پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): در رخدادی کم نظیر از چهار پلنگ پس از شکار و تغذیه از لاشه یک کل وحشی در پارک ملی تندوره تصویر برداری شد.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، یکی از محیطبانان به همراه عده ای از دوستاران طبیعت و حیاتوحش روز ۲۹دیماه در پارک ملی تندوره با لاشه یک کل وحشی مواجه شدند که توسط پلنگ شکار و از آن تغذیه شده بود.
.
این افراد پس از نگاه کردن به اطراف چهار پلنگ (یک پلنگ مادر و سه توله یک ساله اش) را که از لاشه کل تغذیه کرده بودند مشاهده نمودند و موفق شدند از آنها تصویر برداری نمایند.
+112
0
بسیار زیبا بود
چقدر خوب میشد که محیطبانها دوربینهای حرفه ای و تخصصی تر داشتند تا تصاویر زیبای پلنگ ایرانی در تمام دنیا نشون داده بشه
چون خارج از ایران فکر میکنند ما یه کشور خشک و بی آب و علف هستیم و نمیدونند چنین حیات وحش زیبای داریم
به امید اون روز
پر طرفدار 40 6
ای شیرژیان مرد جوان به چی منفی دادی عمو جاااان؟!!!!!
پر طرفدار 23 4
بسیار زیباست.
و دو نکته:
۱ – چرا آنطور که در کشور های دیگر برای معرفی طبیعت و جانوران یک منطقه ای فیلم می گیرند، در ایران ما این کار نیک چندان مرسوم نیست؟
شاید بعضی دوستان بگویند، آن ها از امکاناتی ویژه برخوردارند. به نظر من اینطور نیست؛ به عنوان نمونه از طبیعت و حیات وحش ترکیه، پاکستان و حتی افغانستان در یوتیوپ فیلم های دلپذیری قرار دارد؛ البته بخشی از آن فیلم ها را اروپایی ها گرفته اند.
۲ – تَندُورَه، را ما در شهرستان ماسال هم داریم(بیلی تَندُورَه) و آن بر می گردد به زمان بعد از فروکش کردن آتشفشان ها که در بعضی مناطق هنوز آتشی تنوره می کشیده، و هم بیل هایی آنجا ایجاد شده بود.*
*بیل = آبگیر، جای گود رود؛ و از جمله آن گودی است که بعد از خموشی آتشفان ها آبگیر شده اند؛ مثلِ آبگیری که در بالای قله ی سبلان در استان اردبیل همینک دیده می شود.
پر طرفدار 42 5
کدوم آتشفشان اونجا هست که نامش رو نشنیدیم تا حالا?
داغ 10 28
درود جناب داریوش ۲۰۱۶
این اسامی به گذشته های بسیار بسیار دور مربوط می گردد. مثلِ کلی بَر = نزدیک آتشگاه طبیعی، کلجا = جایگاه آتش انبوه، آذرشهر، آتشگاهِ عنبران – اَنبَرُون.(این چهار شهر در آذربایجان ایران واقع اند). این آتشگاه ها بر دو نوع بودند، آتشفشانی و گازی(گاز طبیعی) در نزدیکی آستارای جمهوری آذربایجان همینک چشمه ای است که وقتی رویش کبریت می کشی، روی آب برای لحظاتی شعله ور می شود، زیرا همراه است با گاز طبیعی – فیلم اش در اینترنت هست. یا نام خود آذربایجان = آذر بَه جان(تالشی) = سر زمینی که آتش به جان دارد = سر زمین آتشفشانی، ولی امروز خاموش است. استان اردبیل پر است از این کل Kl تپه های آتشفشانی خاموش. از این دست اسامی کهن ایرانی در تالش زمین ما نیز فراوان است، مثلِ کلگاپشت = آتشگاهِ طبیعی ای که در بلندی واقع است. کلچَه سَر = آتشگاهِ کوچک، کلKl = آتش انبوه. تَنّون = تنور(که نوعی تندوره است)، کورَه جان(روستایی در شهر شاندرمین) = جایی که زمین کوره ی آتش است، می سوزد؛ یا بیلی تَندورَه و … ولی حالا هیچ یک از این آتشگاه های طبیعی کهن نمی سوزد، همه خاموشند، و فقط در بعضی مناطق، بیل = آبگیرِ آن ها برجای مانده، مثلِ ییلاق بیلی(دارای آبگیر) در شهرستان ماسال. ولی کمی آنسوتر که بیلی تَندُورَه(تندوره ی آتشفشانی ییلاق بیلی) واقع شده، دیگری اثری از تنوره کشیدن آتش نیست، فقط نامی برجای مانده است و بس.
پیروز باشید.
پر طرفدار 28 4
منظور من کوه آتشفشانی بود از این چشمه های آب گرم که میگید همه جا پیدا میشه آتشفشان بحثش جدا هست مثل دماوند سهند سبلان تفتان
داغ 2 19
جناب داریوش محترم، شما به نوشته ی من دقت کافی نداشته اید.* من هیچ نامی از چشمه های آب گرم نبرده ام، بلکه مشخصن از مناطقی سخن گفته ام که از نظر علم زمین شناسی و جغرافیای طبیعی و هم از نظر دقت به معنی آن نامواژه، بر می گردد به دوران آتشفشانی؛ و اگر آبگاهی نیز از آن ها هنوز برجاست، مانند آبگاهِ آتشفشانی قله ی سبلان، حالا دیگر آبش سرد است. گرچه ییلاق بلندبالای «بیلی» دارای قله است، ولی اغلب مناطق آتشفشانی تالش در کمرگاهِ کوه ها و گاه در نزدیکی همواری واقع شده. آتشفشانی که خاص فقط قله و یا کوه های بلند نیست؛ هرجا که آتشی از زمین فواره و تنوره می کشد، محل آتشفشانی است، مثل ده ها نقطه در آذربایجان و تالش زمین که حالا به شکلِ تپه یا قله ای کوچک و یا بزرگ دیده می شود.
تَندوره، یعنی جایی که آتش تنوره یا زبانه می کشد؛ و فرقی نمی کند در مکانی کوچک باشد و یا در قله ی کوهی عظیم.
البته از آنجایی که یکی از کار های اصلی من واژه شناسی و در نتیجه واژه شکافی است، برای من خود واژه، یعنی همنامی دو نامواژه ی جغرافیایی در دو نقطه ی بسیار دور از هم جالب بود. یکی در بلندی های استان گیلان در کنار قله ی ییلاق بیلی در شهرستان ماسال و دیگری در سر زمین خراسان.
از این دست نامواژه ها در نقاط مختلف میهن ما فراوان است و کشف آن ها برایم بسیار جالب. مثل حضورِ همین دو تَندُورَه؛ و یا تجریش در تهران و تجری در خراسان و … البته معنی این دو کمی با هم فرق دارد. تج(تالشی) یعنی جهنده، تندرو، تیزرو؛ و ری همان رود است، یکی از نام های رود است در زبان تالشی. پس تجری(در خراسان) یعنی رود تند و تیز، رودِ دارای جهش. ولی تجریش = تجریژ، واژه ای است مثل کوروش = کو رو ژ = زینده در در روی کوه. و منطقه ی تجریش = تج ری ژ، یعنی منطقه ای که در کنار و یا اطرافِ تج ری(رود یا جوی جهنده) قرار دارد.
*کم و زیاد گفتگو ها خیلی اساسی نیست، پیش می آید؛ اساس ایجاد بحثی دوستانه، صادقانه و آموزنده است تا من از شما چیزی بیاموزم؛ شاید شما نیز چیزکی از من بتوانید بیاموزید.
پیروز باشید
پر طرفدار 16 1
میگم اقا داریوش یه منفی من بدم به شما اقلا نظر شما بدون منفی نمونه.
آخه اقایون طبیعت ستیز فقط منفی دادن و عناد با طبیعت دوست دارن
داغ 13 12
خدا کنه تمامی پلنگها در کشور وضعیت پلنگان تندوره را داشته باشند
پر طرفدار 19 3
خدا رو شکر
و از محیط بانان پرتلاش و مهربان بسیار ممنون.
دیدن یک خانواده چهار نفره بسیار جای امیدواری دارد یعنی اینکه منطقه هم دارای امنیت لازم و هم طعمه های کافی وجود داشته که ماده پلنگ دارای حداکثر توله ها شده و هم توانسته انها را تا یک سالگی بزرگ کند. که نشان از عدم استرس برای این ماده پلنگ بوده است. که این امر بیان از همت و غیرت محیط بانان منطقه تندوره دارد.
خواهشا در مطالب بعدی از جنسیت توله ها اگه اطلاعاتی وجود داره بیان گردد.
ممنون
پر طرفدار 18 2
بسیار زیبا
زیباتر خوشحالی محیط بانان دلسوز
پر طرفدار 17 3
اینها هنش بدلیل حفاظت بالا و ترس اشرار شکارچی از وارد شدن به این منطقه هست نه مثل جاهای دیگه که محیطبان یه چوبدستی دستشه
پر طرفدار 21 11
زنده باد محیط بانان ایران ، جاوید باد پلنگهایش .
پر طرفدار 18 4
خدا را شکر
انشاءالله از شر شکارچی ها و نا محرمان دیگر حفظ شود.
پر طرفدار 14 8
خدا را شکر
انشاءالله از شر شکارچی ها و نا محرمان دیگر حفظ شوند.
پر طرفدار 16 8
ای جانم به پلنگ ایرانی ، چه خانواده چهار نفره زیبایی ،
دست محیط بانان عزیز درد نکنه که بستر رو برای حفظ
این حیوان زیبا فراهم کردن ، دست مریزاد.
پر طرفدار 10 3
اززحمات تیم محیط بانی تندوره خراسان قدر دانیم.
آقای عکاس محترم شما نباید سریع ذوق زده شده و به لاشه شکار دست بزنید،
آموزش تا کی.!
تذکر تا چه وقت.!
پر طرفدار 9 3
سلام دوستان
من اصلن ناراحت نمی شوم اگر سایتی بدرستی تشخیص دهد که نظرم را منتشر نکند؛ من این را حق سایت می دانم؛ ولی وقتی کسی سوال کرده و شما سوال ایشان را منتشر کرده اید، یعنی ایشان منتظر گرفتن جواب است؛ پس خوب بود که جواب و توضیحات علمی مرا نیز منتشر می کردید. منظورم جواب و توضیحات علمی*من به این پرسش جناب «داریوش ۲۰۱۶ بود»: «کدوم آتشفشان اونجا هست که نامش رو نشنیدیم تا حالا?»
* من که نگفته ام همینک آنجا آتشفشان است. این مفاهیم بر می گردد به علم زمین شناسی، تاریخ جغرافایی طبیعی و واژه شناسی. واژه ها با خود باری تاریخی دارند؛ یعنی اسامی همینجوری هوایی بر مکان ها گذاشته نشده، بلکه مفاهیم بسیار دقیق خود را دارند.
از سوی دیگر اگر واژه و یا بخشی از آن منسوخ شده باشد، حتی بزرگترین دانشمندان نیز دیگر توان واکاوی و شکافتن آن را ندارند. دو مثال از هزاران: محله ای در تهران هست به نامِ «دَرَه کَه»، دَرَه، هنوز در فارسی بکار می رود، ولی کَه = خانه، دیگر در فارسی نیست، ولی در زبان کهن ایرانی(تالشی) هنوز بکار می رود. درَه کَه = تک خانه ای که در دل دره واقع شده. مثالی دیگر: در بین استان اصفهان و یزد، مردابی بزرگ قرار دارد به نام «گاوخونی»، ولی هیچ دانشمند ایرانی غیر تالش را توان معنی کردن آن نیست؛ این بدلیل کم سوادی آن دانشمندان گرامی نمی باشد، بلکه واژه ی «خُونی» حالا دیگر در فارسی منسوخ شده. گاوخونی یعنی چشمه ی بزرگ، آبگاه؛ هنوز تالش ها و پیران استان سمنان به چشمه های بسیار پر آب «خُونی» می گویند، مثل «هَفتَه خُونی» در استان سمنان و تالش ایران. و گاو هم یعنی بزرگ. مثلِ گاخَرئو(تالشی) = آلوچه ی گاوی = آلوچه ی درشت. پس، گاوخونی = آبگاهِ بزرگ. و از این دست بیشمار است که در این اندک و بیش نگنجد.
پر طرفدار 26 2
به به! هزارماشالا…
تصویری زیباتر از این خانواده ی باشکوه و دوست داشتنی نمیشه دید به خدا…
ممنون از زحمات بی دریغ محیط بانان دلیر و شریف تندوره.
جملگی در پناه لطف خداوند و مهر مادر طبیعت باشید انشالا
پر طرفدار 15 4
مى گم تهران هم پلنگ زیاد داره.ولى أین کجا و ان کجا.خدا کنه همه پلنگا إز أین نوع که الان دیدیم زیادتر شن
موافقم / مخالفم 0 0
خیلی عالی بود که نشون از کار بسیار خوب محیط بانهای تندوره داره.
موافقم / مخالفم 0 0