    از نظر من اکوتوریسم انسانی تر است و درآمدزا هم هست اگر تعداد گونه هایی از علفخواران زیادتر از ظرفیت منطقه شد باید پس از بررسی و کارشناسی مجوز کشتار در اختیار تعاونی محلی قرار گرفته و گوشت برای مصرف در اختیار ساکنان محلی قرار گیرد شکارگاههای خصوصی موجد تبعیض و مشوق شکار حیوانات بوده و نفع چندانی برای حیات وحش ندارد
    در مورد این جبیر هم بالاخره محیط بان اشکالی ندارد کاهی رفتارش احساسی باشد کاریست که شده بهتر است حیوان را نگهداری کنند

    داغ Thumb up 2 Thumb down 4

    • میثم می‌گوید:

      دوست عزیز شما اکوتریسم رو برای دیدن حیوانات میخواهد ، بسیار عالی،
      میشه بگید کدام حیوانات؟؟؟؟ حیواناتی که روزگاری در این سرزمین زندگی میکردند؟؟؟ یا تا چند وقت دیگه زندگی خواهند کرد و با این روند فعلی سیاست های شکست خورده سازمان محیط زیست تا چند سال دیگه نابود خواهند شد؟؟؟؟؟

      پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 1

      • kooshan می‌گوید:

        دوست گرامی آقای میثم
        توسعه گردشگری در طبیعت و افزایش گردشگران داخلی و خارجی برای کل کشور و نیز ساکنان محلی درآمد زا است و آنان را تشویق به حفظ ذخایر طبیعی و جانوری می کند
        ضمنا اشتغال زا هم هست بعلاوه از طریق تبادلات فرهنگی اثر مثبت در زمینه های مختلف روی ذهنیت و تفکر مردم دارد عمده کار هم بعهده بخش خصوصی است
        در مجموع رونق گردشگری باعث می شود فشار منافع اقتصادی و کسب درآمد از روی طبیعت و حیات وحش کشور برداشته شود بدون اینکه حیوانی کشته شود

        موافقم / مخالفم Thumb up 3 Thumb down 1

        • میثم می‌گوید:

          من هم با شما موافقم عزیز که این هم یک شیوه درامد از طبیعت هست. کاملن درست
          ولی صحبت من این هست که یک توریست حیات وحش ، طبیعت نگر فقط برای دیدن سنگ درخت وکویر، کوه ای خالی از درخت به ایران نمیاد که..
          باید این حیوانات رو حفظ کنیم، چطور؟؟؟؟
          به هیچ عنوان در هیچ منطقه حفاظت شده ای شکاری صورت نگیره ، نه در پارک ملی، نه در پناهگاه حیات وحش…، و هر شخص یا توریستی که قصد شکار داشته باشه ، به شکارگاه های خصوصص بره..
          حداقل اینجور متخلفین فقط به این مناطق حفاظت شده هجوم نمیبرن و بعضی هاشون سراغ شکارگاه ها خصوصی میرن … توان سازمان محیط زیست هم یک سقفی داره..

          البته بعید میدونم یک توریست طبیعت نگر حاضر باشه برای دیدن یک قوچ لار ۱۰۰۰۰۰ هزار دلار هزینه بکنه!!!

          تا الان که روند نزولی بوده و اگه به همین شیوه ادامیه داشته باشه تا چند سال دیگه حیات وحش ایران منقرض میشه و دیگه حتی توریست طبیعت نگر هم به ایران نمیاد میره افریقا، کانادایی، نیوزلندی….

          پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 1

          • کوشان مهران می‌گوید:

            در دنیا بحث مدیریت شکار و نخجیرداری، بویژه تروفی و نه بهره برداری پایدار و در ارتباط با طبیعت جوامع راستین محلی نه عده ای معتاد و چوب دزد، در خارج از نواحی تحت پوشش تعریف شده جهانی قرار دارد.

            برای نمونه در پارک ملی یلوستون به هیچ روی مجوز شکار الک و یا پرانگ هورن صادر نمی شود ولی گاهی در آخرین مرحله ماموران پارک ناگزیر به حذف فیزیکی جانورانی همچون گریزلی های مشکل آفرین و بیزون های مسلول می باشند.

            اتفاقا در ایران و با این شرایط کنونی به هیچ روی نباید مناطق چهارگانه واگذار گردد چون همواره رنودی وجود دارند که با حفر چاه عمیق در اراضی شروع به کشاورزی و یا دامداری نموده و به راحتی دست به کشتار جانوران زده و با ارایه آمار های حکیم فرموده همه چیز را عادی و شرایط را رو به بهبود اعلام می نمایند.

            هدف واگذاری مناطق آزاد و همیاری با عشایر دارنده مرتع و علفچر چون لرستان و درکل زاگرس می باشد. این افراد با اشراف کامل به منطقه در صورت اجرایی شدن این برنامه ها برای حفظ منابع مالی خویش به شدت از دست اندازی و تخریب زیستگاه و شکار قاچاق جلوگیری می نمایند چون پرورش مرال و گوزن زرد و پازن و قوچ نسبت به دامداری درآمد بیشتری را درپی خواهد داشت.
            بیایید کلی نگر باشیم!
            محیط زیست فقط خرس و گراز و پلنگ نیست.

            با حفظ عرصه و اعیان زیستگاه در کنار حفظ نمونه های تروفی فلان گلسنگ و بهمان خزنده نیز مجالی برای تنفس می یابند وگرنه با یک شخم در شیب و آتش سوزی و جاده زنی نه از تاک چیزی برجای ماند و نه از تاک نشان.

            وضعیت نابسامان پارک های ملی ما نشان دهنده عدم توانایی و بدتر از آن نبود اراده برای حفاظت کاربردی و جلوگیری از تخریب است.

            باور بفرمایید در شرایط کنونی هم بودجه لازم برای حفاظت موجود می باشد اما همان دست هایی که قرار را بر این نهادند که تنها ۷۵۰ محیط بان مسلح بوده و مابقی به کار علمی بپردازند برای بودجه های مورد نیاز کیسه های گل و گشادی به عنوان پروژه های تحقیقاتی دوخته اند.

            هر وقت مشخص شود سی و اندی سال شمردن سرگین مرال پارک ملی گلستان چه تاثیری در پاسداشت جمعیت و بقای زیستگاه این گونه داشته است من نیز به طیب خاطر از بحث مدیریت نخجیرداری دست می شویم.

            پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 1

          • kooshan می‌گوید:

            دوست عزیز آقای میثم سؤال درست و بجایی است : برای رونق اکوتوریسم و افزایش ورود گردشگران خارجی به کشور باید حداقل حیوانات فعلی را حفظ کنیم اما چطور ؟
            معضلات رانندگی بذهنم آمد : قانون مناسب داریم بودجه کافی و نیروی انسانی لازم هم هست ولی خسارات و تلفات بالاست اگر در زمینه محیط زیست و حیات وحش کمبودها را رفع کنیم مثلا بودجه سازمان حفاظت محیط زیست کشور را زیاد کنیم یا حتی شکارگاه خصوصی راه بیندازیم حتمأ تأثیراتی دارد اما بگمانم اندک خواهد بود بنظرم در ایران تعامل فرهنگی نقش مهمی دارد می توانیم فرضا از صد دلار شروع کنیم ارزشش را دارد

            موافقم / مخالفم Thumb up 1 Thumb down 1

          • kooshan می‌گوید:

            دوست عزیز آقای میثم سؤال درست و بجایی است : برای رونق اکوتوریسم و افزایش ورود گردشگران خارجی به کشور باید حداقل حیوانات فعلی را حفظ کنیم اما چطور ؟
            معضلات رانندگی بذهنم آمد : قانون مناسب داریم بودجه کافی و نیروی انسانی لازم هم هست ولی خسارات و تلفات بالاست بنظرم در ایران عامل فرهنگی نقش مهمی دارد
            می توانیم فرضا از ده هزار دلار شروع کنیم ارزشش را دارد

            موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 1

  24. علی می‌گوید:

    بهترین مکان برای این جبیر زیبا بعد از درمان پارک پردیسان است .

    پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 2

  25. مهدی حسن زاده می‌گوید:

    تبریک میگم به این محیط بان دلسوز و فداکار

    پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 2

  26. رضا شکاری می‌گوید:

    سلام
    بنظر می رسد این کارناوال احساسات ضد شکار تا جایی پیش رفته که حتی جانوران شکارچی را هم از حق حیات محروم می کند!
    کم کم دارد بسمت پرستش حیوانات پیش می رود!
    بله درد آور است نگاه کردن به چشمان جبیر اما گوشتخواران هم حق حیات دارند.
    در مورد جناب مهران عرض کنم ایشان از معدود کسانی هستند که .واقعیات را بزبان می آورند و کارهای کرده خود را در بوق کرنا نمی کنند.
    بازهم اعلام می کنم شکارچی مجاز و اخلاق گرا با دوستداران واقعی حیات وحش در یک سو حرکت می کنند و اکثر این شکارچیان تفنگ را کنار نهاده اند و از تجربه بالای خود برای حفاظت بهره می برند.
    با این مخالفت های احساسی و بدور از واقعیت در واقع شما حامیان حیات وحش خواسته یا ناخواسته دارید فرصت را هر می دهید. همه ما می دانیم شکار غیر مجاز با وجود فرهنگ پایین و وفور سلاح در این سالها رونق گرفته و کسی نمی تواند مانعش شود. تنها و تنها راه برون رفت از این موضوع حفظ گونه های بومی است و خریدن فرصت برای فرهنگ سازی و آموزش جوامع.
    این فرصت را شکارگاه خصوصی در اختیار حیات وحش قرار خواهد داد.
    حال دوستان مخالفت کنید تا این تک و توک گونه های بومی را نیز از دست بدهیم.

    سرشت تن از چار گوهر بود / که با مرد هر چار در خور بود
    یکی پرهنر مرد با شرم و داد / دگر کو بود یکدل و یک نهاد
    سوم کو میانه گزیند زکار / پسند آیدش بخشش روزگار
    چهارم نراند سخن از گزاف / ز بی دانشان مزد جوید بلاف
    دو گیتی بباید دل مرد راد / نباشد دل سفله یک روز شاد

    پر طرفدار Thumb up 14 Thumb down 4

    • حسام مؤدب می‌گوید:

      سلام به دوستان عزیز
      بنده به عنوان یکی از اسلحه فروشان مجاز ایران از نزدیک با شکارچیان مجاز و غیر مجاز
      کوهنوردان برخورد دارم
      نتیجه برخورد با شکارچیان را جهت خدمت شما عزض میکنم:
      ۱- جلو گیری از صدور پروانه شکار: تبدیل شدن اکثر شکارچیان مجاز به غیر مجاز
      ۲- اعمال قوانین سختگیرانه : درگیری مابین شکارچی و شکاربان که منجر به کشته شدن هر دو طرف (شکاربان کشته شده و شکارچی زیر حکم اعدام و یا بلعکس )
      ۳-جمع آوری سلاحهای مجاز کشور : ورود سلاحهای غیر مجاز به کشور
      ولی با اعمال مراحل زیر انشاء ا… وحوش مملکت عزیزمان نجات خواهند یافت :
      ۱- فرهنگ سازی از طریق کلاسهای آموزش شکار صحیح و قانونی توسط اول اسلحه فروشان و مدیریتهای سلاح و مهمات ارتش
      سپاه و نیروی انتظامی (چون ۹۵٪ شکارچیان مبتدی کوچکترین اطلاعی از قوانین شکار ندارند)
      ۲- راه اندازی شکارگاههای خصوصی
      ۳- برخورد محترمانه با مردم
      در سال ۱۳۸۶ با آمدن جبهه هوای سرد و پائین آمدن دمای هوا به ۲۷- همین شکارچیان مجاز در فروشگاه بنده جمع شدند و خودجوش با خرید ۲ وانت خوراک اعم از دان و علوفه در میان پرندگان و در طبیعت منطقه ریخته تا حیوانات بخاطر گرسنگی ظعیف نشده و از بین نروند.
      شما رو بخدا با مدیریت صحیح طبیعت وحوش مان رو نجات بدیم

      پر طرفدار Thumb up 12 Thumb down 2

      • رضا شکاری می‌گوید:

        درود حسام خان
        با آموزش توسط ارگانهای نظامی موافق نیستم.
        این آموزش بایستی توسط کارشناسان حیات وحش و شکارچیان با تجربه انجام گیرد و کاملا جبری و سخت گیرانه باشد.

        پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 1

        • میثم می‌گوید:

          آموزش در بکارگیری سلاح گرم و میشه به عهده سازمان نظامی باشه ولی سلاح یک ابزار در شکار هست،
          مابقی آموزش ها باید توسط متخصصین امر در زمینه شکار و حیات وحش صورت بگیره..
          وضعیت راهنمایی و رانندگی ما در این چند سال چقدر تغییر کرده، میشه با گرفتن مبالغی از خود افراد دارنده سلاح شکاری این دوره های آموزش رو برگزار کرد

          یک ایراد اساسی دیگه که وجود داره دادن مجوز به تفنگ هست نه به فرد، این سیایت باید تغییر کنه و هر فردیکه با گزراندن دوره های آموزشی مربوطه و قبول در کلیه مراحل اجازه حمل ، نگهداری، شکار رو داشته باشه.

          پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 1

  27. ایان می‌گوید:

    دیدبان می شود در مورد خبر شکار پلنگی در درازکلای بابل تحقیق کنید و در مورد وضعیت لورا پلنگ زخمی خرم آباد

    پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 2

  28. علیرضا می‌گوید:

    امیدوارم سازمان محیط زیست براش یک پای مصنوعی درست کنن

    پر طرفدار Thumb up 10 Thumb down 1

  29. Bereta می‌گوید:

    ایکاش ممکن بود برای این جبیر یک پای مصنوعی ساخت تا حداقل بتونه تو فنس پیش دوستاش سرپا بایسته و ادامه حیاط بده.
    احساساتم اجازه نمیدن راضی به کشتن این حیوان بشم.

    پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 2

    • زهره می‌گوید:

      او اسطوره مقاومت در برابر مرگ است. او دوستدار حیات است.
      از او باید شور زندگی را آموخت. او که در سخت ترین شرایط ممکن زندگی می کند و به ما می گوید زندگی زیباست و قدر دانستنش لازم.
      روی سخن او آنانی است که بر سر هر مشکلی ولو جزئی دست به خودکشی می زنند. او آموزگاری برای همه ماست اسطوره صبر و مقاومت و امید.
      آری دوست عزیز او را باید حفظ کرد. او گوهر گرانبهای آفرینش است.

      داغ Thumb up 5 Thumb down 3

    • امیرعلی ( اون یکی ) می‌گوید:

      واسه پلنگ نکردن واسه جبیر بکنن ؟؟؟

      پر طرفدار Thumb up 9 Thumb down 1

    • اوهام می‌گوید:

      این روی حرف من با دوستانی است که نمیتوانند احساسات خویش را کنترل کنند؛
      دوستان من شخصا به احساس پاک شما که حاضر نیستید حتی مرگ یک حیوان را در چرخه طبیعت ببینید درود میفرستم اما اما و اما یک در خواست دارم لطف کنید حرف های بی منطق و اساس را در اینجا بیان نکنید تا آن دیگران که خود میدانند که هستند بل نگیرند و بقیه افراد را به سانتی منتالیسمی یا احساس گرا بودن متهم نکنند!!
      کاربر گرامی برتا شما چطور میتوانید بگوئید برای یک حیوان وحشی از پای مصنوعی استفاده کنند در حالی که گرفتن این جاندار از طبیعت در کل کار اشتباه بوده ( میتوانید دلایلی که بالا آوردم را مطالعه بکنید)، در ثانی یک جاندار وحشی که در طبیعت بزرگ شده زندگی در پشت فنس و قفس برایش حکم مرگ تدریجی را دارد حال شما با دیدن پای مصنوعی که برای یک حیوان خانگی نصب میشود را با این مورد مقایسه میکنید!؟
      من بازهم به احساس پاک شما درود میفرستم اما لطف کنید شما هم منطق را در کنار احساستان در نظر بگیرید.
      سپاسگزارم

      پر طرفدار Thumb up 8 Thumb down 3

      • زهره می‌گوید:

        دوست گرامی همه ما می نویسیم چون دلمان پر از درد است. نمی توانیم بی تفاوت باشیم چون به ایرانمان با تمامیتش عشق می ورزیم. به مردمش، به طبیعتش، به حیواناتش و به درختانش. همه ما انسانیم و در بخشی از مغزمان عواطف انسانی فعال است و جایگاهی هم در قشر مخ که پروسه های تفکر منطقی در آن شکل می گیرد. دوست عزیز انسانهای عاطفی نسبت به درد و رنج اطرافیان حساس ترند به همین دلیل در عرصه عمل هم بیشتر دست یاری به سوی دیگران دراز می کنند. ولی جاهایی هم اشتباه می کنند، مثل کمک به متکدیان و دست فروشان که سبب رشد معضل مشاغل کاذب می شوند. در دنیای حیوانات چه؟ عشق به حیوانات بیشتر انسان را عاطفی می سازد. فلورانس نایتینگل که بنیانگزار پرستاری مدرن است و ساعتهای زیادی از عمرش را بر بالین بیماران گذرانیده ۶۰ گربه بزرگ کرده است. آبراهام لینکلن ۴ گربه داشته است. بنابراین به عواطف انسانی می توان به عنوان پتانسیل عظیمی برای رفع بخشی از مشکلات کنونی بشر نگریست. من مطمئنم بسیاری از دوستان شکارچی مجاز تجربه داشتن و دوست داشتن حیوانات خانگی و غیر خانگی را داشته اند چون هزاران بار بیشتر از من نوعی در طبیعت بوده اند و اگر زمانی آنها عاشق حیوانی شوند شدت عشقشان به آن حیوان کمتر از من هم نیست. قبول دارم احساسات فرصت اندیشیدن را از انسان سلب می کند. ولی فرمایش شما را تایید می کنم باید به تعقل هم مجالی برای تصمیم دهیم. روزی را آرزو می کنم که تمام حیوانات جایگاههای ارزشی و واقعی خود در محیط زندگی مان را کسب کنند. روزی را آرزو می کنم که حق حیات و زندگی یک گربه یا سگ در شهر هم مغتنم شمرده شود.

        پر طرفدار Thumb up 4 Thumb down 1

  30. naser می‌گوید:

    آخه این چه وحشی بازی هستش مثل ادم یا بزنین بکشین یا دیگه زجرش ندین حیوون بدبخت رو

    داغ Thumb up 2 Thumb down 4

  31. ایران سبز می‌گوید:

    وای برما که نام انسان را یدک میکشیم و با موجودی بی دفاع چنین رفتار میکنیم !!!

    موافقم / مخالفم Thumb up 2 Thumb down 2

  32. کوشان مهران می‌گوید:

    …چشمانتان را باز کنید. به اندازه چشمان درشت جبیر!

    خواننده گرامی برای نگارنده این پیام را گذاشته بودند، در این هوای بهاری که پس از پاکسازی حیات و کوچه از علف خستگی لذت بخشی در من حلول نموده که اکنون با نوشیدن لیوانی چای سبز در حال ریلکسیشن و تمدد قوا می باشم شاید بد نباشد این بیت شیخ اجل سعدی شیرین سخن شیرازی را یادآور شوم:

    گاو از من و تو فراخ‌تر دارد چشم
    پیل از من و تو بزرگ تر دارد گوش

    پر طرفدار Thumb up 6 Thumb down 1

  33. ali می‌گوید:

    اگه واقعا توسط یک گوشتخوار پایش را از دست داده نباید گرفته می شد و اجازه داده می شد در طبیعت جانش از دست چون گوشت خواران بتوانن از لاشه این حیوان استفاده کنن. حیوانی که توسط انسان آسیب دیده باید درمان شود.
    با این کار این حیوان به باغ وحش می ره و گوشتخوار بیچاره هم گرسنه باید به یک جبیر دیگه حمله کنه

    موافقم / مخالفم Thumb up 0 Thumb down 2

پاسخ دادن به مجید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>