پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): نیروهای یگان محیط زیست شهرستان گرمسار حین گشت و کنترل متوجه دو دستگاه موتورسیکلت بدون راکب شدند که در گوشه ای پارک شده بود.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست گرمسار در این باره گفت: محیط بانان به موضوع مشکوک شده و با احتمال حضور شکارچیان غیرمجاز، به جستجوی اطراف مشغول شدند.
حبیب دارپرنیان اظهار داشت: محیط بانان حین جستجو دو باغدار را مشاهده نمودند که مشغول بیرون کشیدن سگی بودند که درون گل و لای گرفتار شده بود.
مامورین نیز به کمک دو باغدار شتافته و با استفاده از بیل و چوب سگ را از میان گل ها بیرون کشیده و از مرگ حتمی نجات دادند.
دارپرنیان گفت: حس حیوان دوستی و قائل شدن حق زندگی برای همه جانوران، حسی است که بدور از هر حذب گروهی از قلب هایی رئوف و مهربان سرچشمه می گیرد.
+339
0
درود به شرافت همه شما
پر طرفدار 76 7
به قول شیخ اجل ، سعدی شیراز :
یکی در بیابان سگی تشنه یافت
برون از رمق در حیاتش نیافت
کله دلو کرد آن پسندیده کیش
چو حبل اندر آن بست دستار خویش
به خدمت میان بست و بازو گشاد
سگ ناتوان را دمی آب داد
خبر داد پیغمبر از حال مرد
که داور گناهان از او عفو کرد
الا گر جفا کردی اندیشه کن
وفا پیش گیر و کرم پیشه کن
یکی با سگی نیکویی گم نکرد
کجا گم شود خیر با نیکمرد؟
کرم کن چنان کت برآید زدست
جهانبان در خیر بر کس نبست
به قنطار زر بخش کردن ز گنج
نباشد چو قیراطی از دسترنج
برد هر کسی بار در خورد زور
گران است پای ملخ پیش مور
پر طرفدار 82 4
آفرین ب شما چغوک عزیز بابت گذاشتن این شعر زیبا
پر طرفدار 32 4
تو هر گوشه کنار یکی از این خبرا یکی از این انسانیتها میبینی واقعا خوشحال میشی
پر طرفدار 42 5
میشه امیدوار بود هنوز دلهای مهربونی تو این مملکت هست
پر طرفدار 19 3
خبر مهم و تکان دهنده ای بود. همگی خسته نباشید
پر طرفدار 27 9
زنده یاد عبدالله مستوفی کرگانی که از خانواده های اصیل دوران قاجار می باشد در دوره سه جلدی “زندگانی من” به داستان شیرینی درباره سگ اشاره نموده است.
میرزا ابراهیم خان امین اسلطان پدر میرزا علی اصغر خان امین السلطان اتابک اعظم کار خویش را در دربار ناصری با شاگردآبدارچی گری دربار شروع نمود. میرزا ابراهیم خان نقل کرده که روزی در تابستان اردوی شاه به جاجرود رفته ومن مامور بودم از پس خانه، محل تدارکات اردو، نهار شاه را به چادر مخصوص برسانم.
سوار بر اسب به سرعت در حال حرکت بودم که در مسیر به سگی برخوردم که از شدت گرما از حال رفته و در حال له له زدن است. یک آن اسب را نگاه داشتم تا از تنگ آبخوری چاه که درون چالمه چرمی پر از یخ بود به آن سگ بدهم ولی ناگهان به این فکر افتادم که مسیر پر تردد است و اگر کسی بویی از این ماجرا ببرد حداقل سرنوشت من طناب انداختن وخفه شدن است ولی هنگامی که به اسب نهیب زدن با مشاهده چشمان ملتمسانه سگ قادر به حرکت نشدم. سریع پیاده شده و پیاله آبخوری شاه را پر از آب یخ کردم ودر برابر سگ گذاشتم، از شدت تشنگی باز هم نیاز به آب داشت وپیاله دوم را به او داده وپس از سیراب شدن آن پیاله را خاک مالی و تطهیر نموده و به سرعت بسوی اردو حرکت کرده ونهار شاه را به فراشان آبدارخانه تحویل دادم.
در این هنگام شاه در حال عبور بود و من به سرعت ایستادم وتعظیمی کردم. با وجودی که شاه بارها مرا دیده بود ولی این بار توقفی کرد و از فراشباشی پرسید:
“این پسره کیه؟”
در همان روز شغل بهتری گرفتم وبه تدریج آبدارچی باشی ودر کنار آن مسئول قاطرها وشترهای دربار شدم.
در بسیاری از کشورهای اسلامی هر محله دارای سگان بدون مالک خاص خود بود که مسئول پاکسازی پسماند ها در نبود و در واقع کمبود عمله احتساب یعنی کارکنان شهرداری کنونی بودند.
سگ های خانگی یا نگهبان ویا توله وتازی شکاری بوده که بیرون بردن آنها با وجود این تعداد سگ بی صاحب در هر محله بسیار دشوار بود.
قسطنطنیه ویا استامبول کنونی از دیرباز به انبوه گله های سگ بدون مالک شهره بود که در کنار خوردن جانوران مرده و ذباله ها باعث نا امنی و واگیر بیماری هاری می شدند ولی با وجود خوی خشن عثمانی ها ریختن خون سگ شوم به حساب می آمد. در اوایل قرن نوزدهم سلطان محمود خان دوم که به پیروی از عموی خویش، سلطان سلیمخان سوم، در پی ایجاد اصلاحات نظامی و اجتمایی بود به این فکر افتاد که تمام سگ ها را گرفته وبه یکی از جزیره های کوچک دریای مرمره تبعید نمایند. مردم از ترس سلطانی که تمام ینی چری ها را قتل عام نموده بود جرات مخالفت نداشتند ولی پس از مدتی تحمل گرسنگی، سگ ها جرات نموده وشنا کنان خود را به قسطنطنیه رسانیدند.
پر طرفدار 22 5
درووووود بر شما بزرگواران…
پر طرفدار 25 5
فاز اینا که منفی میدن چیه؟!!
پر طرفدار 6 0
آفرین به شما انسانهای آزاده و مهربان خدا به شما عوض آن را خواهد داد مطمئن باشید
پر طرفدار 18 4
زنده باد..
درود بر انسانیت این دو مرد بزرگ…
درس بزرگی بود جان سگی در بیابان نجات دادن نه جان سگی را گرفتن در دل تمدن شهری.
پر طرفدار 19 4
چرا اسید بهش تزریق نکردن؟ واقعا که حقشونه بهشون بگن دهاتی! ما تو شهر بهشون اسید تزریق میکنیم و مثل کابوی ها تیربارونشون میکنیم. شایدم باید بهشون بگم شهرستانی!
پر طرفدار 20 5
آثار خشکسالیه معلومه برکه بوده قبلا
پر طرفدار 12 4
مطمئن باشید ک هر کار خوبی در این دنیا بدون پاداش نمیمونه و هر کار بدی هم بدون جزا نیست
پس چرا ما نتوانیم ک اینسان باشیم؟!
ب خود آییم و بخواهیم ک انسان باشیم،.
پر طرفدار 18 5
کاش همیشه شاهد این خبرها باشیم
پر طرفدار 17 5
حیوون بیچاره حتما خیلی ترسیده بود و البته خداروشکر و به خاطر حضور محیط بان و باغداران گرمسار .
پر طرفدار 18 5
دست تک تکتون رو میبوسم و خدایا شکرت که هنوز انسانهای شریف وجود دارن
پر طرفدار 17 4
حداقل میبردینش جایی حمام بکنه با این بدن گلی توی آفتاب تابستون یک چیزیش میشه خب!
داغ 10 11
انقدر ظلم و جنایت به حیوانات در کشورمان زیاد شده که شنیدن چنین گزارشی همه را بوجد آورده است. در صورتیکه عمل این انسانهای شریف وظیفه انسانی همه آدمیان است اما حیف که بسیاری این وظیفه را فراموش کرده اند . کاش آنان که به حیوانات و طبیعت اهمیت نمیدهند حداقل بی تفاوت باشند نه آنکه موجبات مرگ و آزار آنها را فراهم کنند .
پر طرفدار 13 3
با درود و سپاس فراوان از شما
پر طرفدار 7 3
واقعا دم همتون گرم منقلب شدم از کار این عزیزان و فکر می کنم می توانند همیار خوبی برای محیط زیست باشند ….
جواب این کار نیک شما به بهترین نحو برمی گرده …
داغ 5 3
درود
داغ 4 3
درود به شما و این حرکت خوبتان و ممنون از دیده بان بابت پوشش چنین اخباری
پر طرفدار 6 1
دمتون گرم خداییش کمک به یه حیوون زبون بسته خیلی حال میده
پر طرفدار 7 1
آفرین به این فهم و شعور…(که البته خیلی کم پیدا میشه متاسفانه)
پر طرفدار 7 1
بسیار زیبا و نیکو و انسانی
پر طرفدار 6 1
زنده و پاینده باشید!
پر طرفدار 5 1
دستتون درد نکنه. یه آبی هم به بدن زبون بسته میزدین بد نبود :)
موافقم / مخالفم 2 0
شما احتمالا هرگز تو بیابون گرمسار نبودین که میفرماید یه آب هم میزدن به حیوان
موافقم / مخالفم 1 0